رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید: اعضای فراکسیون امید حاضر به حمایت از روحانی نشدند

  • سیاسی
  • یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۷ ۹:۵۹
    کد خبر :359696

روزنامه اعتماد :جلسه سه‌شنبه هفته گذشته مجلس شورای اسلامی که با حضور حسن روحانی رییس‌جمهوری و با دستورکار سوال ۸۲ نماینده عمدتا اصولگرای مجلس از رییس‌جمهور برگزار شد، حالا به نظر می‌رسد، به نقطه عطفی در رابطه دولت و اصلاح‌طلبان تبدیل شده است.
آن زمان وقتی نمایندگان عمدتا حامی دولت در مجلس در ۴ محور از ۵ محور سوال نمایندگان اصولگرا حاضر به حمایت از روحانی نشدند، ناظران گفتند این تصور که رای منفی به روحانی صرفا از جانب اصولگرایان بوده، توهمی باطل بیش نیست و قطعا اصلاح‌طلبان و اعتدالیون مجلس نیز در این نتیجه نقش داشته‌اند. حالا جلال میرزایی رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید از رای منفی ۳۰ تا ۴۰ درصد اعضای این فراکسیون به روحانی خبر داده و معتقد است اگر رییس‌جمهور روند دور شدن از حامیانش را ادامه دهد، باید منتظر روزهای بدی باشیم. میرزایی که می‌گوید رییس‌جمهور و حتی بخشی از جریان اصلاحات بی‌آنکه بدانند، در حال مدیریت شدن هستند، گفته مشکل بزرگ این جریان آن است که فاقد اتاق فکری منسجم بوده و است.

در روزهای گذشته، به‌ ویژه پس از برگزاری جلسه سوال از رییس‌جمهور شاهد انتقاد برخی اصلاح‌طلبان از دولت بودیم، علت چیست؟

اصلاح‌طلبان همواره انتقاداتی داشتند. اصلاح‌طلبانی که به‌خصوص نسبت به نحوه تشکیل کابینه دوازدهم گله‌مند بودند و تاکید داشتند، انتظار پایگاه رای روحانی که در انتخابات ۹۶ نسبت به انتخابات ۹۲ هم به لحاظ کمی و هم به‌طور کیفی افزایش یافته، یعنی هم تعداد بیشتری به جمع حامیان دولت پیوسته‌اند و هم به ‌دلیل نحوه ورود آقای روحانی به رقابت‌های انتخاباتی، مطالبات اصلاح‌طلبانه‌تر و اساسی‌تری مطرح شده است. به این اعتبار اصلاح‌طلبان هم نسبت به نحوه انتخاب وزرای پیشنهادی و عدم برقراری ارتباط با اصلاح‌طلبان در جریان تشکیل کابینه گلایه‌هایی داشتند و هم پس از آن، به ‌دلیل اینکه رییس‌جمهور در ادامه راه نیز تعامل سازنده‌ای با حامیانش نداشت، گله‌مند بودند و در نهایت نیز این نحوه تشکیل کابینه بخش قابل ‌توجهی از حامیان دولت را دلسرد کرد اما اصلاح‌طلبان از آنجا به ‌خاطر سهم‌خواهی در دولت به ‌سمت حمایت از روحانی نیامده بودند، باز به حمایت‌های خود ادامه دادند و بخشی نیز حداقل برای حفظ ظاهر هم که شده، همچنان از دولت حمایت کردند. با این همه، هرچه جلوتر آمدیم، دیدیم که آقای رییس‌جمهور ارتباط خود را با اصلاح‌طلبان و حامیانش بهبود نبخشید و هنگامی که در جریان مشکلات اقتصادی اخیر، انتقادها نسبت به دولت افزایش یافت و اصلاح‌طلبان کماکان از آبروی خود برای حمایت از دولت خرج کردند، رییس‌جمهور کماکان اقدامی برای بازسازی رابطه دولت و حامیان سیاسی‌اش انجام نداد. حال آنکه تاکید اصلاح‌طلبان بر لزوم توجه به پیشنهادها از سر دلسوزی و برای جلوگیری از عمیق‌شدن مشکلات اقتصادی بود. نتیجه این اتفاقات آن شده که امروز می‌بینیم لااقل بخشی از حامیان دولت نه‌تنها برای استیضاح برخی وزرای دولت وارد گود می‌شوند، بلکه حتی از رای دادن به شخص رییس‌جمهور نیز خودداری می‌کنند، چراکه می‌بینند دولت و رییس‌جمهور توجهی به دستاوردهای خود در چهارسال نخست نداشته و ناچار وارد میدان می‌شوند.

به این اعتبار می‌گویید در جریان سوال از رییس‌جمهور در هفته گذشته، اصلاح‌طلبان و اعضای فراکسیون امید نیز به روحانی رای منفی دادند؟

بله! آنچنان که در جلسه هفته قبل شاهد بودیم، تعدادی از حامیان دولت و حتی اعضای فراکسیون امید حاضر به حمایت از روحانی نشدند.

آیا این رای تاثیرگذار بود؟

حتما! فکر می‌کنم حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از نمایندگان عضو فراکسیون امید در برخی محورهای پنج‌گانه سوال از رییس‌جمهور رای منفی دادند. توجه داشته باشیم که تعداد اندکی از اصولگرایان عضو فراکسیون نمایندگان ولایی باتوجه به نحوه پاسخگویی محافظه‌کارانه آقای رییس‌جمهور، رای مثبت دادند.

نحوه پاسخگویی روحانی را محافظه‌کارانه توصیف کردید. لطفا در این باره توضیح دهید.

به نظر می‌رسد در حال حاضر، آقای روحانی به‌ نحوی مدیریت می‌شود. این مدیریت به این شکل است که رییس‌جمهور با دست خود تمام مسیرهایی که در دولت یازدهم منجر به حل مشکلات و مسائل مختلف شده بود را کنار گذاشته و به سمت آن نمی‌رود. امروز شما می‌بینید که رییس‌جمهور مثلا از گفتمان «تنش‌زدایی در روابط خارجی» صحبت نمی‌کند. دیگر صحبتی از «حل مسائل از طریق دیپلماسی» به میان نمی‌آید و حتی مرد شماره یک دیپلماسی دولت، یعنی آقای ظریف هم به مسائلی می‌پردازد که تا پیش از این، به‌ نحوی دیگر ورود می‌کرد. آن هم در حالی که باتوجه به سیاست‌های جدید ایالات متحده در دولت ترامپ، حقیقت این است که راه‌حل اصلی بسیاری از مشکلات ما در بهبود روابط خارجی است اما روحانی حتی در مجلس هم صحبتی از این مسائل نکرد. آقای روحانی در آن جلسه برخلاف سخنرانی‌های ماه‌های پیش خود، دیگر اشاره‌ای به اینکه باید از طریق گفت‌وگو و با استفاده از راه‌حل‌های سیاسی مشکلات را حل کنیم، نکرد. متاسفانه اگر روحانی به همین رویه ادامه دهد، عملا به آخر خط می‌رسد و تمام می‌شود. فراموش نکنیم، آقای روحانی علاوه بر از دست دادن رای حامیانش، بخشی از پایگاه خود در حاکمیت را نیز از دست داده است.

آقای میرزایی شما می‌گویید روحانی درحال مدیریت شدن است. این «مدیریت شدن» فاعل می‌خواهد. منظورتان از این بحث چیست؟ چه کسانی روحانی را مدیریت می‌کنند؟

ببینید، عده‌ای از طرفی به روحانی القا کردند که اصلاح‌طلبان مجلس در فراکسیون امید هیچ تاثیری در مناسبات ندارند و فقط می‌خواهند بر سر دولت منت بگذارند. در نتیجه آقای روحانی تقریبا هیچ ارتباطی با فراکسیون امید ندارد و اصلاح‌طلبان را رها کرده است. ما می‌دانیم روسای جمهور سابق رابطه‌ای بسیار نزدیک با مجلس و نمایندگان موافق و مخالف‌شان داشتند. در دولت‌های گذشته نمایندگان گاهی چند مرتبه به ‌صورت فراکسیونی، کمیسیونی و حتی فردی با رییس‌جمهور دیدار می‌کردند اما آقای روحانی حاضر نیست با نمایندگان ارتباط برقرار کند. بنابراین به نظر می‌رسد، عده‌ای سعی دارند نگاه مثبت رییس‌جمهور به اصلاح‌طلبان را تغییر داده و این رابطه را سرد کنند. از طرفی می‌بینیم آقای روحانی از اهدافی که داشت، دست برداشته و برداشتم این است که ادامه این روند منجر به آن خواهد شد که روحانی به انتها برسد. من نمی‌دانم این جریان «اعتدال» کجا برای آقای روحانی رای‌آوری داشته است. امروز آقای روحانی رسما اعلام می‌کند نه جریان چپ، نه راست. فقط اعتدال. سوال ما این است که این جریان «اعتدال» چه ویژگی‌هایی دارد، چه کسانی هستند، تفاوت‌هاشان با سایر جریان‌ها چیست.

آقای روحانی چنین نکرد و حتی کار به آنجا رسید که وقتی دوستان ما، به نمایندگی از فراکسیون امید در بدو ورودشان به مجلس از ایشان خواسته بودند، اگر صریح‌تر صحبت نکنید، ممکن است امیدی‌ها رای ندهند، گفته است که اشکالی ندارد. خب رای ندهند. این‌طور که پیداست آقای روحانی دچار نوعی سوءبرداشت از فضای سیاسی کشور است و تصور کرده این گفتمان اعتدال بوده که موفق به کسب آرای مردم شده است. بنابراین اگر همین امروز نسبت به بازنگری در سیاست‌های دولت اقدام نشود، آقای روحانی و همین طیفی که تحت عنوان «اعتدال» مطرح شده، باید مسوولیت اوضاع را بپذیرند و بدانند اصلاح‌طلبان نمی‌توانند بیش از این به پای دولت بسوزند و ممکن است مسیرشان را از دولت جدا کنند.

این اشاره‌ به مدیریت شدن روحانی مساله بسیار مهمی است. به نظر شما، عواقب این وضعیت چیست؟

متاسفانه ما شواهدی از این وضعیت می‌بینیم و متاسفانه آقای روحانی در برخی حوزه‌ها اساسا اوضاع را رها کرده و انگار متوجه شرایط حساس کشور نیست. آقای روحانی در حالی به حوادث دی‌ماه ۹۶ اشاره می‌کند و می‌گوید پس از آن، مسیر کشور تغییر کرد و دچار این مشکلات اساسی شدیم که به نظر می‌رسد هنوز پیام ناآرامی‌های دی‌ماه سال گذشته را دریافت نکرده است. آن زمان ما تاکید کردیم که پیام دی‌ماه ۹۶ صرفا عبور از دولت نبوده، بلکه عبور از نظام نیز است اما انگار این مساله باعث شده برخی تصور کنند، این مساله به آن معنا بوده که حوادث دی‌ماه اصلا به ‌معنای عبور از دولت نبوده است. حال آنکه قطعا این تصور غلط است و حتما یکی از پیام‌های مهم آن ناآرامی‌ها نارضایتی مردم از عملکرد دولت بوده است. اما انگار رییس‌جمهور متوجه این مساله نشده و حاضر به ترمیم تیم دولت نشد.

رییس‌جمهور و دولت باید چه می‌کرد؟ به بیان دیگر دولت چگونه عمل می‌کرد که می‌گفتید پیام اعتراضات دی‌ماه سال گذشته را دریافت کرده است؟

ببینید، نمایندگان پیش از ورود به این دوره جدید استیضاح‌ها، در ۲ نامه جداگانه از آقای رییس‌جمهور خواستند که تیم اقتصادی دولت را ترمیم کند. نمایندگان بارها گفتند وزرای اقتصادی ناکارآمد هستند و باید ریاست سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی تغییر کند اما آقای رییس‌جمهور اصرار کرد که حتما نوبخت را حفظ کند تا مثلا‌ نشان دهد که محکم ایستاده و توجهی به منتقدانش ندارد. ماجرایی که در جریان استعفای نوبخت و رد این استعفا از سوی رییس‌جمهور پیش آمد، گویای همه مسائل بود. شما به یاد دارید که فضا تا چه میزان علیه آقای نوبخت بود. همه نخبگان یک‌صدا می‌گفتند آقای نوبخت باید تغییر کند و کار به آنجا رسید که حتی خود نوبخت هم اعلام استعفا کرد اما رییس‌جمهور این درخواست را رد کرد. به نظر می‌رسد، آقای روحانی صرفا به حلقه‌ای محدود از دوستانش اعتماد دارد و مشکل ما نیز همین است که ارادت‌سالاری جای شایسته‌سالاری را گرفته است. امروز هرکسی در این حلقه محدود قرار دارد یا مورد تایید این حلقه است، اجازه فعالیت می‌یابد و نظرات دیگران حتی شنیده هم نمی‌شود. متاسفانه اگر جلوی این روند گرفته نشود، منجر به ریزش پایگاه اجتماعی مراجع سیاسی، نخبگان، اساتید دانشگاه‌ها و فرهیختگان حامی روحانی می‌شود.

به هر حال مردم زمانی طولانی در حدود ۵ سال، جریان اصلاحات و دولت را یکی دیده‌اند و شاهد نوعی این‌همانی بودند. در نتیجه از بین رفتن پایگاه اجتماعی دولت مترادف است با از بین رفتن پایگاه اجتماعی اصلاحات. در این شرایط که اصلاح‌طلبان از دولت حمایت می‌کنند اما دولت توجهی به آنها ندارد، صرفا پایگاه اجتماعی این جریان سیاسی از بین می‌رود. آیا روحانی در این شرایط انگیزه دارد که به ‌سمت اصلاح‌طلبان بازگردد؟
به هرحال جریان اصلاحات در شرایطی خاص از روحانی حمایت کرده اما نباید فراموش کنیم که اصلاح‌طلبان هم مرتکب برخی قصورها و کوتاهی‌ها شدند. درواقع اصلاح‌طلبان نیز برای تنظیم رابطه خود با روحانی راهبرد مشخصی نداشتند.

آیا اصلاح‌طلبان، مشخصا در مجلس قادر به جلب اعتماد روحانی بودند؟ آیا مثلا ریاست فراکسیون امید توانسته این جذابیت را برای روحانی ایجاد کند که دولت به اعتبار یک سیاستمدار تمام‌عیار و توانمند در مجلس دست به ائتلاف بزند؟ آیا این‌طور نیست که علی لاریجانی به اعتبار این کاریزمای سیاسی روحانی را مجاب کرده که به سمت او حرکت کند؟

البته منکر اشتباهات جریان اصلاحات نیستم اما واقعیت این است که لاریجانی هم فاقد آن جذابیت و کاریزمای سیاسی است. متاسفانه ما در جریان اصلاحات هم به‌ جای حمایت و پشتیبانی از یکدیگر، بیشتر به‌ دنبال خنثی کردن همدیگر هستیم که البته این مساله نیز ناشی از همان مدیریتی است که بر دولت سایه انداخته است. امروز جریان اصلاحات نیز مدیریت می‌شود. نشانه آن نیز همین است که این جریان روز‌به‌روز با اختلافاتی بیشتر روبه‌رو می‌شود و اصلاح‌طلبان علیه یکدیگر موضع‌ می‌گیرند. به نظر بنده، مشکل ما این نیست که فراکسیون امید فاقد جذابیت کافی برای دولت بود. فراکسیون امید یک فرصت و موقعیت عالی برای دولت و اصلاحات بود اما این فراکسیون هم از جانب دولت و حلقه اطرافیان رییس‌جمهور و مشخصا از طریق دفتر رییس‌جمهور تضعیف شد و هم از سوی دوستان اصلاح‌طلب خودمان که بعضا به‌ دلیل برخی انگیزه‌های شخصی، فراکسیون امید را تضعیف کردند اما این فراکسیون همواره در رای‌گیری‌های حساس، بدون آنکه کمکی دریافت کرده باشد و حتی بدون آنکه از این جریان خواسته باشند، ظرفیت خود را به کار گرفته و موثر بوده است.

با این حساب، مشخصا نقدتان به جریان اصلاحات کجاست؟

واقعیت این است که اصلاح‌طلبان نمایندگانی در دولت دارند اما این افراد تصمیم‌گیر نیستند. حلقه‌ای تصمیم‌گیر است که اصلاح‌طلب نیست و چه‌بسا تلاش دارد، گفتمانی را تحت عنوان «اعتدال» تقویت کند. اصلاح‌طلبان نیز باوجود آنکه از مدت‌ها پیش متوجه این مساله بودیم، هیچ گامی برنداشتیم که رابطه‌مان با دولت را به‌ نحوی تنظیم کنیم که لااقل تمام سرمایه اجتماعی‌مان برای دولت هزینه نشود.

مشکل دیگر این است که جریان اصلاحات فاقد اتاق فکر منسجم است. ما شاهدیم عده‌ای به دیدار آقای خاتمی رفته و علیه عارف حرف می‌زنند. عده‌ای نیز به دیدار عارف آمده و علیه فلان چهره سرشناس دیگر جریان اصلاحات صحبت می‌کنند و این روند همچنان ادامه دارد که البته ما نمی‌توانیم جلوی این اقدامات خصمانه را بگیریم اما می‌توانیم در یک اتاق فکر منسجم، آسیب‌های این اقدامات را کنترل کنیم.

ما بارها شاهد نقد بزرگان جریان اصلاحات از نمایندگان فراکسیون امید بودیم که گفته‌اند، نمایندگان ارتباطی با آنها برقرار نمی‌کنند. این درحالی است که بارها از نمایندگان نیز به‌طور غیرعلنی شنیده‌ام که می‌گویند چهره‌های موثر اصلاح‌طلب حاضر به پذیرش نمایندگان جدید نیستند.

ببینید مجلس دهم محلی بود برای یک پوست‌اندازی اساسی در جریان اصلاحات و روی کار آمدن نسل جدیدی از اصلاح‌طلبان. به همین دلیل هنوز ارتباط خوبی میان این افراد جدید و قدیمی‌ترها برقرار نشده. از طرفی اصلاح‌طلبان قدیمی که رد صلاحیت شده و ما جای آنها وارد عرصه شدیم، بعضا فکر می‌کنند که ما جای‌شان را گرفته‌ایم. مدیریت این وضعیت نیز بر عهده همان اتاق فکر است که باید ارتباط پیشکسوتان و نسل جدید را برقرار می‌کرد.

تشکیل این اتاق فکر وظیفه کیست؟ آیا شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان این وظیفه را برعهده نداشت؟

حتما همین‌طور است.

اما ریاست شورای عالی و فراکسیون امید برعهده یک نفر است.

به نظرم هنوز هم دیر نشده و اتفاقا کاری که کمیته سیاسی از مدتی قبل آغاز کرد و دیدارهایی با بزرگان اصلاحات ترتیب داد، ‌در همین راستا بود که امیدوارم بتوانیم اولا هماهنگ باشیم و درثانی در زمان باقیمانده مجلس بتوانیم در راستای منافع ملی اقدام کنیم.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید