سریال پایتخت این‌بار با چاشنی خشونت و شوخی‌های پرخاشگرانه

    کد خبر :702162

سریال پایتخت، سال‌هاست که توانسته به‌عنوان یکی موفق‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی در دل مخاطبان جا خوش کند. حالا لازم است در کنار آن‌همه هنر، عیبش را هم بگوییم! مثلاً سکانسی از قسمت دهم، خشونت را با غلظت هرچه‌تمام‌تر نشان مخاطب می‌دهد. جایی که بهبود فریبا به دلیل سندروم دست بی‌قرار، دو سیلی به ارسطو می‌زند و دست‌آخر او را از گردن روی دست می‌گیرد؛ شبیه به دست‌وپا زدن فردی که از چوبه دار آویخته شده است! صحنه‌ای که عمدتاً در تلویزیون (به‌درستی) سانسور می‌شود. اما در این سکانس، خبری از تیغ نظارت صداوسیما نیست تا حذف یا تعدیلش کند.

پایتخت را با ژانر کمدی‌اش می‌شناسیم. قرار است بخنداند؛ اما خنداندن به چه قیمتی؟ به قیمت بازداری زدایی از رفتارهای پرخاشگرانه؟ اگر فرهنگ‌سازی تلویزیون را یک شعار نخ‌نما و مضحک می‌دانید، حرف خشایار الوند (یکی از نویسندگان سریال شب‌های برره)، را باهم مرور کنیم که درباره دعوای برره‌ای نوشته بود: «بعد از پخش آن، در کلی از مدارس کشور دانش‌آموزان ریختند روی سروکله هم و چندتایی دست‌وپا شکست و اولیایی شاکی شدند و جنجال به‌پا شد و نتیجه این شد که به ما گفتند از فردا دعوای برره‌ای تعطیل!».

شوربختانه سری ششم سریال، پر است از پیام‌های کلامی و غیرکلامی خشونت باری که هر قسمت به مخاطب نشان داده می‌شود. مخاطب‌هایی که حتماً بینشان کودک و نوجوان هم هست. راستی وقتی کودکی، پاهای لرزان و گلوی فشرده ارسطو را می‌بیند، چه احساسی پیدا می‌کند؟

سکانس دیگری که در آن بهتاش، سرش را چندین بار به دیوار می‌کوبد، چه مزیتی برای بیننده دارد؟ عذر بدتر از گناه این است که کسی بگوید «حوصله داری‌ها! مملکت پر از اشکاله، قراره بخندیم، شما به چه چیزهایی گیر دادید!».

پایتخت 6، با تمام محبوبیتش اما سفید مطلق نیست. نقدهایی به آن وارد است و نیاز به بازبینی جدی دارد. بخش زیادی از سریال، روی دست «شوخی‌های پرخاشگرانه» می‌چرخد. یعنی شوخی‌هایی که در آن تمسخر، دست انداختن و آزار دیگران، توهین و… مشهود است.

سال 1380 بود که سریال پربیننده خط قرمز پخش می‌شد. مجموعه‌ای که به دغدغه جوان‌ها می‌پرداخت اما سازندگانش احتیاط می‌کردند تا از روی خط قرمزها رد نشوند. درست مثل سکانسی که دو جوان برای آرام شدن، به سیگار پناه بردند ولی هرگز آن سیگار روشن نمایش داده نشد.

حالا اما جنس سریال سازی در تلویزیون فرق کرده است. جاساز کردن مواد مخدر، افتخار یک نقش محبوب به «حبسی بودن» و مرور افراطی خاطرات زندان، پرخاشگری‌های پسر بزرگ نسبت به مادرش، قرار است سوژه‌هایی برای خنداندن مخاطب باشند.

نگارنده، قصد ندارد بگوید که فرهنگ‌سازی به‌طور کامل به عهده رسانه است. قطعاً خانواده، گروه همسالان، جامعه، شبکه‌های اجتماعی هم در الگوسازی، قبح زدایی کژرفتاری‌ها و ترویج هنجارها نقش دارند، اما تلویزیون هم یکی از آنهاست. آن‌هم باوجود فضای مجازی که سکانس‌های جنجالی را خیلی زود به دست مخاطب‌ها (حتی آنهایی که می‌گویند تلویزیون نمی‌بینند!) می‌رساند.

این روزها، سریال پایتخت به دلیل سانسور حسابی خبرساز شده است. تا جایی که محسن تنابنده در صفحه شخصی‌اش نوشته است «لطفاً سانسور نکنيد. لطفاً به مردم احترام بگذاريد». خیلی‌هایمان منتقد سانسور هستیم، اما بپذیریم که سانسور همیشه بد و منفور نیست. برنامه‌سازان باید برای خودشان خط قرمز داشته باشند. شاید این بار مخاطب‌ها باید به برنامه‌سازان بگویند که برای پخش سکانس‌های خشونت‌بار، احتیاط کنید و به مردم احترام بگذارید.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید