زندگی همراه با اعمال شاقه پیش روی ۵۰ هزار دانشجو!
چندی پیش ذوالفقار یزدان مهر، رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم از کمبود خوابگاه برای ۵۰ هزار دانشجو خبر دارد. نبود خوابگاه برای دانشجویان برای آنها آسیبها و مشکلات متعددی را به همراه دارد. این مسئله در شرایطی روی میدهد که وضعیت تعداد زیادی از دانشجویانی هم که خوابگاه دارند، چندان بهتر از دانشجویان بی خوابگاه نیست.
به گزارش تابناک، هر ساله تعداد زیادی از دانشجویان از شهرستانهای مختلف کشور با هزاران امید و آرزو راهی شهرهای بزرگ میشوند تا با ادامه تحصیل در رشتهای که قبول شده اند، بتوانند قدمی سازنده برای آینده خود بردارند، اما با توجه به کمبودهایی که در خوابگاههای دانشجویی وجود دارد، قبولی در دانشگاه آغاز مشکلات جوانان میشود و همین آنها را در معرض آسیبهای مختلفی قرار میدهد.
تقریبا همه دانشگاههای کشور از درجه یکها گرفته تا درجه چندمی ها، از دولتی گرفته تا آزاد و غیرانتفاعی، کمبودهای مختلفی در زمینه اختصاص خوابگاه به دانشجو دارند. در دانشگاههای دولتی کمبود خوابگاه به ویژه برای دانشجویان شبانه بیشتر از سایر دانشجویان است، کمبود خوابگاه برای این دانشجویان در شرایطی است که آموزش برای آنها رایگان نیست و باید هر ترم هزینه گزافی برای تحصیل در دانشگاه بپردازند. بسیاری از دانشجویان بعد از ماهها دوندگی و با سختی فراوان میتوانند اتاقی که حداقلی از امکانات را دارد برای اسکان به دست بیاورند.
برای نمونه دانشگاه تهران هیچ تعهدی برای تعلق خوابگاه به دانشجویان شبانه نمیپذیرد و هر ساله بسیاری از دانشجویان شبانه این دانشگاه با مشکلاتی زیادی در زمینه اسکان خوابگاهی مواجه میشوند. نبود خوابگاه برای دانشجویان شبانه این دانشگاه در شرایطی است که این دانشگاه به عنوان دانشگاه اول کشور بیشترین تعداد متقاضی را دارد.
زمانی که وضعیت دانشگاههای دولتی و درجه یک کشور به این صورت است، میشود حدس زد وضعیت سایر دانشگاهها چگونه است و چه میزان از مشکلات جانبی در انتظار کسانی است که در برههای خاص از زندگی قرار دارند؛ دانشجویانی که هزاران فرسنگ از خانه فاصله دارند، شاید اولین تجربه دوری از خانواده را از سر میگذارند و هیچ راهی برایش باقی مانده جز اینکه خانهای اجاره کند. اما اجاره کردن خانه هم اتمام ماجرا نیست و برای یک دانشجوی شهرستانی، تازه اول مشکلات است؛ به ویژه با توجه به شرایط اقتصادی این روزها که بسیاری را مجاب میکند به فکر هم خانه باشند.
اما پیدا کردن یک همخانه خوب هم کار راحتی نیست؛ و همین برای خانوادههایی که مجبور میشوند، فرزندان خود را تنها در یک شهر غریب رها کنند، نگرانیهای مختلفی را ایجاد میکند؛ بنابراین کمبود خوابگاه، آغاز هزار و یکی ماجرای مختلف است که بعید نیست سر از آسیبهای اجتماعی هم در نیاورد. کافی است صفحههای حوادث روزنامهها را ورق بزنیم تا موارد پرشماری که از خانه و هم خانه و مسائل مشابه سر برآورده اند.
در این بین مشکلات و مصیبتهای نبود خوابگاه، دختران را بیشتر از پسران اذیت میکند، و همین میتواند به یک عامل مهم برای افت تحصیلی آنها تبدیل شود. دانشجویی که تمام ترمش با دغدغه و استرس نبود خوابگاه، پول اجاره خانه، هزینههای زندگی و… میگذرد، ذهن آرامی برای پرداختن به درس و دانشگاه ندارد.
در سوی دیگر این ماجرای دانشجوهایی هستند که شانس با آنها یار بوده و خوابگاه به آنها تعلق گرفته است. اما برای آنها زندگی خوابگاههای کم دردسرتر از بقیه نیست. زندگی در خوابگاههایی که کمبود امکانات شدیدی دارند، زندگی را برای دانشجویان سخت میکند.
کافی است پای درد دل دانشجوی خوابگاهی بنشینی تا مواردی نظیر این جملات را بارها و بارها از زبانشان بشنوی؛ در بسیاری از مواردی شش تا هشت نفر دانشجو مجبور به اسکان در یک اتاق کمتر از ۱۲ متر میشوند. نبود کمد و میز مطالعه که مشکل همیشگی است. غذاهای سلف را که نگو و نپرس. هم اتاقیهایی که آبشان با هم توی یک جو نمیرود. کمبود سالن مطالعه، نبود حیاط و محیط استراحت، کثیف بودن حمام و دستشوییها و هزار و یکی مشکل دیگر که دانشجویی خوابگاهی سال هاست از آنها شاکی است و هنوز هم گوش شنوایی برای آنها پیدا نکرده است.
مشکلاتی که ظاهرا برای هیچ کس اهمیتی ندارد که اگر داشت، خیلی مسائل جدی گرفته میشد و بر حلشان اهتمام میورزیدند؛ از حذف کنکور و ورود آزادانه به دانشگاهها گرفته تا طرحهایی که گاه برای بومی گزینی ارائه میشوند و یا از فرط اشکال داشتن رها میشوند یا عزمی برای اجرای شان نیست. طرحهایی که تاوان اجرا نشدن شان را دانشجویانی میدهند که بی خوابگاه میمانند و در معرض آسیبهای پرشمارند.