سخنان عجیب یک روحانی در تلویزیون
مسیح مهاجری در سرمقاله روزامه جمهوری اسلامی نوشت:اشکالات محتوائی تلویزیون را نباید در قمار «برنده باش» خلاصه کرد. از آگهیهای بازرگانی بگیرید تا برنامهها و مجموعههای تلویزیونی هرکدام به شکلی دچار ایرادهائی هستند که عمدتاً به مسائل ارزشی و اعتقادی مربوط میشوند. این وضعیت تاسفبار حالا به مجموعههای تلویزیونی و برنامههای شبهای ماه مبارک رمضان هم سرایت کرده است.
یک جوان که در شبکه یک عهدهدار یکی از برنامههای زنده است، اخیراً روحانی جوانی را با همسرش وادار کرد جلوی دوربین چشم در چشم همدیگر کنند و به همدیگر بگویند «دوستت دارم». این کار مربوط به زندگی خصوصی و محیط خانوادگی افراد است نه مجامع، چه رسد به جلوی دوربین تلویزیون رسانه ملی. شاید نه آن مجری جوان غرضی داشته باشد و نه آن زوج جوان متوجه نادرست بودن کارشان بوده باشند ولی رسانه ملی باید ضوابطی داشته باشد که اجازه پخش چنین رفتارهائی را ندهد.
مجموعههای تلویزیونی امسال شبکهها هرچند از عوالم خواب و خیال و جن و پری خارج شدهاند ولی به دنیای عشق مجازی و امور سطحی قدم گذاشتهاند که هیچ تناسبی با معنویات ماه رمضان ندارد. درباره این مجموعهها هرچند هنوز که اول کار است نمیتوان قضاوت نهائی کرد ولی از باب اینکه گفتهاند سالی که نکوست از بهارش پیداست، سرانجام این مجموعهها از هماکنون قابل پیشبینی است.
به نظر میرسد این قبیل مجموعهها نهتنها نمیتوانند معنویتی به مردم بدهند بلکه آنها را از معنویت دور میکنند. این وضعیت از آن جهت نگرانکننده است که در سالهای اخیر، بهدلیل کوتاهی شبهای ماه رمضان، مساجد فاقد برنامه هستند و مردم به جای اینکه پای منبر بنشینند پای تلویزیون مینشینند و کسب فیض میکنند!
از مجموعههای تلویزیونی، تاسفبارتر بعضی برنامههای ویژه شبهای ماه مبارک است. در بعضی از این برنامهها به بهانه ایجاد فضای شاد، مطالبی گفته میشود و افرادی مطرح میشوند که نه آن مطالب، آموزنده هستند و نه این افراد میتوانند الگو باشند.
برای آنکه این ادعا قدری مصداقی شود، به برنامه «این شبها» اشارهای میکنم که در سالهای گذشته تا حدودی برنامه قابل قبولی بود و اشکالات کمتری داشت ولی یک قسمت از این برنامه را که به صورت اتفاقی در شب یکشنبه 22 اردیبهشت دیدم، بسیار نگرانکننده بود.
برای مجری جوان برنامه و مهمان او بهعنوان شهروندان ایرانی احترام قائل هستم ولی اولاً به انتخاب موضوع برنامه توسط مجری که درصدد بود انقلاب اسلامی را به تایید قرآن برساند و ثانیاً به مهمان معمم و خوشصدای برنامه که تلاش میکرد سلمان فارسی و قوم او یعنی ما ایرانیها را قوم برگزیده نهائی خدا جلوه دهد، اعتراض دارم.
انقلاب اسلامی باید با عمل مسئولین آن تایید شود نه با استدلالهای قرآنی. اگر به هر دلیل به استدلالهای قرآنی نیاز باشد سطح برنامه را باید بسیار فراتر گرفت تا کسی نتواند استدلال پخش شده به یک برنامه تلویزیونی آنهم از شبکه یک رسانه ملی نظام جمهوری اسلامی دهها ایراد و اشکال وارد کند.
مهمان برنامه وقتی آیات «استبدال» را به این نقطه منتهی میکند که تمام اقوام برگزیده خدا از قبل از اسلام تا دوران پیامبر اکرم و تا امروز همه فاسد از آب درآمدند و حالا فقط این ما ایرانیهای قوم سلمان فارسی هستیم که برگزیده خدائیم و قرار است دین خدا را به نتیجه برسانیم و غیر از ما هرچه و هر که هست باطل است، قضاوت مردم چه خواهد بود؟ اگر ما را به نژادپرستی متهم کنند چه پاسخی داریم؟
ایراد و اشکال به این برنامه و چنین نگرشی به انقلاب اسلامی و قرآن، بسیار زیاد است بهویژه که مهمان برنامه با الفاظ رکیک و غیرمحترمانهای درباره اقوام برگزیده خدا و حتی استانداران برگزیده امیرالمومنین علیهالسلام سخن میگفت که تکرار آنها را در این مقاله و در صفحه روزنامه جایز نمیدانم.
پیشنهاد میکنم رئیس رسانه ملی و مدیر شبکه یک این برنامه را با دقت ببینند و خود قضاوت کنند و اگر به همین نتیجه رسیدند، برای تجدیدنظر در محتوای برنامههای تلویزیون درنگ نکنند. رسانه ملی، با عظمتی که دارد و با تاثیرگذاری زیادی که دارد، امانتی است در دست شما که نباید اجازه بدهید با همین حال ناخوش به کار خود ادامه بدهد.
رسانه ملی باید چنان پرمحتوا باشد که به فرموده امام خمینی دانشگاه باشد. برای دانشگاه شدن رسانه ملی به سواد دینی و علوم اجتماعی نیاز است، از افرادی استفاده کنید که دارای سواد دینی و علوم اجتماعی باشند.