زنجیره «سیاستورزیهای برادرانه» روسایجمهور؛ از یارِ غار آیتالله سیاست تا حب و بغضهای محمود و داوود
روسای جمهور از آیت الله مرحوم تا حسن روحانی همه در دوره ای از حضورشان در پاستور ترجیح را بر آن قرار دادند که برادران خود را هم به این ساختمان سفید بیاورند و دست راست خودشان در عالم سیاست کنند.
«سیاستورزی برادرانه» سنتی که ریشه در دوران سازندگی دارد، روزگاری که برای اولین بار آیت الله هاشمی رفسنجانی صندلی معاونت اجرایی دولتش را به برادر کوچکترش بفرما زد.
از همان اولین روزهای دولت دوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، وقتی شیخ سازندگی مصلحت دانست که سمت معاونت اجرایی دولت ششم را به برادرش بسپارد، این تعارف زدنهای برادرانه باب شد. حال چه براساس اعتماد و چه براساس شایسته سالاری، از دولت هاشمی گرفته تا احمدی نژاد و روحانی هر یک در بازه های زمانی مختلفی، گزینه ای بهتر و قابل اعتمادتر از برادرهایشان پیدا نکردند.
*دولت ششم؛ پایهگذار سنت سیاستورزی برادرانه
وقتی کار به دولت دوم سازندگی رسید، آیت الله سیاست تصمیم گرفت تا سنت جدیدی را پایه گذاری کند؛ «سیاست ورزی از جنس برادرانه.» او برادرش «محمد» را همراه خود به پاستور برد.
محمد هاشمی از سال 63 تا 73 سکانداری صدا و سیما را برعهده داشت، اما بعد از 10 سال، علی لاریجانی جایگزین او شد. بعد از این جا به جایی در ریاست سازمان و صدا و سیما بود که آیت الله هاشمی تصمیم گرفت، برادرش را به خود نزدیکتر کرده و معاونت اجرایی دولتش را به او بسپارد.
نزدیکی دو برادر تا تشکیل حزب سازندگی ادامه یافت.محمد هاشمی در سالهای 75 تا 90 به عضو مجمع تشخیص مصلحت در آمد و این حضور هم بابی شد تا آیت الله برادرش را در کنار خود نگه دارد. سمت مسئول دفتری آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، جایگاهی بود که محمد هاشمی تا زمان حیات آیت الله هاشمی آن را برعهده داشت.
*سید اصلاحات و برادری به نام علی
سید محمد خاتمی، از سال 76 قبای ریاست دولت اصلاحات را برتن کرد. در دوره اول محمدعلی ابطحی به عنوان رئیس دفتر او مشغول به کار بود، اما از دوره دوم فعالیت دولت اصلاحات یعنی در سال 80، سید محمد خاتمی ترجیح داد تا برادر کوچکترش یعنی سید علی خاتمی را به دولت بیاورد.
سید علی خاتمی برخلاف دو برادر دیگرش-سیدمحمدرضا و سید محمد- در عرصه سیاست چندان ظهور و بروزی نداشت و بیشترین فعالیتش به همان رئیس دفتری سید محمد محدود شد.
* حب و بغض محمود و داوود احمدینژاد
زنجیره «سیاستورزیهای برادرانه» در دولت مهروزی هم ادامه یافت. محمود احمدینژاد که از نردبان اصولگرایان بالا رفته و به پاستور رسیده بود، در همان روزهای اول شروع کارش، دست برادرش را هم گرفت.
داوود احمدی نژاد تا پیش از رئیس جمهوری برادرش از نیروهای سابق اطلاعات و امنیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.
«ریاست بازرسی نهاد ریاست جمهوری» سمتی بود که رئیس دولت نهم برای برادرش در نظر گرفت و او را همراه خود به پاستور آورد. اما این همراهی خیلی طولانی نشد، اختلاف دیدگاه، اندک اندک حب برادری را به بغض تبدیل کرد. سیاست همچون آتشی به خرمن محبت محمود و داوود زد.
اختلاف از ماجرای مدرک جعلی کردان وزیر کشور دولت نهم آغاز شد و بر سر اسفندیار رحیم مشایی به نقطه جوش رسید. سرانجام بغض دو برادر چنان شکافی ایجاد کرد که داوود تصمیم به استعفا از دولت محمود داد و دست به افشاگریهای خاص زد. در واقع داوودعطای همراهی برادر را به لقایش بخشید.
*حسن روحانی و برادری که چشم و گوشش شد
شیخ دیپلمات هم وقتی در پاستور را با کلید اعتدالی خود گشود، به سنت روسای جمهور پیشین عمل کرد. حسین فریدون برادر کوچکتر حسن روحانی هم بعد از نشستن برادر بر کرسی ریاست دولت یازدهم، راه پاستور را پیش گرفت.
او بعد از انقلاب مسئولیتهایی همچون فرماندار نیشابور و کرج و سفیر ایران در مالزی را برعهده گرفته بود، اما همراهیش با برادر را از همان سال 71 آغاز یعنی به عنوان مشاور حسن روحانی- رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک- آغاز کرد و تا قبل از حضور روحانی در پاستور این سمت برای فریدون استمرار داشت.
با جلوس شیخ دیپلمات بر صندلی ریاست دولت، فریدون هم به پاستور آمد و در قامت دستیار ویژه حسن روحانی نقش آفرینی کرد. او در زمان مذاکرات هستهای، به عنوان چشم بینا و گوش شنوای رئیس جمهور، در جمع تیم مذاکره کننده ایرانی حضور پر رنگی داشت.
اما گذر زمان موجب شد تا میان این دو برادر هم فاصله بیفتد، چرا که در آخرین ماههای دولت اول روحانی زمزمههای از تخلف مالی فریدون به گوش رسید و سرانجام او بعد از پیروزی مجدد برادرش در انتخابات، یعنی تیر ماه 96 بازداشت و به فاصله ای کوتاه ازاد شد. هرچند هنوز تکلیف پرونده فریدون مشخص نشده است اما حاشیه سازی منتقدان دولت بر سراو باعث شده که حضور فریدون در محافل سیاسی کمرنگ تر از قبل باشد و گاها به نمایندگی از رئیس جمهور در برخی مناسبت ها حضور دارد.
مروری بر پرونده کاری روسای جمهور نشان می دهد، که هرچند از زمان دولت سازندگی، برادرها به عنوان دست راست روسا وارد میدان سیاستورزی میشوند و این اتفاق به یک سنت تبدیل شده است. اما گویا این سنت همیشه عاقبت حسنهای در پی نداشته است.