سرباز ایرانی همچنان اسیر گروه جیش العدل
ميان بحبوحه تبليغات انتخاباتي رياستجمهوري دوازدهم، خبري منتشر شد كه حساسيت آن بهعلت وقوع در زمان انتخابات، رنگ باخت. 6 ارديبهشت 1396، سربازان مرزي كه قصد تغيير پست خود را داشتند، ناگهان خود را در كمين گروه تروريستي جيش العدل ديدند. احساس ميشد كه ماجرا با مجروحيت و شهادت چند نفر از سربازان به پايان رسيده تا اينكه تحقيقات نشان داد يك نفر از سربازان به دست اين گروه تروريستي به اسارت درآمدهاست.
روزنامه قانون: با توجه به آنكه 6ماه از اسارت سرباز مرزبان ايراني ميگذرد، از سرنوشت وي خبري به دست نرسيدهاست و روز گذشته اوسط هاشمي، استاندار سيستان و بلوچستان درگفتوگويي كه با ايلنا داشته، درباره وضعيت وي و امكان بازگشتش اظهار اميدواري كردهاست اما آيا اين ابراز اميدواريها كارآمد خواهد بود؟آيا وزارتخارجه و نهادهاي مسئول نبايد اقدامات كافي را در دستور كار قرار دهند؟ با توجه به گذشت زمان و مشكلات احتمالي كه براي اين فرزند وطن به وجود آمده است، به سراغ پيرمحمد ملازهي، كارشناس بلوچ مسائل شبه قاره هند رفتيم تا نظرات وي را درباره تحركات گروههاي تروريستي در منطقه جويا شويم كه در ادامه، مشروح گفتوگو را ميخوانيد.
در منطقه سيستان و بلوچستان وضعيت امنيت مرزها چگونه است و به چه شكل، دشمنان در آن بخشها دست به اقدامات تروريستي ميزنند؟
واقعيت اين است كه يكسري مشكلات امنيتي در مرز ايران و پاكستان وجود دارد. گروههايي هستند كه ضد سيستم مركزي فعاليت ميكنند و اصليت ايراني دارند. گفته ميشود كه اين گروهها در خاك پاكستان توانستهاند اماكن امني براي خود ايجاد كنند كه اختلاف نظر ميان ايران و پاكستان را نيز به همراه داشته است.
با اين وجود، ايران و همسايه جنوبشرقياش همكاري و تعامل خوبي در مسائل مختلف با يكديگر داشتهاند و هردو كشور در راستاي حفظ امنيت منطقه توانستهاند به راهكارهاي مناسبي برسند. مرز مشترك ايران و پاكستان در حدود 900 كيلومتر از ملك سياهكوه تا خليج گواتر است. منطقه مرزي غرب پاكستان از لحاظ امنيتي در اولويت پايينتري به نسبت مرز كشمير و افغانستان برخوردار است و حقيقت امر اين است كه اولويت بالايي از نظر طرف پاكستاني ندارد. نيروي امنيتي و نظامي قابل توجهي از طرف دولت پاكستان در مرز با ايران حضور ندارند و آنها معتقدند اگر ايران در مرز غربي از لحاظ امنيتي مشكل دارد بهتر است كه خودش اين مشكل را در درون منطقهاش برطرف كند كه البته اين ديدگاه محل اختلاف نظر است.
برهمين اساس نيز گروههاي ضددولتي در مرز اقداماتي را انجام داده و گاهي با حملاتي كه انجام ميدهند تعدادي از مرزبانان به شهادت رسيده و تعدادي نيز ربوده ميشوند. لازم به ذكر است كه سربازان ربودهشده برخي اوقات با وساطت نيروهاي محلي آزادشده و گاهي اوقات نيز به شهادت ميرسند.
پاكستان در شرايط فعلي چه نقشي را ايفا ميكند؟
از دولت پاكستان انتظار نميرود كه در خصوص مرز غربياش همان رفتاري را كه در مرز كشمير و افغانستان انجام ميدهد ، تكرار كند. در واقع گروههايي كه در كشمير با هند وارد جنگ ميشوند گروه طالبان و شبكه حقاني بوده كه در شمال پاكستان فعال هستند. اطلاعاتي وجود دارد كه دولت پاكستان در اين اتفاقات دخالت دارد و اهداف استراتژيك خود را دنبال ميكند. در كشمير بهدنبال جدايي اين منطقه از خاك هندوستان و در افغانستان نيز بهدنبال اين موضوع هستند كه روابطش با هند را كاهش و به صورت انحصاري در زمينه روابط سياسي با خود همراه كند. در رابطه با مرز شرقي و شمال پاكستان اين برداشتها وجود دارد.
اما در رابطه با ايران بهنظر نميرسد، نفع اينچنيني وجود داشتهباشد. هسته مركزي ارتش پاكستان و آياسآي همواره محاسباتي را در رابطه با منافعش انجام داده كه بنده از محاسبات آنها بيخبر هستم. در ظاهر امر به نظر نميرسد كه دولت پاكستان علاوه بر دو مرز يادشده كه هزينههاي بسياري نيز برايش بهدنبال داشته، در اين منطقه نيز براي خود هزينهسازي كند. بعيد به نظر ميرسد كه پاكستان در مرز غربي بهدنبال ماجرايي تازه و استقرار نيروهاي بيشتر باشد. برخي در داخل معتقد هستند كه پاكستان با كمك گروه هاي راديكال فعال در مرز كه دوگروه از آنها نيز شنيده ميشود با داعش همكاري دارند، آنها را بهعنوان اهرم عليه ايران استفاده كنند.
از سرنوشت سرباز ربوده شده در ميرجاوه اطلاعي در دست داريد؟
اطلاع دقيقي ندارم، فقط ميدانم كه در دست گروه جيشالعدل است. اطلاعات بهطور رسمي منتشر نشدهاست.
ربايش سربازان مرزي به چه علت رخ ميدهد؟
گروه جيش العدل، جند ا… و الفرقان مدعي هستند كه ايران در مورد منطقه بلوچستان تبعيض اداري، سياسي و مذهبي قايل است. گروههاي نامبرده اين ادعا را دارند كه براي احقاق حقوق قوميت بلوچ و اهل سنت عليه جمهوري اسلامي ايران وارد جنگ شدهاند و در سايتهاي خود نيز به آن اشاره ميكنند. به هر حال ادعاي آنها اين موضوعات هست و اينكه تا چه اندازه مورد قبول باشد، بحث ديگري است.
گروههاي سهگانه مدعي هستند كه تبعيض در سيستان و بلوچستان وجود دارد ولي دولت براي حل آن جديت ندارد. آنها راهكار نظامي را در پيش گرفتهاند و قصد دارند از اين طريق مساله را دنبال كنند و صدايشان را به گوش جهان و منطقه برسانند. ادعاي واهي آنها به طور كلي اين بوده ولي دولت جمهوري اسلامي همواره ادعاهاي گروهها را رد كردهاست.
پاسخ ما را نداديد، هدف گروهها از ربايش سربازان مرزي چيست؟
سياست رسمي ايران همواره بر اين بوده كه امتيازي به اين گروهها داده نشود. اما مواردي به شكل غيرمستقيم وجود دارد كه به واسطه نيروهاي محلي در موارد پيشين امتيازاتي گرفته شدهاست. مواردي بوده كه از طريق واسطه يا افرادي كه قصد حل موضوع را داشتهاند، پولي ردوبدل شده است. البته صحت و سقم اين شنيدهها را نميتوانم تاييد كنم. گروههاي راديكالي كه به اين شكل عمل ميكنند، به طور معمول به دنبال مشكلات مالي خود هستند. گروگانگيري يكي از راههاي حل مشكلات مالي آنهاست. شنيدهشده كه از طريق شناسايي افراد متمول، دست به گروگانگيري زده و پس از اخذ مبالغي فرد را آزاد كردهاند و سياست آنها اينگونه بودهاست.
محل اسكان گروههاي تروريستي در خاك پاكستان واقع شدهاست؟
آنها مدعي هستند كه در خاك ايران هستند ولي دولت معتقد است آنها در خاك پاكستان حضور دارند.
نقش علماي اهل سنت منطقه در آزادي گروگانها تا چه حد سازنده بودهاست؟
مولوي عبدالحميد در مواردي نقش مهمي را ايفا كرد ولي استقبال چنداني از موضوع نشد. اين بازخورد سبب شد نوعي سرخوردگي پيش آمد كه حتي اگر تلاشي در اين زمينه صورت بگيرد، نه تنها سعي وي ارج گذاشته نميشود بلكه گروههايي نيز مطرح كردند كه مولوي در گروگانگيريها نقش دارد. طرح اين موضوع خالي از واقعيت بود و اظهارات اينچنيني در چارچوب همان سياست برخي جريانها صورت گرفت كه در تلاش هستند منطقه به آشوب كشيدهشود. مولوي عبدالحميد قادر به ايفاي نقش در اين موضوع هست. تعداد زيادي از افراد مسلح گروهها، اهل طايفههاي ريگي و نارويي هستند؛ ارتباط اقوام آنها با مولوي ميتواند سازنده باشد. وساطت مولوي، از اين طريق صورت ميگيرد در غير اين صورت گروهها از مولوي عبدالحميد حرفشنوي ندارند چرا كه وي را سازشكار ميدانند و محدوديت وي در مانور دادن را بايد لحاظ كرد. تركيبي از مولويها و سرداران بلوچ بهنظر موثرتر ميآيد.
بهترين راهكار براي كاهش ربودهشدن سربازان را در چه ميبينيد؟
من معتقدم كه راهحل در دست دولت است. اگر در جهت وحدت اسلامي كه شعار دولت بوده گام بردارد، مساله قابل حل است. در غير اين صورت مشكلات منطقه، نگاه امنيتي و فقر شرايط را براي درگيري هموارتر ميكند. به نظر تجديدنظر در سياستها و رويكرد توسعهاي به منطقه مساله را رو به بهبود خواهدبرد. نگاهي جديد توسط دولت، راهكاري ريشهاي براي حل موضوع خواهدبود و نگاه امنيتي به مساله، موقتي آن را حل خواهدكرد.
تشديد شرايط، عرصه را بر گروگانگيران تنگ نخواهدكرد؟
به صورت موقت ممكن است راهگشا باشد. سياستهايي كه اعمال ميشود مردم محلي را از امنيت برخوردار كرده و موثر بوده اما به صورت ريشهاي و بلندمدت مساله را حل نكردهاست. بحث امنيتي به تنهايي پاسخگو نيست و مشكل را تشديد كردهاست. فراموش نكنيم تشديد فقر، زمينه حركت گروههاي راديكال را فراهم كردهاست. صحبتهاي اخير مولوي عبدالحميد را اگر با دقت مشاهده كنيم، خواهيم دريافت كه پيامهايي در بردارد.
ايشان اشاره كردند كه اهل سنت با افراطگرايي مقابله كردهاست اما ادامه شرايط، فضا را براي گروههاي تندرو بازخواهدكرد. بنابراين نبايد رويكرد موقتي به مساله داشت و بايد ريشهاي مساله را حل كرد. چه به لحاظ سياسي و چه به لحاظ اجتماعي بايد با نگاهي توسعهاي مسائل موجود در منطقه را حل و فصل كنيم. براي مثال توجه كنيد كه از نظر آموزشي بيشترين آمار كودكان تركتحصيلي در سيستان و بلوچستان است. سطح بيسوادي بسيار افزايش پيدا كرده و نقش مدارس در زمينه آموزش كمرنگ شده است. گفتهميشود بيش از 60درصد دانشآموزاني كه وارد مقطع ابتدايي ميشوند، دوره ابتدايي را به پايان نميرسانند. مشكلات اينچنيني دلايلي دارد و بايد مشكلات را برطرف كنيم؛ نگاه امنيتي در بلندمدت پاسخگو نيست.