زنان و دختران نخستین قربانیان حاشیهنشینی
یک جامعه شناس با تحلیلی از پدیده حاشیهنشینی گفت: گذشته از سیاستها، برنامههای اقتصادی و اجتماعی سه عامل اصلی باعث جابجایی جمعیت از نواحی محروم در کشور به سمت مناطق حاشیهای شهرها میشود؛ عواملی چون محدودیت کار و اشتغال، فقر بهداشت و نیاز به مسکن که به دلیل نداشتن آمادگی شهرهای کشور جهت تامین نیازهای فوق، زمینه برای محرومیت مضاعف همراه با ناکامیها و سرخوردگیها فراهم میشود که در پی آن شرایط برای شکلگیری اولیه آسیبهای اجتماعی و روانی فراهم خواهد شد.
یعقوب موسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهراء در گفتوگویی با ایسنا، با اشاره به اینکه پدیده حاشیهنشینی که امروزه در ایران شاهد هستیم تنها در چارچوب جغرافیای شهری ایران نیست و بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک در جهان پس از سالهای ظهور صنعت و توسعه شهری آن را تجربه کردهاند اظهار کرد: حاشیه نشینی نخست در شهرهای بزرگ اروپایی و سپس به گونهای پیچیده و رو به گسترش در شهرهای کشورهای آمریکای لاتین و کشورهایی مانند هند، پاکستان و ایران ادامه پیدا کرده است.
او افزود: جابجایی جمعیت از نواحی و مناطق محروم به سمت شهرهای بزرگ جدید که جاذبههای رونق و رفاه اقتصادی از خصوصیات آن تلقی میشده سبب تراکم فوق العاده جمعیت ناتوان و ضعیف در پیرامون این شهرها شده است. از این رو به نظر برخی از نظریه پردازان شهری، حاشیه نشینی بخش اجتناب ناپذیر توسعه شهری به خصوص در کشورهای در حال توسعه تلقی میشود. این پدیده متاثر از فرآیندها و سیاستهای اقتصادی و اجتماعی و یا سیاسی و نظامی ممکن است از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت باشد.
وی با بیان اینکه دلایل و عوامل درونشهری و برونشهری همزمان با نوع سیاستها، برنامهها و روشهای نظام اقتصادی که در سطح جامعه ای حاکم است، ماهیت حاشیهنشینی را تبیین و اشکال مختلفی از آن را شکل داده، گفت: حاشیهنشینی از دیدگاه جامعهشناسی عبارت است از شکاف فضایی و اجتماعی؛ به عبارت دیگر حاشیهنشینی انعکاسی از فقدان عدالت اجتماعی و بیانی از فاصله آشکار بین اقشار ساکن در شهر است که به دلیل نابرابری در بخشهای مختلف اجتماعی اقشار مهاجر را از جا کنده و سبب شده تا این قشر به ناچار در بخشهای ارزانتر و محرومتر شهری اسکان کنند.
این استاد جامعهشناسی گفت: فقر همراه با محرومیت موجود در منطقه حاشیهای زمینه بسیاری از معضلات در عرصه شخصی، خانوادگی و عمومی مهاجرین میشود که باتوجه به شرایط کنونی به دلیل توسعه نظام تردد ،ترابری و ارتباطات حاشیه نشینان بطور مستقیم در معرض مشاهده و لمس زندگی مرفهنشینان شهری خواهند شد. در همین راستا بر خلاف ماهیت حاشیهنشین در معنای قدیمی که محرومیت با ناآگاهی همراه بوده، امروزه به حاشیهنشینان مطرودین یا فرودستان شهری گفته میشود؛ افرادی که به لحاظ استاندارد و کیفیت زندگی در ابعاد معاش، بهداشت و آموزش، در شرایط نامطلوبی قرار دارند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا با تحلیل از پدیده حاشیهنشینی افزود: گذشته از سیاستها، برنامههای اقتصادی و اجتماعی سه عامل اصلی باعث جابجایی جمعیت از نواحی محروم در کشور به سمت مناطق حاشیهای شهرها میشود؛ عواملی چون محدودیت کار و اشتغال، فقر بهداشت و نیاز به مسکن که به دلیل نداشتن آمادگی شهرهای کشور جهت تامین نیازهای فوق، زمینه برای محرومیت مضاعف همراه با ناکامیها و سرخوردگیها فراهم میشود که در پی آن شرایط برای شکلگیری اولیه آسیبهای اجتماعی و روانی فراهم خواهد شد.
موسوی با بیان اینکه الگوهای پیامد و نتایج حاشیهنشینی شهری در دنیا شباهتها و تفاوتهایی دارد، گفت: حاشیهنشینان با نوعی معضلات پنهان و آشکار رفتاری ،روانشناسی، اجتماعی و اقتصادی روبهرو هستند، جمعیت حاشیه نشینان جمعیت بی ثبات ،فاقد معیار، فاقد حساسیت فرهنگی، تعهد ناکافی در زندگی اجتماعی، شخصی و ارزشهای پایدار مشترک اجتماعی هستند.
وی با اشاره به نتایج تحقیقاتی که در بخش پژوهشهای اجتماعی دانشگاه الزهرا در راستای این موضوع انجام شده، افزود: ضرب آهنگ توسعه شهری در ایران و بالطبع آن ایجاد جمعیت حاشیهنشین با شیب بسیار تندی رو به افزایش است. از خصوصیات بارز این جمعیت تقاضا برای کار ،اشتغال و دریافت کمکهای اوراژانسی بهداشت ، مسکن و حتی غذاست که نشانههای نوعی طرد و محرومیت اجتماعی را میتوان در جمعیت حاشیهنشین مشاهده کرد؛ همین مسئله باعث انواعی از سرخوردگی ، یاس و ناکامیهای اجتماعی را به ویژه در جوانان موجب خواهد شد که میتواند زمینهساز ارتکاب انواع جرائم شهری باشد.
موسوی با اشاره به اینکه در همه نقاط جهان جمعیت حاشیهنشین از نظر دامنه ارتکاب بزه و خلافهای اجتماعی آسیب پذیر و آسیب رسان است، گفت: به لحاظ انحرافات و خلافهای اجتماعی این قشر به دلیل محرومیت، فقر و فقدان پایبندی به ارزشهای اجتماعی میتواند باعث تولید جرم اجتماعی باشد چراکه شواهد نشان میدهد بسیاری از بازداشتشدگان در زندانها را عموما کسانی تشکیل میدهند که از لحاظ قشربندی اجتماعی جزء جمعیت طرد شده و یا حاشیهنشین هستند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا با اشاره به اینکه بسیاری از حاشیهنشینان محروم، تعهدی نسبت به موضوعات اجتماعی ندارند، افزود: حاشیهنشینان نمیتوانند به گونه بومی مدافع حفظ محیط زیست و منافع عمومی شهر باشند که به دلیل فقدان تعلق فضایی نسبت به حفظ قوانین و مقررات و ارزشهای محیط جدید، نوعی بی مبالاتی و کم توجهی در آنها مشاهده میشود.
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: یافتههای اجتماعی نشان می دهد بیشترین نوع جرائم سنگین، سبک، نرم و حتی تجاوزات در نواحی و مناطق پیرامونی شهرها میان این جمعیت اتفاق میافتد چراکه این افراد جزو جمعیت شهری نبوده و نیاز به گذشت زمان زیادی است تا فرهنگ شهر بین آنها نهادینه شود.
موسوی با اشاره به پیامدهای درون جمعیتی گفت: زنان، دختران و کودکان نخستین قشر از این جمعیت هستند که قربانی این شرایط ناخواسته میشوند چراکه این افراد کسانی هستند که در معرض بیشتری از محرومیت و یا قربانی شدن در برابر جرایم قرار دارند.
وی در پایان بیان کرد: باتوجه به وجود مشکلات اقتصادی که همه جمعیت کشور به خصوص مهاجران و حاشیهنشینان را تهدید میکند، پیش بینی میشود که در آینده با مشکلات فراوانی در این اقشار روبهرو باشیم که در راستای آن دامنه ارتکاب جرائم و خلافها افزایش خواهد داشت.شرایط نامساعد اقتصادی و بی ثباتی آن نگرانی را میان دستاندرکاران مسائل علمی و پژوهشی ایجاد کرده که در آینده ممکن است با شیب تندی از لحاظ توسعه آسیبهای اجتماعی روبهرو باشیم که باتوجه به وضعیت پیشآمده، نهاد خانواده در معرض بیشتری از آسیب خواهد بود.