سقف قیمتی دلار چند است؟
تازمانی که محرک های اصلی افزایش جهشی قیمت ارز در اقتصاد ایران مورد توجه قرار نگیرند و برای رفع آنها، اقدامات موثر و مفیدی صورت نگیرد، سقف زنی های مکرر قیمت ارزهای خارجی را نیز شاهد خواهیم بود و برای این ماجرا نمی توان پایانی را نیز در نظر گرفت.
بازتاب– مساله ارز و قیمت آن، سال هاست که یکی از موضوعات مهم و البته بحرانی در قالب اقتصاد ایران است. اقتصاد ایران به طور خاص از اوایل دهه 90 شمسی تا به امروز، چند شوک ارزی قابل توجه را تجربه کرده است. در جدیدترین مورد از این شوک های ارزی شاهد آن بوده ایم که در روزهای اخیر، قیمت دلار از 40 هزار تومان عبور کرده است.
مساله ای که جدای از اثرگذاری منفی بر دیگر بازارهای اقتصادی نظیر مسکن، طلا، خودرو و غیره، نگرانی های جدی را نیز برای جامعه ایجاد کرده و با تحلیل و تفسیرهای مختلفی از سوی کارشناسان و تحلیلگران مواجه شده است.
در این شرایط، بعضی از تداوم افزایش قیمت ارزهای خارجی سخن می گویند و عده ای دیگر به این نکته اشاره دارند که خیلی زود با اتحاذ سیاست های مشخص از سوی بانک مرکزی و به طور خاص تزریق دلار، بازار ارز آرام خواهد گرفت و حتی شاهد کاهش قیمت ها در آن خواهد بود.
با این همه، مردم همواره یک سوال اساسی را مطرح می کنند: سقف قیمتی دلار چند است؟ به بیان دیگر، در چه محدوده ای می توان انتظار توقف جهش های قابل توجه قیمت ارز را داشت؟
در پاسخ به این پرسش در وهله اول باید عوامل موثر بر افزایش قیمت ارز را مورد توجه قرار دهیم. در این رابطه می توان به مساله تحریمهای گسترده جهان غرب علیه ایران، تشدید برخی مشکلات سیاسی و اقتصادی در کشورمان در پی وقوع اعتراضات اخیر در ایران، به محاق رفتن بخش تولید و در عین حال جذابیت فزاینده دلالی در اقتصاد ایران، و عدم نظارت درست و دقیق بر فعالیت های بانک ها و سومدیریت داخلیِ اقتصاد اشاره کرد.
از این منظر، اگر افکار عمومی به دنبال فهم این نکته هستند که چه زمان قیمت ارز کاهش می یابد و یا اساسا سقف قیمتی ارز چقدر است؟ اول باید به این پاسخ برسند که آیا در رفع چالش هایی که افزایش جهشگونه قیمت ارز را تسهیل و تسریع می کند، اقدامی انجام شده و تحولی جدید حادث شده است یا خیر؟ حداقل تا به امروز چنین مساله ای مشاهده نشده و اراده ای جدی جهت اصلاح زیرساخت های اقتصادی و دیگر عوامل موثر با افزایش قیمت ارز هم مشاهده نمی شود.
نه تولید هنوز از جذابیت بیشتری در قیاس با قعالیت های دلالی برخوردار است، نه از فشارهای خارجی و تحریمها کاسته شده(بلکه مدام افزایش هم می یابند)، نه اعتراضات جاری در کشورمان به نقطه پایان رسیده و حدی از ثبات حاکم شده، نه برنامه ای جهت مدیریت نقدینگیِ گسترده کشور وجود دارد، و نه نشانی از اصلاح شیوه های مدیریتی در حوزه حکمروایی اقتصادی و مدیریت بازار ارز مشاهده می شود.
در این فضا، پاسخِ سوالی که پیشتر مطرح شد نیز کاملا روشن است: چون اصلاحات اقتصادی در ایران ماهیتی عملیاتی به خود نگرفته اند و محرک های افزایشی قیمت ارز همچنان سر جای خود هستند و با گذشت زمان از قدرت بیشتری نیز برخوردار می شوند، باید اذعان کرد که همچنان شاهد جهش های ارزی و سقفزنیهای جدید در مساله قیمت دلار و دیگر ارزها خواهیم بود. در یک صورت، سقفی نیز برای این جهش های قیمتی وجود ندارد و عملا این موضوع شبیه فیلم های سینمایی است که پایانی باز و نامشخص را برای خود برگزیدهاند.
هیچ اتفاقی نمی افتد بصورت هفتگی یا ماهانه برای پوشش هزینه اقا زاده ها در خارج شروع به چپاول سرمایه های مردم می کنند و دلارها بالا می کشند و می فرستند خارج و از ان طرف چون به ارز خارجی دسترسی ندارند جیب مردم را می زنند.