شرح جنبههایی جدید از زندگی شغلی جمال خاشقجی و دوستیاش با بن لادن
یک پادکست جدید سوالاتی را درباره جمال خاشقجی، روزنامهنگار مخالف سعودی که به قتل رسید و رابطهاش با یک دوست خانوادگی نزدیک یعنی اسامه بن لادن، بنیانگذار القاعده که با او در دهه ۱۹۸۰ میلادی به افغانستان سفر کرد، مطرح میکند. آیا بن لادن صرفا مدخل شروع کار جدیدی برای خاشقجی بود یا هم رزمی به نیابت از بنیادگرایی اسلامی؟
جمال خاشقجی دوم مه سال ۲۰۱۱ میلادی با به کار بردن نام مستعار بن لادن به عنوان مجاهدی در افغانستان در توییتی نوشت: کمی پیش با غم از دست دادن تو “ابو عبدالله” نابود شدم. تو در آن روزهای زیبا در افغانستان بسیار زیبا و شجاع بودی، پیش از آنکه تسلیم خشم، احساسات و تعصبات شدید شوی.
چند ساعت قبل از این توییت، باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرد که بن لادن در جریان حمله یگان ویژه نیروی دریایی آمریکا به شمال پاکستان، به هلاکت رسید.
خاشقجی با تاسف و زاری گفت: گناه و خطای بن لادن با آشناییاش با گروه افراطگرای “پیشاور” مصر آغاز شد؛ گروهی که ما آنها را کافر مینامیدیم. شیخ عبدالله عزام با نصایح و مهربانیهایش سدی نفوذناپذیر در برابر اسامه و دیگران بود.
به گزارش ایسنا، براساس تازهترین قسمت پادکست “توطئه” یاهو نیوز، دوستان خاشقجی وی را مردی با احساسات و تفکرات متناقض توصیف کردهاند که در سالهای بعد گاهی اوقات در محکوم کردن فعالیتهای تروریستی بن لادن مطمئن نبود چرا که این دو عمدتا اهداف سیاسی مشابهی همچون “ایجاد یک کشور اسلامی” داشتند.
“یک چیز زیبا برای من”
بن لادن اوایل سال ۱۹۸۰ میلادی برای جنگ تحت حمایت آمریکا علیه دولت سوسیالیستی افغانستان و متحدان جماهیر شورویاش به این کشور آسیای مرکزی سفر کرد. او در سال ۱۹۷۹ میلادی برای نجات اقتدار در حال فروپاشی افغانستان به این کشور دعوت شد، با این حال هنگامی که بن لادن برای انجام ماموریت یک جنگ مذهبی با کفر به افغانستان آمد، خاشقجی به عنوان روزنامهنگاری که این جنگ را برای مطبوعات عربستانی پوشش میداد، در آنجا بود. اگرچه بعدا در سال ۱۹۸۸ میلادی خاشقجی به دعوت شخصی بن لادن به افغانستان سفر کرد.
“جوانان عرب شانه به شانه در کنار مجاهدین مبارزه میکنند”. این عنوان یکی از داستانهایی بود که خاشقجی چهار مه سال ۱۹۸۸ میلادی برای روزنامه انگلیسی زبان “عرب نیوز” نوشته بود. براساس این پادکست جدید، نوشتههای خاشقجی قصد داشتند تا “مجاهدین” همچون بن لادن را که از وی به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در این جنگ توصیف شده، مورد توجه قرار دهد.
“لورنس رایت”، روزنامهنگاری که چندین گفتوگو با خاشقجی را در سال ۲۰۰۵ میلادی برای کتابش تحت عنوان “برج مستحکم: القاعده و راه ختم شده به حملات ۱۱ سپتامبر” (The Looming Tower: Al Qaeda and the Road to ۹/۱۱) ثبت کرده، در این پادکست گفت: خاشقجی از زمانی که با بن لادن در افغانستان بود، با علاقه صحبت میکرد؛ جایی که خطوط بین پوشش خبری این جنگ و مشارکت در آن بسیار تار و محو بود.
خاشقجی درباره یکی از مورد علاقهترین لحظههایش با بن لادن به رایت گفت: من این لحظه را دوست دارم چون ما در یک غار بودیم. شب بود و تنها نور شمع روشن بود. او نسبت به مسلمانان احساس مسئولیت میکرد، مفهومی از جهاد و قرب الهی. می گفت بدان که کار درست را انجام میدهی. تو با کافران جماهیر شوروی مبارزه میکنی. این برای من چیز زیبایی بود به ویژه در آن سن.
دوستان خانوادگی
دوستی بن لادن و خاشقجی تصادفی نبود. دههها قبل محمد بن عواد بن لادن، بنیانگذار گروه “بن لادن سعودی” و پدرش اسامه به شروع کار یک تاجر جوان که خرید کامیونها به ارزش ۵۰۰ هزار دلار از شرکت خودروسازی آمریکایی “کنوورث” را تسهیل میکرد، کمک کردند. این تاجر جوان کسی نبود جز “عدنان خاشقجی”، عموی جمال خاشقجی.
جمال خاشقجی نوه محمد خاشقجی، پزشک مخصوص ملک عبدالعزیز بود و عدنان خاشقجی، دلال اسلحه سعودی، عموی او بود.
براساس گزارش “ایجپت تودی”، جمال خاشقجی زمانی که در کالج بود به گروه اخوان المسلمین ملحق شد. پادشاهی عربستان و گروه اخوان المسلمین دههها از روابط سودمند متقابلی بهرهمند بودند تا اینکه اختلافاتی در رویکردهایشان نسبت به پاکسازی جهان اسلام از نفوذهای اروپایی و سکولارش پدیدار شد و آنها در سال ۲۰۱۲ میلادی از یکدیگر جدا شدند. این موقعی بود که اخوان المسلمین در نخستین انتخابات دموکراتیک مصر به قدرت رسید. اما یک سال بعد با سرنگونی محمد مرسی، رئیس جمهور مصر و جانشینی عبدالفتاح السیسی روابط میان ریاض و قاهره به سرعت احیا شد.
اختلافات میان اخوان المسلمین و پادشاهی عربستان در روزنامه خاشقجی موسوم به “الوطن” که از سال ۲۰۰۳ میلادی دبیر آن بود، کاملا نمایان بود. او سپس به تبعید خودخواسته در لندن رفت و سعی کرد برای خود شهرتی به عنوان یک فرد دموکرات و ترقیخواه کسب کند.
“ما بهتر از او نیستیم”
پس از آنکه بن لادن و خاشقجی از افغانستان به عربستان بازگشتند، راهشان به سرعت از یکدیگر جدا شد. در حالی که حرفه روزنامهنگاری خاشقجی تمام شد و او دبیر روزنامه الوطن شد، بن لادن افراطگرایی مصر را دنبال کرد و به خارطوم رفت تا کمپین نظامی را علیه نیروهای آمریکایی که در عربستان مستقر شده بودند در رابطه با جنگ آمریکا و ادامه رویاروییها با عراق در رهه ۱۹۹۰ میلادی برنامهریزی کند.
به گفته رایت، خانواده بن لادن، خاشقجی را به خارطوم فرستادند تا اسامه را متقاعد کند که از این راه تروریستی دست بردارد و به عربستان بازگردد. ظاهرا خاشقجی سه شب را با بن لادن سپری کرد و در این باره با او صحبت کرد اما متوجه شد که بن لادن سازشناپذیر است و توجهی به هشدارهای او نمیکند.
به گفته یاهو نیوز، اگرچه خاشقجی هرگز از کشتار انسانهای بیگناه توسط اقدامات تروریستی القاعده چشمپوشی نکرد اما هرگز دوستیاش با بن لادن را نیز رد نکرد.
“نواف عبید”، یک استاد دانشگاه سعودی و هم دانشگاهی خاشقجی گفت: پس از آنکه القاعده حملات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی را که در آن بیش از سه هزار تن در نیویورک، ویرجینیا و پنسیلوانیا کشته شدند، انجام داد، خاشقجی با حقیقت وجودی دوست خود رو به رو شد.
وی گفت: اگر نمیتوانیم این حمله را محکوم کنیم پس بهتر از بن لادن نیستیم و خاشقجی تصویر این رویداد را دید و سکوت کرد.