سایه سکوتی مایوسکننده بر روز جهانی یوزپلنگ
روز جهانی یوزپلنگ، در حالی سپری شد که بازماندگان نسل یوز آسیایی در کشور و روند حفاظت از آنان بیش از هر زمان دیگری با آیندهای مبهم روبهرو است.
به گزارش افکارنیوز، آذر 94 گری لوییس، نماینده سازمان ملل در مراسم روزی جهانی یوزپلنگ، با افتخار از کمک دومیلیون دلاری سازمان متبوعش به پروژه بینالمللی حفاظت از یوز در ایران گفت و از معکوس شدن روند انقراض یوزپلنگ در ایران ابراز خرسندی کرد. در این مراسم معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست، تعداد توله یوزپلنگهای مشاهده شده از آغاز سال را 18 فرد اعلام کرد. آماری که به سرعت توسط رسانهها تکذیب شد و سرانجام سازمان حفاظت محیط زیست با انتشار نوشتهای این آمار را اشتباهی رایج عنوان کرد. با این حال، امیدها به حفظ نسل این یوزپلنگ آسیایی و تلاشهای پروژه بینالمللی یوز برای جلوگیری از انقراض این گربهسان زیبا که اکنون به جز ایران، زیستگاه دیگری در جهان ندارد همچنان زنده بود. اکنون اما روز جهانی یوز در سکوتی مایوسکننده سپری شد. در حالی که رئیس جدید سازمان حفاظت محیط زیست، آمار جمعیت یوزپلنگ در دهه هشتاد را با دهه نود مقایسه کرده و بر اساس آن، پروژه را طرحی ناموفق میداند. سازمان ملل هم مدتی است پس از 16 سال همکاری، به حمایت مالی خود از پروژه یوزپلنگ، پایان داده. هومن جوکار، مدیر کنونی پروژه یوز، هم از خداحافظی قریبالوقوعش با پروژه میگوید.
در این میان اما حمید ظهرابی، سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، در گفتوگویی به مناسبت روز جهانی یوزپلنگ، آماری که کلانتری بر اساس آن، پروژه را ناموفق دانسته را غیرقابل اتکا عنوان کرده، عملکرد پروژه یوز را مثبت ارزیابی میکند و میگوید: در گذشته برآورد جمعیت یوزپلنگ از سوی کارشناسان صورت گرفته و تعداد این گونه بین 70 تا 120 قلاده اعلام شده بود و عمده مصاحبههای انجام شده بر 120 قلاده تاکید داشت چراکه مصاحبهکنندگان عدد حداکثری را در تعداد یوز عنوان میکردند. مقایسه این رقم با عدد امروزی که زیر 50 قلاده یوز برآورد میشود باعث ایجاد نوعی تشتت در ارائه آمار و داوری نامناسب از عملکرد پروژه یوز شده است. طبیعی است که مقایسه این عددها هر کسی را نگران کند و شاید این ذهنیت را ایجاد کند که همزمان با اجرای پروژه بینالمللی حفاظت یوزپلنگ،جمعیت این گونه کاهش یافته است، در حالی که مقایسه کردن این دو عدد به این شیوه نمیتواند بیانگر عملکرد واقعی پروژه حفاظت از یوز باشد چون عدد ١٢� کلی و برآوردی است و چندان هم قابل اتکاء نیست. تلاشهای علمی برای برآورد جمعیت یوز از سال ٩١ با دوربینگذاری شکل جدیتری به خود گرفت که آن هم به دلیل تراکم پایین جمعیت، عملا قابل استفاده در مدلهای برآورد جمعیت نیست.
کاهش تعداد «یوزپلنگهای بالغ شناساییشده» حقیقتی غیرقابل انکار است
اما آیا اظهارات ظهرابی که هفته گذشته از زبان هومن جوکار، مدیر پروژه یوز در دفاع از عملکرد این پروژه مطرح شده بود را میتوان پذیرفت و باور داشت که گزارشهایی که کلانتری بر اساس آن، عملکرد پروژه را ناموفق ارزیابی میکند کلی، برآوردی و غیرقابل اتکاست؟
برای پاسخ به این پرسش میبایست تخمینها و احتمالات مطرح شده در گذشته و حال را کنار بگذاریم. باید تخمین جمعیت 70 تا 120 یوز در دهه هشتاد و تخمین جمعیت زیر 50 یوز در حال حاضر را نادیده گرفته و اعدادی را ملاک مقایسه قرار دهیم که بر اساس مشاهدات به دست آمده یعنی تعداد یوزپلنگهای بالغ شناسایی شده در این دو مقطع زمانی.
گزارشها حکایت از آن دارد که با خالشناسی تصاویر به دست آمده از زیستگاههای یوز در دهه هشتاد، 82 یوزپلنگ بالغ شناسایی شده در حالی که در دهه نود تنها 26 یوزپلنگ بالغ شناسایی شده است. شناسایی شدن 82 یوزپلنگ در دهه هشتاد، همانگونه که در ادامه مشاهده میشود حقیقتی غیرقابل انکار است که به دور از گمانهزنی و احتمالات، نه تنها توسط کارشناسان خارجی و مدیران سابق پروژه بلکه پیشتر توسط هومن جوکار، مدیر کنونی پروژه یوز هم تایید شده است.
کدام متخصصان داخلی و خارجی، عملکرد پروژه را مثبت ارزیابی کردهاند؟
ظهرابی همچنین با اشاره به اینکه عملکرد یک پروژه را باید متناسب با امکانات مالی، اجرایی و جایگاه قانونی آن بررسی کنیم، تاکید میکند: بر اساس گزارشهای متخصصان داخلی و خارجی قضاوت در مورد عملکرد پروژه حفاظت یوز، مثبت است و معتقدم اگر این پروژه نبود یوز در کشور وضعیت بدی پیدا میکرد و شاید هم منقرض شده بود بنابراین نباید زحمات پروژه حفاظت از یوز را که با وجود محدودیتها، اقدامات مثبتی نیز انجام داده زیر سوال ببریم.
این در حالی است که مدتهاست به جز نظرات یک دامپزشک به نام استفان استروسکی، ارزیابی مثبت دیگری از پروژه یوز منتشر نشده است. اما آیا ارزیابی استروسکی را میتوان ملاکی برای سنجش موفقیت پروژه یوز دانست؟ آنچه در گزارش ارزیابی استروسکی که توسط پورتال سازمان حفاظت محیط زیست منتشر شده از چشم مخاطب پنهان مانده این است که استروسکی سالهاست به عنوان مشاور، با پروژه حفاظت از یوز همکاری میکند و طبیعتا این همکاری سبب میشود ارزیابی وی، معیار قابل قبولی برای محک زدن عملکرد پروژه یوز به شمار نرود.
شاخصهایی که میبایست برای ارزیابی عملکرد پروژه در نظر گرفته شود
بیگمان از سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست انتظار میرفت برای سنجیدن عملکرد پروژه، به جای استناد به تنها ارزیابی مثبتی که آن هم توسط مشاور و دستاندرکار پروژه تهیه شده، نرخ رشد شاخصهایی را که در سند هر دو فاز پروژه به عنوان اولویت اصلی مطرح شدهاند مورد بررسی قرار دهد. شاخصهایی مانند افزایش مستند جمعیت یوز در کشور، افزایش تعداد زیستگاههای یوز، افزایش جمعیت طعمههای یوز، افزایش محیطبانان زیستگاههای یوز، افزایش پاسگاههای محیطبانی در زیستگاههای یوز، افزایش تجهیزات حفاظتی زیستگاههای یوز از جمله خودرو و موتورسیکلت که در اظهارات ظهرابی اشارهای به آن نشده.
تمرکز بر عوامل ثانویه کاهش جمعیت یوز؟
پروژه حفاظت از یوز به ویژه طی دو سال گذشته، عواملی چون حضور دامداران و تصادفات جادهای را عامل اصلی انقراض یوزپلنگ عنوان کرده و از نبود منابع مالی برای رفع این موانع گله میکند. بدین ترتیب، ایمنسازی مسافتی 12 کیلومتری از جاده تهران مشهد که تا کنون 6 یوزپلنگ را به کام مرگ کشانده دو سالی است جزو اولویتهای پروژه یوز قرار گرفته. اولویتی که البته به رغم اختصاص اعتباری یک میلیارد تومانی هنوز محقق نشده. از سوی دیگر، برای خارج کردن دامداران از پارک ملی توران هم اواخر شهریور سال جاری با هماهنگی ظهرابی، کمپینی توسط یک بازیگر راهاندازی شد تا با جمعآوری 800 میلیون تومان اعانه مردمی، آغلهای دامداران را در این زیستگاه یوز خریداری کرده و امنیت را برای یوزپلنگهای این پارک ملی به ارمغان آورد. کمپینی که اکنون 600 میلیون تومان اعانه مردمی جمعآوری کرده است و انتظار میرود به زودی گزارش عملکرد خود را به حامیانش ارائه دهد. اما بیآنکه این کمپین یا مدیر پروژه حفاظت از یوز و یا حمید ظهرابی تا کنون اعلام کرده باشند که برای آزادسازی پارک ملی توران از گلههای دام، دقیقا چه مبلغی مورد نیاز است، کمکهای نقدی سازمان حفاظت محیط زیست به منظور اجرای این برنامه آغاز شدهاست.
ظهرابی در این باره میگوید: تاکنون از محل طرح تنوع زیستی 500 میلیون تومان نقد برای خرید آغلهای دامداران و حقوق عرفی و خروج دام از منطقه توران و سایر زیستگاههای اصلی تخصیص داده شده است. مابقی نیاز پروژه را نیز سعی داریم با اختصاص یک و نیم میلیارد تومان وجه نقد از سازمان برنامه و بودجه تامین کنیم.
بدین ترتیب با اظهارات اخیر ظهرابی به نظر میرسد برای آزادسازی پارک ملی توران از گلههای دام، مبغلی در حدود سه میلیارد تومان در حال تامین است. اما آیا برای صرف اعتبارات به منظور حفاظت از یوز، اولویتها رعایت شده است؟ آیا تصادفات جادهای و حضور گلههای دام، عوامل اصلی کاهش جمعیت یوز هستند؟ آیا حذف یوزپلنگهایی که قربانی تصادفات جادهای یا دامپروری سنتی شدهاند است که جمعیت یوز را به شرایط بحرانی کنونی رسانده؟ سالانه چند یوزپلنگ را در تصادفات جادهای یا در تعارض با دامداران و سگهای گله از دست میدهیم و چه تعداد از این موارد در پارک ملی توران رخ میدهد؟ آیا در حالی که طی ماههای گذشته، تعدادی قابل توجه از خرسهای قهوهای طی تصادفات جادهای و یا تعارضات از طبیعت حذف شدهاند این گونه به مرز انقراض نزدیک شده؟ آیا عواملی که در سال، نهایتا سه یوزپلنگ را قربانی میکنند، را باید عامل اصلی انقراض دانست یا عواملی ثانویه؟ آیا میتوان عوامل اصلی کاهش جمعیت یوز را تنزل شرایط بقا مانند کاهش طعمه و کمآبی دانست و برای رفعشان در سراسر کشور یک برنامهریزی جامع ارائه داد؟ آیا با توجه به اینکه پروژه یوز از آغاز دهه نود، از میان زیستگاههای پانزدهگانه یوز که حضور یوز در آنها مستند شده، نهایتا 4 زیستگاه را مورد بررسی قرار داده ممکن است سایر زیستگاههای یوز، از جمعیت رضایتبخشی از این گونه برخوردار باشند که از آن بیخبریم؟
پاسخگویی به این پرسشها بدون شک نیازمند ایجاد بستری برای تبادل نظر و بهکارگیری خرد جمعی است اما در حالی که چندی پیش، پیشنهاد تشکیل یک کمیته تخصصی متشکل از مدیران دفاتر تخصصی ستادی، مدیران استانهای یوزخیز و متخصصان ذیصلاح به منظور تصمیمگیری برای وضعیت کنونی یوزپلنگ به ظهرابی ارائه شد این پیشنهاد تا کنون، نتیجهای به همراه نداشته. حالا باید منتظر ماند و دید با کنار رفتن هومن جوکار، از مدیریت پروژه حفاظت از یوز، تغییری در روند مدیریت و عملکرد این پروژه ایجاد خواهد شد یا تصمیمگیریها برای حفاظت از اندک بازماندگان یوزپلنگ آسیایی در جهان، همچنان در انحصار افرادی معدود باقی خواهد ماند؟