رونمایی “نشنال اینترست” از فرمول پایان دادن به جنگ اوکراین
پایگاه خبری-تحلیلی “نشنال اینترست” در گزارشی توضیح می دهد که دولت آمریکا چگونه می تواند به جنگ اوکراین خاتمه دهد؟ این رسانه آمریکایی خواستار فراهم شدن زمنیه های لازم جهت مذاکره مستقیم آمریکا با روسیه و دستیابی به یک توافق جهت پایان دادن به جنگ اوکراین شده است، اقدامی که البته با استدلال های منطقی نیز از منظر عقلانیت متعارف در حوزه سیاست خارجی حمایت می شود.
بازتاب– «برای پایان بخشی به جنگ اوکراین در آینده نزدیک، دولت آمریکا باید به صورت مستقیم با روسیه مذاکره و گفتگو کند. این اقدام هر چه سریع تر انجام شود، بدون تردید تبعات و نتابج بهتری نیز از خود برجا می گذارد. اگر دولت بایدن بخواهد از برداشتن این گام دست بردارد، امکان دارد که جمهوریخواهان آمریکایی سیاستی متفاوت از دموکرات ها را در پیش گیرند که در کلیت خود به هیچ عنوان در راستای منافع آمریکا نیست.
دولت بایدن معتقد است که اوکراین حوزه خوبی برای کنشگری آن است. دلیل این مساله نیز روشن است، زیرا این دولت می تواند به واسطه جنگ اوکراین و کنشگری در قالب آن، بر تحقیر خود در ماجرای افغانستان و همچنین دیگر شکستهایش در اقصی نقاط جهان، سرپوش بگذارد. با این حال، این جنگ و منازعه نمودی عینی از جنگی است که کاملا اشتباه است و در جایی اشتباه، در زمانی اشتباه و با دشمنی اشتباه رخ داده است.
آمریکا مناقشات و درگیری های گسترده ای با چین دارد. کشوری که رقابتی جدی با آمریکا جهت کسب موقعیت برتر جهانی دارد. جنگ اوکراین تا حد زیادی نواقص و محدودیت های قدرت متعارف نظامی روسیه را به نمایش گذاشت و البته به بسیاری از کشورهای غربی هم ثابت کرد که اگر بنا باشد به حمایت های سیاسی و یا فروش تسلیحات از جانب آمریکا به خود تکیه داشته باشند، چندان نمی توانند امنیتی پایدار را تجربه کنند.
اوکراین از جانب خود مایل به انجام مذاکرات جدی نیست. حتی با توجه به اینکه اخیرا رئیس جمهور اوکراین در جریان یک جلسه مشترک با کنگره آمریکا اعلام کرد که اوکراین آماده مذاکره است و مسکو چنین وضعیتی ندارد، واقعیت، اندکی پیچیده تر از این حرف ها است. هیچکدام از دو کشور اوکراین و روسیه حاضر به اعطای امتیازات ارضی نیستند. مساله ای که عملا چشم انداز دستیابی به یک توافق با انجام مذاکرات در این رابطه را تضعیف میکند.
باید توجه داشت که اوکراین با محدودیت های جدی جهت تداوم جنگ با روسیه برخوردار است و اگر کمک های آمریکا و دیگر کشورهای غربی به کیِف در حوزه های تسلیحاتی و اطلاعاتی و عملیاتی و مالی نباشد، امکان شکست اوکراین در قالب جنگ با روسیه بسشیار زیاد است. البته که زیلنسکی تنها رهبرِ یک کشور خارجی نیست که در دوران جنگ کشورش تا حد زیادی به کمک های آمریکا وابسته بوده است. نوری المالکی نخست وزیر سابق عراق در سال 2006 و حامد کرزای رئیس جمهور سابق افغانستان در سال 2004 نیز وضعیت مشابهی داشتند. هر دو رهبر سیاسی، ضعف حمایت های آمریکا از خود در موقعیت های بحرانی که به وجود آورنده آن ها، خودِ دولت آمریکا بود را به خوبی تجربه کردند.
اکنون در قالب جنگ روسیه و اوکراین، روس ها نشان داده اند که خود را برای جنگی طولانی آماده می کنند و با این مساله مشکلی هم ندارند. شایعاتی که اشاره دارند پوتین در وضعیت سلامتی نامناسب است و غیره نیز بارها غلط بودن خود را به اثبات رسانده اند. اقتصاد روسیه هم پس از یک سقوط مقطعی، اکنون وضعیتی بهتری دارد. اقتصادی که اکنون توسط طیفی از برجسته ترین و ماهرترین بانکدارهای روسی اداره و مدیریت می شود.
روسیه مشوق های فراوانی جهت ادامه دادن جنگ با اوکراین تا زمستان سال آینده دارد. زمانی که اروپا احتمالا با یک بحران انرژیِ به مراتب گسترده تر از شرایط کنونی رو به رو خواهد بود. پوتین امیدوار است که بهای بالای قیمت انرژی و قطعی های گسترده برق در کشورهای مختلف اروپایی، در نهایت این کشورها را چند دسته کند و در موضع متحد آن راجع به حمایت از اوکراین در قالب جنگ با روسیه نیز تفرقه بنیدازد.
آمریکا 4 دلیل اصلی و محوری جهت دستیابی به یک توافق با روسیه در قالب جنگ اوکراین دارد
1: واشینگتن باید بر مهار و تحدید نفوذ چین متمرکز شود و در شرایط کنونی نمی تواند ادعا کند که این سیاست را به خوبی پیش می برد. برای مثال، تسلیحاتی که آمریکا باید به تایوان بفروشد، اکنون به سمت اوکراین تغییر جهت داده اند. توجه داشته باشیم که 100 میلیارد دلار تعهد مالی که آمریکا در رابطه با اوکراین تعریف کرده، اگر به تایوان تخصیص پیدا کند، می تواند تغییرات قابل توجهی را در شرق آسیا به نفع واشینگتن ایجاد کند.
2: بدون دستیابی به یک توافق با روسیه در مورد جنگ اوکراین، آمریکا برای طولانی مدت از چین غافل خواهد شد و این مساله فرصت قابل توجهی را در اختیار چین می گذارد تا توانمندی های خود در منطقه شرق آسیا را بهبود بخشد و به قدرتی بی بدیل تبدیل گردد. جالب اینکه اخیرا چینی ها به منطقه خاورمیانه نیز بیشتر وارد شدهاند و به دنبال توسعه نفوذ خود در این حوزه سنتی سیاست خارجی آمریکا هم هستند.
3: زمانی که مردم آمریکا و کنگره این کشور از درگیر شدن خود در جنگ اوکراین خسته شوند و دیگر نخواهند به این کشور کمک کنند، دولت اوکراین عملا تک و تنها خواهد ماند و مجبور می شود که امیتازات به مراتب گسترده تری را به روسیه در قیاس با شرایط مساعد کنونی اعطا کند. اکنون وضعیت کلی جنگ اوکراین به نفع کیِف است.
4: اگر اوکراین با گذشت زمان متحمل شکست نهایی در چهارچوب جنگ با روسیه شود، این موضوع برای منافع ملی و امنیت آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی مساله ای فاجعه بار است و آسیب های جدی را به اعتبار بین المللی واشینگتن نیز وارد می کند.
در این نقطه باید این سوال را پرسید که آیا دولت بایدن حاضر و آماده است که با روسیه در رابطه با جنگ اوکراین مذاکرات مستقیم داشته باشد؟ برخی زمزمه های اعضای شورای امنیت ملی آمریکا مبنی بر تمایل کیِف جهت مذاکره با روسیه می تواند نقطه شروع این ماجرا باشد. با این حال، دولت بایدن در زمینه اتخاذ دیپلماسی در رابطه با روسیه، گام های ضعیفی برداشته و اکنون کانال های ارتباطی میان دوطرف به شدت محدود هستند.
اگر دولت بایدن در این زمینه اقدامی نکند، جمهوریخواهان کنگره و نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا، احتمالا کنشگری فعالی خواهند داشت و دستورکارهای مطلوب خود را مطرح خواهند کرد. رویکردهایی که می توانند تمرکز آمریکا را از توجه به چین به عنوان اصلی ترین رقیب جهانی واشینگتن منحرف کنند و بهای انرژی را نیز در دراز مدت افزایش دهند. چه بخواهیم چه نخواهیم، بازار جهانی دیر یا زود به نفت و گاز روسیه نیازی مبرم خواهد داشت.
در عین حال، شاید جمهوریخواهان بخواهند همچنان سیاست های دموکرات ها و دولت بایدن را در قالب جنگ اوکراین ادامه دهند تا ببینند واکنش مردم آمریکا نسبت به جنگی که به امنیت اروپا و البته آمریکا مرتبط است، چگونه خواهد بود. در واقع، تنشزایی علیه چین می تواند افکار عمومی آمریکا را علیه دولتمردانشان تحریک کند اما حضور در جنگ اوکراین برای دفاع از اوکراین در برابر حمله روسیه، می تواند ماهیتی متفاوت داشته باشد که البته فرصت هایی خاص را نیز برای بهره برداری های سیاستمداران و احزاب آمریکایی فراهم می کند.»