رویاهای آمریکایی برای ایران
این روزها برخی مقامات دولت ایالات متحده از تلاش برای فروپاشی و تغییر نظام در ایران صحبت میکنند و معتقدند میتوانند شرایط داخلی ایران را تحت تاثیر قرار دهند و تغییر نظام در کشور را رقم بزنند اما این تا چه حد محتمل است؟
بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری و با توجه به مواضع ضدایرانی او پرواضح بود که شرایط برای جمهوری اسلامی تا حدود زیادی با مشکل مواجه خواهد شد. او بارها در خصوص نگرانیهایش نسبت به ایران سخن گفته بود و مورد تشویق هوادارانش قرار گرفته بود حالا مدتی است که موضوع تغییر نظام سیاسی در ایران مورد توجه مقامات این کشور قرار گرفته است.
بنابراین احتمالا با اخباری از این دست مواجه شده اید که در آنها به نقل از برخی مقامات کاخ سفید مانند جان بولتون و پمپئو آمده است که سیاست آمریکا تغییر نظام در ایران با ایجاد شکافهای قومیتی و اجتماعی و اقتصادی است و این سوال برایتان پیش آمده است که چرا چنین طرحهایی با وجود اینکه باید محرمانه باشد، وارد رسانههای رسمی میشوند و علنا برخی مقامات دولت این کشور آن را بیان میکنند. یا اساسا چنین توانی وجود دارد که شکافهای قومیتی و اجتماعی را از بیرون گسترش دهند؟
طرح فروپاشی ایران از 1907 وجود داشته است
در همین خصوص محسن جلیلوند مدرس روابط بینالملل طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «بعد از جریانهای دی ماه سال گذشته دشمنانی مثل آمریکا و اسرائیل شروع به بهرهبرداری کردند، اما با اینحال من خیلی قبول ندارم این اینها بتوانند باعث ایجاد اغتشاش و درگیری در داخل ایران شوند و اگر هم اتفاقی در ایران رخ دهد صرفا به دلایل مسائل داخلی است و آنها صرفا بهرهبرداری میکنند. اما طبیعتا برنامه ریزیهای لازم را انجام میدهند. اگر نگاهی به فروپاشی شوروی بیاندازید میبینید که اینها حتی یک گلوله در خاک این کشور شلیک نکردند، اما موفق شدند این کشور ۲۲ کیلومتری که ۱۰ هزار موشک قارهپیما داشت را به ۱۵ کشور تقسیم کردند. البته منظورم این نیست که آنها این اتفاق را رقم زدند، اما برنامه ریزی خود را انجام دادند و زمینههای داخلی موجب شد این کشور بزرگ دچار فروپاشی شود.»
وی افزود: «به عقیده من حالا که مقامات این کشور چنین ادعاهایی را مطرح میکنند، بدون شک فضای داخلی ایران را رصد کرده اند با توجه به شرایط موجود چنین مسائلی را بیان میکنند. درباره ارمنستان هم همین اتفاق رخ داد و دیدی به چه راحتی انقلاب مخملی در این کشور انجام شد. اگر دقت کنید میبینید که اینها ابتدا بهره برداری میکنند و رصد لازم را انجام میدهند و بعد سراغ برنامه ریزی میروند؛ بنابراین به عقیده من باید هوشیارتر عمل کنیم و این زمینههای داخلی را رفع کنیم. البته این هوشیاری دوگونه است. یکی در سطح حاکمیت است و دیگری در سطح جامعه.»
او تاکید کرد: «در سطح حاکمیت به این معنی که مسئولان به دنبال حل مشکلات و نارضایتیهای جامعه باشند و در سطح جامعه نیز مردم باید هوشیار باشند که اگر این روند شدت بگیرد به نفع ایران نیست و قطعا دشمنان از آن بهره برداری میکنند. با تمام این تفاسیر همانطور که عرض کردم قطعا امثال ایالات متحده و اسرائیل و عربستان نمیتوانند در داخل ایران تاثیرگذار باشند، اما قطعا اگر حرکتی آغاز شود از آن بهرهبرداری میکنند و در راستای منافع و خواست خود از آن استفاده میکنند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که چرا چنین طرحهایی رسانهای میشوند، عنوان کرد: «قصد آنها این است که از این طریق نیروهایی که درداخل کشور مذکور حضور دارند را هوشیار و آماده کنند و این پالسها را بفرستند که آنها مورد حمایت آمریکا یا اسرائیل هستند و به نوعی پشتوانه خواهند داشت تا از با توجه به این حمایت، آنها جریحتر شوند و فعالیت خود را گسترش دهند. البته منظورم این نیست که در کشور نیروهای نفوذی آمریکایی یا اسرائیلی حضور دارند بلکه منظورم معترضان هستند. اگر خاطرتان باشد قبل از دی ماه پارسال که اعتراضات رخ داد، هرروز صبح ترامپ یک توئیت علیه ایران منتشر میکرد. این نشان میدهد که اوضاع را رصد میکنند.»
وی تصریح کرد: «به احتمال خیلی زیاد این رصد اینگونه انجام میشود که شکافهای موجود در یک کشور را بررسی میکنند و هر زمان میزان این شکاف از یک حد مشخص فراتر برود، انها شروع به برنامه ریزی میکنند. ما هم این روزها شکافهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بسیاری در کشور داریم که روز به روز گستردهتر میشوند. آنها هم از این شکافها استفاده میکنند و این همان کاری بود که درباره شوروی و اروپای شرقی و نیکاراگوئه انجام دادند تا اینگونه توازن جامعه را برهم بزنند و از آن بهره برداری کنند.»
او ادامه داد: «به عنوان مسال سوریه هفت سال پیش را در نظر بگیرید. آن روزها هم هیچ کار خاصی انجام ندادند و صرفا یک حرکت کوچکی از سوی چند نوجوان انجام دادند و واکنشی که دولت به این اقدام نشان داد باعث شد زمینه برای بهره برداری دشمنانشان فراهم شود و نتیجهاش شد سوریه امروز؛ بنابراین اگر ما بتوانیم این شکافها را پر کنیم قطعا زمینه سواستفاده دشمنان را از بین بردیم، اما اگر نتوانیم، دشمنان در این گسلها نفوذ میکند و آنها را گسترش میدهد و آن موقع است که یک نظام سیاسی به راحتی سقوط خواهد کرد.»
جلیلوند در پاسخ به این سوال که فروپاشی از داخل آیا دستاوردی برای آمریکا و متحدانش دارد یا خیر، گفت: «ایران یک درصد جمعیت و یک درصد وسعت دنیا را دارد، اما ۹ درصد منابع جهان در ایران است. کسینجر درباره ایران میگفت: ایران یک گوریل ۸۰۰ پوندی است که اگر وارد کشورهای خاورمیانه شود کنترلش بسیار سخت خواهد بود. خب الان ایران در چهار پایتخت عرب نفوذ و تاتیرگذاری دارد و حالا میدانید آمریکا چه هزینهای کلانی باید بدهد تا بتواند ایران را به عقب برگرداند؟ اصلا در این باره برژینسکی یک تئوری دارد که در آن میگوید اگر میخواهید با یک تبر مقابله کند در برابرش قرار نگیرید، دسته آن را هدف قرار دهید.»
او افزود: «الان هم آمریکاییها معتقدند اگر ایران تبدیل به ۶ کشور شود برخورد با آن بسیار راحتتر از برخورد با یک ایران واحد است. الان سیصد سال است که آنها به دنبال این هستند که ایران نباشد و بسیاری از کشورهایی مانند انگلستان و شوروی هم در این باره تلاش خود را انجام داده اند، اما زورشان نرسیده است. زیرا انها میدانند که تازمانی که ایران در خاورمیانه باشد باید هزینههای زیادی انجام دهند تا بتوانند خودشان را وارد بازی کنند. آنها این طرح را در سال ۱۹۰۷ هم داشتند، اما موفق نشدند.»
این استاد دانشگاه در خصوص اقدامات پیشگیرانی ایران گفت: «حالا اگر ایران میخواهد در عرصه بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشد و مانع از این قبیل تحرکات شود باید توان داخلی خود را تقویت کند. آقای ظریف حرف خوبی زدند. گفتند من زمانی سر طرف مقابل در مذاکرات داد زدم و گفتم هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکنید که مردم رای داده بودند از دولت حمایت میکردند؛ بنابراین تا زمانی که ما حمایت داخلی را داشته باشیم هیچ کشوری نمیتواند تهدید کند. علاوه بر این فراموش نکنید که در هیچ کجای دنیا دو نظام دموکراسی با یکدیگر وارد جنگ نمیشوند. اگر آمریکا حمله میکند به کشور دیکتاتوری مثل عراق حمله میکند و هیچ وقت یک نظام مردم سالار مورد حمله قرار نمیگیرد.»
جلیلوند در پایان گفت: «مثال ساده و نزدیکش ماجرای کره شمالی و هندوستان است. هر دو کشور بمب هستهای دارند، اما آمریکا به سراغ هند نمیرود، زیرا نظام حاکم بر این کشور حمایت مردم خودش را دارد و مردم سالار است، اما میتواند کره را تهدید کند، زیرا مردم در کره از نظام سیاسی حاکم راضی نیستند؛ بنابراین هرچقدر ساختار داخلی ما قویتر باشد، هیچ کشوری حاضر نمیشود با ما چالش کند. تهدید و چالش زمانی اتفاق میافتد که مردم در داخل ناراضی باشند و شکاف میان ملت و نظام گسترده باشد.»
نظام سلطه حقوق بین الملل نمیشناسد
همچنین نعمت احمدی استاد حقوق بینالملل در گفتگو با فرارو اظهار کرد: «باید در نظر داشت که به هرحال دشمن با توجه به هدفش از تمام ابزارهای موجود استفاده میکند و این ما هستیم که باید این ابزارها را در اختیار آنها قرار ندهیم. اما متاسفانه این خود ما هستیم که زمینه سو استفاده را برای کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا فراهم میکنیم و ابزارهای لازم را در اختیارشان میگذاریم. به عنوان مثال به همین ماجرای اخیر کازرون توجه کنید. تقریبا یک سال است که مجموعهای مطالبات مردمی بیپاسخ مانده است. آن هم نه موضوعات معمولی بلکه مسائل قومیتی و مرزهای شهرها است که به مثابه ناموس مردم است. ما نمونه این را قبلا هم داشتیم که مثلا در قزوین اتفاق افتاد. خب همین مسائل باعث میشود کشورهای دیگر سواستفاده کنند؛ بنابراین ما هستیم که باید این ابزار را از آنها بگیریم.»
وی درخصوص اینکه چرا چنین طرحهایی از سوی مقامات ایالات متحده رسانهای میشود عنوان کرد: «آقای ترامپ یک تاجر است و به این راحتی دستش روی ماشه تفنگ نمیرود. اما ایشان یک تاجری است که به دنبال سود و امتیاز بیشتر است و سعی میکند این را با بده بستان یا تهدید به دست بیاورد؛ بنابراین چنین مسائلی را مطرح میکنند تا ایران را به پای میز مذاکره بکشانند. اگر الان چنین مسائلی را مطرح میکند به این معنی است که طرف ایرانی بداند که آنها چنین ابزارهایی دارند و درصورت لزوم استفاده میکنند پس بهتر است پای میز مذاکره بنشینند.
او تاکید کرد: «به عقیده من ما هم باید از این فرصت استفاده بهینه کنیم. مذاکره هیچگاه یک امر ناپسند و غیرشرعی نبود. حتی در تاریخ اسلام داریم که حضرت رسول (ص)، امیرالمومنین، امام حسین (ع) و… هم مذاکره کرده اند. ما باید بدانیم که در مسائل سیاسی موضوعی تحت عنوان دشمنی دائمی وجود ندارد؛ بنابراین چه ایرادی دارد که پای میز مذاکره بنشینیم و یک سری امتیاز بدهیم و یک سری امتیاز دریافت کنیم؟ اگر هم به توافق نرسیدیم که نهایتا مذاکرات را تمام میکنیم. ما چیزی از دست نمیدهیم. اما اگر بتوانیم امتیاز بگیریم بسیار به نفعمان است.»
احمدی در پاسخ به این سوال که آیا چنین برنامههایی برای کشورهایی مثل ایالات متحده بار حقوقی ندارد گفت: «ببینید نظام سلطه مسئلهاش فرق دارد و حقوق بین الملل نمیشناسد.. اسرائیل قطعنامه ۲۴۸ سازمان ملل که تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین طبق مرزهای سال ۱۹۴۸ است، اما اسرائیل زیر بار این نرفته است و هیچکاری هم نمی شود کرد و این قطعنامه برای دهه هفتاد میلادی است. یعنی حدود ۵۰ سال قبل که طی این مدت هم دهها قطعنامه دیگر تصویب شده، اما اسرائیل به آن عمل نکرده است. ما تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که فضای داخلی کشور را مطلوب کنیم و رضایت جامعه از نظام جمهوری اسلامی را افزایش دهیم.»