سفر به بغداد داغ!
در سفر ششروزه به عراق، مشاهده اوضاع عمومی مردم و مسؤولان عالیرتبه قابل درنگ بود. از سفارت ایران تا وزارتخانههای محل دیدار و احزاب سیاسی و دینی که هر کدام نشانی از قدرت سیاسی عراق نوین داشت.
«خداداد ابراهیمی»، رییس اسبق خانه مطبوعات کشور و مدیر مسؤول روزنامه دو زبانه فارسی و عربی «مهران» که در قالب هیات رسانهای کشورمان به عراق سفر کرده بود، سفرنامه خود را به این شرح در اختیار ایسنا، قرار داد:
نگارنده به کرات به کشور عراق سفر کرده است. سفرها اغلب زیارتی و بعضا همراه با کاروانهای اربعین بوده است. این بار در ترکیب هیات رسانهای جمهوری اسلامی ایران راهی عراق شدیم.
«مؤید اللامی»، رییس اتحادیه رسانه های عراق و دبیرکل رسانه های ممالک عربی میزبان ماست. او با رایزنیهای اثرگذار، عرصه و اعیان قابل توجهی برای خبرنگاران زیرمجموعهاش به دست آورده است. دولت عراق یک شبکه تلویزیونی، یک خبرگزاری و یک روزنامه را سهم این اتحادیه تعریف کرده است.
اللامی با عملکرد مطلوبش، نزد اغلب سران عراق شأن فرهنگی و رسانهای چشمگیری دارد و در تراز یک وزیر با وی رفتار میکنند.
تأسیس شعبههای استانی اتحادیه، تملک داراییها و خودروهای گرانقیمت، اختصاص دفتر تشریفات اتحادیه در فرودگاه بغداد، تملک عمارت اداری کارکنان اتحادیه و … از وضعیت مطلوب و توجه ویژه دولت عراق به رسانهها حکایت دارد.
هیأت رسانهای ایرانی متفق بودیم که وضعیت فعلی عراق در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را تجربه و تحریر کنیم تا دیپلماسی عمومی را به نحو مطلوبی در سطح رسانه های منطقه تحقق بخشیم.
تیم رسانهای مذکور مرکب از خِبرگان رسانهای بود؛ تجربه آموخته و کارآمد، حرفهای و صاحب قلم که باید در هوای گرم و سوزان، تحولات بغداد داغ را رسانه ای و رصد میکردند.
در سفر شش روزه ما به عراق، مشاهده اوضاع عمومی مردم و مسؤولان عالی رتبه قابل درنگ بود. از سفارت ایران گرفته تا وزارتخانههای محل دیدار و احزاب سیاسی و دینی که هر کدام نام و نشانی از قدرت سیاسی عراق نوین داشتند.
بی گمان دیدار با شخصیتهای سیاسی و دینی، بازدید از اتحادیه روزنامهنگاران عراق، شبکههای رادیو تلویزیونی مختلف، خبرگزاریها و روزنامهها، نگاه ما را با واقعیتهای جاری و اوضاع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عراق روشنتر میکرد.
درنگ اول: «مسجدی» سفیری با ذکاوت و سیاستمداری تجربه آموخته
از هتل «المنصور» بغداد کنار رود دجله روانه سفارت جمهوری اسلامی ایران میشویم. ایرج مسجدی سیاستمدار کهنه کار و مجرب ما را به گرمی می پذیرد. مسجدی به اختصار اوضاع اجتماعی و سیاسی و نیز چگونگی آزادسازی موصل را تشریح میکند.
وی حضور هیات رسانهای ایران را در بغداد مغتنم می شمارد و انتظار دارد که مجدانه دیپلماسی رسانهای را با طرف عراقی رقم بزنیم.
مسجدی مورد اکرام و اعزاز عراقیهاست و سران عراقی منزلت زایدالوصفی برایش قائلاند. این مهم در اغلب دیدارها با مسؤولان عراقی نمود داشت.
مسجدی با آگاهی و اشراف مکفی بر اوضاع منطقه، حساسیت قابل تأمل عراق و مرزهای مشترک را یادآوری کرد. ذکاوت و هوش سیاسی او از لابلای گفته هایش به وضوح پیداست.
تیم مدیریت مجربی وی را در سفارت همراهی میکردند. علیزاده هاشمی طباطبایی، حجت الاسلام اباذری و امیرشاهی، چهره های فعال و کاربلد این حوزه سیاسی و فرهنگی بودند.
سنگینی کار و برنامهریزی دیدارها از تلاش و مداومتهای منظم امیرشاهی بود و هوشمندانه و شکیبا کارها را رتق و فتق میکرد.
درنگ دوم: «العبادی» شخصیتی دانشگاهی و سیاستمداری کهنه کار
حیدر العبادی سیاستمدار شیعه عراقی، سخنگوی حزب الدعوة و نخست وزیر کنونی عراق است.
رژیم بعث عراق سال ۱۹۸۲ دو برادر العبادی را که یکی استاد دانشگاه و دیگری کارمند دولت بود، به اتهام عضویت در حزب الدعوة اعدام کرد.
پس از سقوط حکومت بعث در سال ۲۰۰۳، به عنوان وزیر ارتباطات انتخاب شد. در سال ۲۰۰۵ به سمت مشاور نخستوزیری رسید. او در دوره اول پارلمان عراق، ریاست کمیسیون اقتصاد و سرمایهگذاری مجلس را بر عهده گرفت.
وی دانشآموخته کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه بغداد در سال ۱۹۷۵ و کارشناسی ارشد و دکترای مهندسی الکترونیک و برق از دانشگاه منچستر انگلیس در سال ۱۹۸۰ است. او همچنین در دانشگاه برونل انگلیس به تدریس علوم قرآنی مشغول بوده است.
العبادی در دیدار با هیات رسانهای جمهوری اسلامی، گاهی به زبان عربی و گاهی هم فارسی سخن میگفت.
وی حضور خبرگان رسانهای جمهوری اسلامی را فرصت ارزندهای برای توسعه همکاریهای فرهنگی و رسانهای بین دو کشور دانست.
العبادی از مساعدت های مستشاری ایران در نبرد با داعش صمیمانه قدردانی کرد و بر وحدت دو ملت ایران وعراق در برابر تجاوزگران تأکید داشت.
العبادی درباره سفر مقتدا صدر به عربستان، رندانه سخن میگوید؛ «دیدگاهها و خط مشی سیاسی مقتدا صدر قابل احترام است و سفر وی به عربستان و سایر اقداماتش نمونه ای از کُنش های سیاسی عراق جدید است. نتایج سفر و هدف او از این سفر در روزهای آتی هویدا خواهد شد.»
درنگ سوم: «عمارحکیم» و الحکمة الوطنی
سید عمار حکیم (متولد ۱۹۷۱ در نجف) سیاستمدار شیعه عراقی و رییس سابق مجلس اعلای اسلامی عراق است. وی پس از مرگ پدرش عبدالعزیز حکیم در اوت سال ۲۰۰۹ به این مقام انتخاب شده بود. عمارحکیم بنابر دلایلی که وی آن را جوانگرایی حزبی تلقی می کند از حزب قدیمی مجلس اعلا خارج شد و حزب جدیدی به نام «الحکمة الوطنی» را تأسیس کرد .
حکیم جدایی از مجلس اعلا را انشقاق نمی داند چرا که معتقدست گاهی دو گروه همفکر در دو مکان مختلف می توانند اهداف سیاسی و یا دینی خود را با کارآمدی افزونتری دنبال کنند.
در دیداری که با وی داشتیم فارسی سلیس و روان سخن می گفت و در تکریم و مهمان نوازی ما سنگ تمام گذاشت.
در ضیافت شام رسانهای، متبسم و آرام، قاشق خالی را در هوا تاب می داد و دیدگاههای سیاسی و دینیاش را شرح و بسط میداد.
حکیم مثل همه سران عراق، از حمایتهای همهجانبه جمهوری اسلامی ایران ابراز حقشناسی کرد.
پُر واضح است که سید عمار دیگر یک زعیم سیاسی مذهبی جوان شمرده نمیشود به نظر میرسد که تحولات پیاپی عراق داغ از وی سیاستمداری کمال یافته ساخته باشد. او چهار فرزند و یک نوه دارد و اخیرا پدر بزرگ شده است.
درنگ چهارم: یونسکو «فریاد روان دوزی» را بشنود!
«فریاد رواندوزی»، وزیر فرهنگ، گردشگری و آثار باستانی عراق است. نام یکپارچه ایرانی او برایم جالب بود. رواندوزی از کردهای شمال عراق است و در تقسیمات جزیره ای قدرت سیاسی و مذهبی عراق، وزارت فرهنگ سهم او شده است.
می پرسم؛ اشتراکات فرهنگی ایرانی ها و عراقی ها را در کدام حوزه پررنگ تر می بینید؟
می گوید: «علاوه بر همسایگی و مرزهای مشترک، مشترکات دینی، فرهنگی و تمدنی با هم داریم که دو ملت را به هم نزدیک کرده است . »
روان دوزی حافظ و سعدی را به خوبی می شناسد و شعرهایشان را به خاطر دارد. او با هنرمندان ایرانی ملاقات هایی داشته و امضای پروتکل ها و معاهده های دو جانبه را عامل گسترش همکاری های فرهنگی و هنری تلقی میکند.
می پرسم؛ شنیده می شود که برخی سرمایه های باستانی عراق به یغما رفته است.
میگوید: «متأسفانه ۱۵ هزار قطعه شی باستانی به دنبال سقوط رژیم صدام به غارت رفت و بخش بزرگی از میراث باستانی عراق در جریان اشغال موصل از بین رفت.
به نظر می رسد که روان دوزی باید سرقت نمادهای فرهنگی عراق را درگوش رسانه های جهان «فریاد» بزند تا یونسکو رساتر فریادش را بشنود.
فریاد در پاسخ به سوال من در راستای لغو روادید بین ایران و عراق گفت: «گردشگری دینی میان ایران و عراق و نزدیک به ۳.۵ میلیون ایرانی و هزاران عراقی سبب شده که در پی لغو روادید به منظور تسهیل سفر شهروندان دو کشور باشیم.»
درنگ پنجم: عقل «سلیم» پارلمان عراق !
«سلیم عبدالله أحمد الجبوری» با راهبردهای فرهنگی و مردمی و نیز عقلانیت سیاسی با به دست آوردن ۱۹۴ رای از مجموع ۲۷۳ رئیس پارلمان عراق شده است.
وی از اعضای «حزب الإسلامی العراقی» است که در سال ۱۹۶۰ توسط «نعمان عبدالرزاق السامرائی» تشکیل شد و در واقع شاخه اخوان المسلمین در عراق محسوب می شود.
فعالان سیاسی، درباره سمت و سوهای سیاسی الجبوری معتقدند او اگرچه در انتخابات پارلمانی عراق از ائتلاف با النجیفی خارج شد و در فهرست مستقلی تحت نام حزب اسلامی وارد انتخابات شد لیکن در تصمیم های سیاسی دیدگاه های وی تقریبا نزدیک به النجیفی بوده و در همان چارچوب تعریف می شود.
الجبوری کمکهای ایران به ملت عراق در مقابله با داعش را ارج نهاد و بر اتحاد مسلمانان شیعه و سنی در رویارویی با متجاوزان و تروریست ها تأکید داشت.
به هرحال رفتار فرهنگی و مهمان نوازی الجبوری کرد سنی مذهب در ملاقات هیات رسانهای جمهوری اسلامی با وی، عقل سلیم و نجابت و وقار خاص رئیس پارلمان عراق را انعکاس می داد.
درنگ ششم: رسانه، فرهنگ و سیاست از منظر «جعفری»
یکی از دیدارهای خاص هیات رسانهای جمهوری اسلامی دیدار با ابراهیم الجعفری وزیر خارجه عراق بود. سیاستمدار کهنه کار عراقی که فعالیتهای گذشتهاش ریشه در سیاست و فرهنگ دارد.
مبلمان اداری محل کارش با هزاران جلد کتاب مرجع و منابع نفیس آذین گرفته است.
جعفری معتقد است تعاملات رسانه ای اقدامی استراتژیک است چرا که ایران و عراق دو بال مهم در اتفاقات منطقه هستند. وی نقش رسانه را نقش پیامبران و رسانه را مکمل سیاست تعبیر میکند.
جعفری یک خاطره از سال های دور را به میان می آورد: « ۳۳ سال پیش در دوران مبارزه در دیدار با قذافی گفتم که در ایران زندگی می کنم و او گفت چرا؟ گفتم چون همه اعراب درها را به روی ما بستهاند و لذا این روابط بین ما ریشهدار است به خصوص اینکه موضع ایران همیشه یک موضع ملی و فارسی نبود بلکه فراتر از قوم و زبان و مذهب بود.»
جعفری درباره تأثیریگذاری رسانهها حرفهای جالبی میزند: «معتقدم که رسانههای ایران نقش بسیار مهم و بزرگی در مقابله با بحران های منطقه ای داشته و دارند و این را از ابتدا شاهد بوده ام. همین اثرگذاری باعث شد که آنها را مورد هدف قرار دهند کما اینکه درباره رسانه های ما هم همین اتفاق افتاد. رسانه برای جوامع بسیار مهم است و لذا باید خطر و نفع آن را همزمان در نظر گرفت چرا که هم می تواند بسازد و هم خراب کند و به همین دلیل است که خداوند در قرآن کریم می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا …
قابل ذکر است که رسانه های عراقی قربانیان زیادی از زن و مرد تقدیم کرده اند. فرهنگ و رسانه زیربنای همه چیز است و ما باید رفاه و مطالبات رسانه ها را تامین کنیم چون رسانه می تواند همه چیز را بسازد.»
ابراهیم الجعفری با ذکر خاطراتی از سالهای دور حضورش در ایران می گوید: «من سال ها در آغوش جمهوری اسلامی زندگی کرده ام و ایران را وطن دوم خود می دانم. من در زمان جنگ تحمیلی در بیمارستان آبادان خدمت می کردم. آبادان در محاصره بود و ما در بین مرگ و زندگی به سر می بردیم. مهم مبارزه با صدام و شکست بعثیها بود.»
جعفری به پرسشی درباره آینده کردستان عراق پاسخ میدهد: «آنهایی که در کردستان به دنبال همهپرسی هستند کاملا در اشتباه هستند و مطمئنا این اتفاق بر مشکلات خواهد افزود. عراق کشوری با قومیتها و مذاهب مختلف است که همگی در چارچوب قانون حق اظهار نظر و برابری دارند. عراق در دوران جدید حق فدرالی را برای کردها در نظر گرفت ولی آنها باید در چارچوب و ذیل قانون اساسی عراق باشند. ما حتی سهم پول نفت کردها را افزایش دادیم و الان آنها در دولت حضور چشمگیری دارند و این در بازسازی و شکوفایی اقلیم موثر بوده و ما از این بابت خوشحالیم.»