سبقت شبکههای اجتماعی از روشهای سنتی در بازاریابی و تبلیغات
روزنامه ایران نوشت: 47 میلیون ایرانی در شبکههای اجتماعی عضویت دارند و ضریب نفوذ موبایل به 104 درصد رسیده است. هرقدر اعتماد مردم به این شبکهها بالاتر میرود و وقت بیشتری را با گوشی هایشان میگذرانند، از آن طرف از انبوه کاغذها در سطح شهر کم میشود. علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم در سال 93 گفته بود: «گردش مالی کل صنعت تبلیغات به 1900 میلیارد تومان می رسد.» آمار و اطلاعات جدیدی در دست نیست اما پایان سلطنت کاغذ بر تبلیغات شهری در انتخابات سال 92 خود را نشان داد.
در آن زمان، شبیری دبیراتحادیه تولیدکنندگان کاغذ و مقوا گفته بود: «برخی بررسیها نشان میدهد که در تبلیغات امسال مصرف کاغذ 70 درصد نسبت به انتخابات 88 کاهش پیدا کرده است.» در انتخابات امسال آمار جدیدی اعلام نشد اما بجز تبلیغات کاغذی کاندیداهای شورای شهر، کاغذهای دیگری چندان در سطح شهر دیده نمیشد. معصومه ابتکار که در آن زمان ریاست سازمان حفاظت محیط زیست را بر عهده داشت، گفته بود:««انتخابات را به قطع درختان گره نزنیم. آثار مثبت رشد شتابنده فضاهای مجازی، کاهش استفاده از کاغذ برای هر نوع تبلیغات است. انتخابات ۹۶ را به نقطه عطفی در # انتخابات- بدون- پوستر تبدیل کنیم. مردم ما به آن بلوغ سیاسی رسیدهاند که به اندیشه و عمل رأی دهند، نه به ژستهای انتخاباتی.»
تغییر در شیوههای بازاریابی که نقطه اوج آن در انتخابات دیده میشد، بسرعت همه انواع بازاریابی را درگیر خود کرد، حالا اگرچه روشهای تبلیغات کاغذی هنوز در سطح شهر دیده میشود اما بررسیها نشان میدهد آنهایی که به این نوع تبلیغات دل بستهاند، قافیه را به رقبایشان باختهاند.با این حال، مشاغلی مانند تراکت پخش کنی هنوز رواج دارد و درآمد تراکت پخش کنها با کار فشرده، میتواند به سه میلیون تومان در ماه نیز برسد. آنها برای کاغذهایی که بیشترشان چند متر جلوتر از دست مردم رها و روی زمین میافتند، برای هر هزار تا تراکت 30 تا 40 هزار تومان دریافت میکنند. سی دیهای آموزشی متعددی نیز برای این کار تهیه شده و برخی هایشان ادعا دارند که بالای 150 هزار تومان در روز برای پخش تراکت حرفهای، میتوان درآمد کسب کرد. یکی از آنها که تبلیغات اینترنتی زیادی برای فروش بسته آموزش حرفهای خود انجام داده است، در شرح کارش مینویسد:«تمام آموزش من بر مبنای تجربه حدود 2 سال پخش تراکت خودم هست. اکثر قریب به اتفاق تکنیکهای حرفهای این آموزش توسط خودم بارها تست شده و جواب خوبی دادند.»
در جهان تبلیغات چه میگذرد؟
«گسترش شبکههای اجتماعی طی دو دهه گذشته، تنها راه ارتباطی مردم را متحول نکرده است، بلکه بدون شک بر نحوه خرید مردم نیز اثر گذاشته است. حالا پیش از هر خرید، مصرفکنندگان شانس این را دارند که در میان هزاران عکس در اینستاگرام بچرخند، یا در میان توئیتهای برندهای مختلف در توئیتر جستوجو کنند و بهترین وسیله مورد نیازشان را انتخاب کنند. تقاضای بازاریابان برای فعالیت در این فضا، سرزمین سودآوری برای مردمی ایجاد کرده است که دنبالکننده یا فالوئرهای آنلاین زیادی دارند.» نشریه اکونومیست، چنین از شیوههای نوین تبلیغات مبتنی بر شبکههای اجتماعی گزارش میدهد. بر اساس این گزارش، افرادی که بین 3 تا 7 میلیون فالوئر دارند، به طور میانگین میتوانند برای هر پست در یوتیوب، 187 هزار و 500 دلار به دست آورند. این رقم برای پستها در فیسبوک، 93 هزار و 750 دلار، در اینستاگرام و اسنپچت نیز 75 هزار دلار است. نشریه بلومبرگ بیزینس ویک نیز بهتازگی گزارشی درباره این افراد با عنوان «اعتراف یک نفوذگر اینستاگرامی» منتشر کرده است. بر اساس این گزارش، موفقترین آنها، تنها برای یک پست اینستاگرامی، ۱۰ هزار دلار به دست میآورد. بعضی از شناخته شده ترین آنها مانند کریستین بیزن، سال گذشته با شرکت لورئال قراردادی بسته است که یک میلیون دلار ارزش دارد. خردهفروشیهای بزرگ مانند برندهای فشن و غذا و رسانهها، از همین نفوذگران استفاده میکنند. تحقیقات نشان میدهد بین فعالیت این افراد با خرید مردم، رابطه مستقیمی وجود دارد.
بر اساس آخرین گزارش درآمدی فیس بوک، هر ماه بیش از 200 هزار کسب و کار به اینستاگرام آگهی میدهند همچنین بر اساس گزارش خرده فروشی 2016 که توسط شرکت تحقیقاتی PWC منتشر شده است، 78 درصد از مصرفکنندگان برای خرید، تحت نفوذ شبکههای اجتماعی هستند. این پیمایش، به صورت جهانی و در میان نمونه 23 هزار نفری از مردم انجام شده است. PWC در جدیدترین گزارش خود مربوط به سال 2017 نیز مینویسد:«جذابیت تبلیغات سنتی هر روز برای جمعیت بیشتری از جهان بیمعنا میشود. مردم به اطلاعاتی اعتماد میکنند که بتوانند آنها را با سرانگشتانشان لمس کنند؛ دوستانشان چه کار میکنند؟ کدام برندها در شبکههای اجتماعی داغ هستند؟ نفوذگران مورد علاقه آنها چه چیزی را دنبال میکنند؟» بر اساس این گزارش در خریدهای آنلاین، 39 درصد از مردم از شبکههای اجتماعی و در صدر آنها از فیس بوک و توئیتر تأثیر میپذیرند. 37 درصد تحت تأثیر وب سایتهای خره فروشی هستند، 32 درصد از وب سایتهای مولتی برند و 35 درصد نیز از سایتهای مقایسه قیمت و تخفیف استفاده میکنند.
در بازار نفوذگران ایرانی چه میگذرد؟
رعنا شمس، کارشناس دیجیتال مارکتینگ در گفتوگو با «ایران» درباره درآمد نفوذگران اینستاگرام ایرانی چنین توضیح میدهد: «اینفلوئنسر شدن و کسب درآمد از این راه، وسوسهبرانگیز است. اما من میدانم که آنها وقت و خلاقیت زیادی صرف پستهایشان میکنند. واقعاً برای هر یک پست، هر یک استوری، فکر میکنند، خلاقیت به خرج میدهند، برنامه میریزند و شبیه به یک کار حرفهای، زبان مخاطبانشان را پیدا میکنند و با همان زبان با آنها ارتباط برقرار میکنند. برای پستهای تبلیغاتی هم اکثراً خودشان با زبان مشترکی که با فالوئرها و مخاطبانشان پیدا کردهاند، تولید محتوا میکنند.» «میکروسلبریتی» اصطلاح جدیدی است که برای توصیف این افراد به کار میرود؛ آدمهایی که صرف معمولی بودن با اشتراک زندگی روزمره شان، میان مردم شناخته شدهاند.
او درباره درآمد میکروسلبریتیهای اینستاگرامی نیز میگوید: «قیمت تبلیغات و درآمد از آن، کاملاً متفاوت است. بستگی به این دارد که چه کسی کار را انجام میدهد. علاوه بر هزینه تولید محتوا، قیمتها برای هر پست از ۵۰ هزار تا ۲.۵ میلیون تومان متفاوت است. مثلاً کسی که حدود ۱۰۰ هزار فالوئر دارد و تولید محتوای خوبی انجام میدهد، ممکن است برای هر یک پست حدود ۸۰۰هزار تومان کسب درآمد کند که البته درآمد ماهانه بسیار متغیر است.» آن طور که شمس توضیح میدهد، سلبریتیهای معمولی مجازی، هر روز ساز و کار حرفهایتری به کسبوکار خود میدهند و بستههایی نیز برای تبلیغدهندگان تعریف کردهاند. مثلاً به آگهیدهنده، بستهای شامل سه استوری و یک پست با ماندگاری سه روز ارائه میدهند، یا تبلیغاتی با زمان مشخص برای چند ساعت در اکانت خود آگهیدهنده (اصطلاحاً تیکاُور) در نظر میگیرند. این کارشناس بازاریابی دیجیتال درباره اثرگذاری این تبلیغات برای شرکتها نیز میگوید: «در این مورد نمیتوان به سادگی نظر داد، اما معمولاً میزان اثرگذاری با ضریب لایک و کامنت اندازه گرفته میشود و امتیاز داده میشود.»