رویاهای سیاسی ابراهیم رئیسی برای تکیه زدن بر صندلی ریاست پاستور یا بهارستان / 16 میلیون رأی تبدیل به دامی جلوی پای رئیسی خواهد شد؟
ابراهیم رئیسی گرچه ورودی خلق الساعه به سیاست داشت اما تحرکات او بعد از کسب 16 میلیون رای حکایت از آن دارد که سید مشهدی نشین فعلا قصد کنار رفتن از سیاست را ندارد.
ساختمان پاستور در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری اخیر به اصولگرایان روی خوش نشان نداد و در مقابل از گزینه رقیب اصلاح طلبان آنها یعنی شیخ حسن روحانی استقبال کرده است. این ناکامی در کنار واگذاری اکثریت کرسی بهارستان دهم به ائتلاف انتخاباتی اصلاح طلبان و اعتدالیون، آن هم در روزهای اوج قدرت راست گرایان، چنان خاطره تلخی برای اصولگرایان به جای گذاشته است که با وجود فاصله چند ساله تا انتخابات مجلس 98 و ریاست جمهوری 1400 اصلا دور از ذهن نیست که پشت ویترین آرام جبهه ها و احزاب اصولگرا، تکاپوی زودهنگام انتخاباتی شکل گرفته باشد.
شاید از همین روست که در فاصله چند ساله باقیمانده تا انتخابات مجلس و ریاست جمهوری زمزمه انتخاباتی از اردوگاه راست شنیده می شود. زمزمه هایی که نام ابراهیم رئیسی بلندتر از بقیه به گوش می رسد.
ورود خلق الساعه به سیاست
ابراهیم رئیسی چهرهای بود که در سال 96 به شیوه خلق الساعه در میان گزینههای اصولگرایان برای دستیابی به کرسی ریاست جمهوری جای گرفت. «من در خلوت و جلوت و پنهان و آشکار گفتم که من با مسئولیت کنونیام-تولیت آستان قدس- بنایم برای حضور در انتخابات نیست و این تا همین اواخر وجود داشت اما این حجتها و دیدن بسیاری از مشکلات مردم و دعوتها باعث این تصمیم من شد.» این جملات رئیسی در روز ثبت نام در انتخابات، نشان از جای گیری یکباره نام او در جایگاه «گزینه انتخاباتی اصولگرایان» در سال 96 داشت.
او که با تکیه بر اجماع حداکثری اصولگرایان در نهایت نامش به عنوان کاندیدای نهایی اصولگرایان مطرح شد در نهایت نتوانست منجی اصولگرایان برای رسیدن به پاستور باشد. با این وجود 16 میلیون رایی که نتیجه اجماع حداکثری اصولگراها بر روی نام او بود تبدیل به یک پشتوانه برای رقیب مشهدی روحانی شد تا خروج زودهنگامی از سیاست نداشته باشد.
بهارستان 98 یا پاستور 1400 شاید همان وعده گاهی باشد که باز هم نام سیدابراهیم رئیسی نه به عنوان تولیت آستان قدس که از جایگاه یک چهره سیاسی اصولگرا بر سر زبان ها بیفتد.
اما سید مشهدنشین اصولگرایان برای دست یافتن به این آرزوی بلند سیاسی اش باید از چه مسیری عبور کند؟ و تکاپوهای پشت پرده اصولگرایان برای کرسی نشاندن رئیسی، چه اهدافی را دنبال خواهد کرد؟
رای 16 میلیونی تبدیل به دامی جلوی پای رئیسی خواهد شد؟
رئیسی، چهره ای بود که با وجود مخالفت آشکار اصولگرایان سنتی، توانست حمایت طیف هایی از اصولگرایان از جبهه پیروان تا جبهه پایداری و نزدیکان سابق احمدینژاد را به سمت خود جلب کند و در نهایت – با کنار زدن قالیباف- عبای تنها گزینه برآمده از جمنا را بر تن کرد. حضوری که برای او دستاوردی جز شکست نداشت.
شکست اصولگرایان در انتخابات 96 اما یک سر انتقادات را به سمت رئیسی و حامیانش کج کرد، چه آنکه از نگاه این طیف از اصولگرایان اگر اجماع بر روی فردی چون قالیباف صورت می گرفت شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات وجود داشت. شاید از همین روست که ریسک دوباره اصولگراها بر روی نام ابراهیم رئیسی آنهم برای انتخابات مهم 1400 با اما و اگر روبرو می شود.
یک سر طیف اصولگراها همچنان امیدوارند بتوانند با مانور دادن بر روی 16 میلیون رای سیاسی رئیسی و نگه داشتن او در فضای سیاسی انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را به نفع خود کنند در سوی دیگر اما اصولگرایانی هستند که این 16 میلیون رای را نه رای شخص رئیسی که رای اجماع اصولگرایان می دانند و تاکید دارند نباید اشتباهی که برخی چهره های تکراری اصولگرا چون قالیباف و محسن رضایی انجام دادند و با کاندیداتوری چندین باره ناکام های انتخابات لقب گرفتند باز هم در اردوگاه اصولگرایی تکرار شود. این طیف شاید از هم اکنون در پی یافتن کاندیدایی چهره تر و رای آور تر از رئیسی برای انتخابات 1400 باشند.
کرسی لاریجانی به چه کسی خواهد رسید؟
اما آینده سیاسی رقیب مشهدی روحانی فقط در انتخابات 1400 خلاصه نشده است، این روزها نام رئیسی پیوندی جالب تر با یک انتخابات دیگر خورده است؛ انتخابات مجلس 98
اصولگراها که انتخابات مجلس دهم را در سایه تشتت و انتشار چند لیست موازی به لیست ناشناخته ائتلاف اصلاح طلبان – اعتدالیون واگذار کرده بودند دغدغه ای مهمتر از انتخابات ریاست جمهوری آینده دارند. برای آنها کرسی های سبزرنگ بهارستان اهمیتی چندین برابر دارد. از همین روست که تلاش های پشت پرده و چراغ خاموش برای انتخابات 98 رو آغاز کرده اند.
تحرکاتی که باز هم نام رئیسی را وارد فضای سیاسی کرده است، چه آنکه از نگاه طیفی از سیاسیون مزه شیرین کاندیداتوری همچنان رئیسی را می تواند در فضای سیاست نگه دارد، آنهم نه فقط برای انتخابات 1400 که جلوتر از آن برای انتخابات مجلس یازدهم.
اما تحلیل ها درباره حضور رئیسی در انتخابات مجلس پیش رو از چند زاویه دنبال می شود. از یک سو برخی عبای ریاست مجلس را برای او می دوزند و معتقدند رئیسی شاید با هوس ریاست قوه مقننه وارد کارزار انتخابات شود. از نگاه این طیف از سیاسیون بعید نیست رئیسی راه رسیدن به پاستور را از بهارستان آغاز کند و بی میل نباشد تا بعد از کاندیداتوری ریاست جمهوری کاندیداتوری در انتخابات مجلس را هم تجربه کند.
سوی دیگر قصه اصولگرایان اما افرادی هستند که تاکید دارند رئیسی برای انتخابات 98 فعال خواهد شد اما نه در قامت یک کاندیدای ریاست جمهوری بلکه تلاش خواهد کرد خود را یک سر لیدری جریان اصولگرا قرار دهد. معتقدان به این دیدگاه براین باورند که رئیسی با لیستی وارد عرصه انتخابات خواهد شد تا کرسی هایی موافق با خود را در بهارستان یازدهم تصاحب کند.
دولت ستیز کردن فضای جامعه برای جذب آرای خاکستری
اما رئیسی برای ماندگاری در سیاست چه در قامت کاندیدای انتخابات مجلس 98 یا ریاست جمهوری 1400 و یا قرار گرفتن در جمع لیدرهای اصولگرا نیازمند فراهم سازی برخی زمینه هاست. همراه کردن طیف های مختلف اصولگرایی به تنهایی کمکی به او نخواهد کرد او نیازمند فضایی در افکارعمومی است که نگاه ها را از سمت دولت روحانی به سمت او بچرخاند. یک فضای دولت ستیز علیه روحانی.
این احتمال آنجا قوی تر می شود که مروری بر اعتراضات اخیر داشته باشیم، اعتراضاتی که از مشهد آغاز شد و از قضا نام مخالفان و رقبای اصولگرای روحانی در پشت پرده این اعتراضات مطرح بود.
چنانکه صادق زیباکلام هم در رابطه با این اتفاقات به اعتماد آنلاین گفته بود:«این اعتراضات از مشهد شروع شد و الان دیگر برای همه مشخص است که چه کسانی شروعکننده آن بودند. این اعتراضات در راستای استراتژی کلی تندورها برای ناکارآمد جلوه دادن دولت حسن روحانی تنظیم شد.»، «این تندروها شامل آقای رئیسی و طرفداران آقای احمدی نژاد و کسانی که به ایشان نزدیکند است. در دوران انتخابات اردبیهشت ماه هم شاهد بودیم که بسیاری از نزدیکان آقای احمدی نژاد از اعضای ستاد آقای رئیسی بودند. بنابراین مشخص است که طرفداران احمدی نژاد و رئیسی ابتدا این اعتراضات را با شعار مرگ بر روحانی به راه انداختند و سعی کردند از نارضایتی مردم به نفع خود بهره برداری کنند. آنها قصد داشتند ابتدا در مشهد و سپس در سایر شهرهای دیگر موج نارضایتی علیه آقای روحانی به راه بیندازند اما اشکال کار از اینجا به وجود آمد که به سرعت مردم عادی به اعتراضات پیوستند و آن شعارهایی که قرار بود داده بشود علیه روحانی به حاشیه رانده و شعارهایی که همه دیدیم و شنیدیم داده شد. به همین دلیل است که بعد از چند روز شروع کردند به سرعت با اعتراضات برخورد کردند.»
در واقع دولت ستیزی، اسم رمزی در اردوگاه اصولگرایان است که این روزها با مشی و روش جدیدی پیگیری میشود تا مسیر برای گام برداشتن امثال رئیسی در قد و قامت گزینه «آقای رئیس جمهور» یا « آقای رئیس مجلس» راحت تر شود.
منبع:نامه نیوز
ابراهیم بت شکن بت فساد بشکن