رونمایی از توطئه جدید ناتو در جنوب قفقاز
بلوک قدرت های غربی با رهبری آمریکا و به واسطه کنش های میدانی “ناتو”، سعی در ایجاد “دالان تورانی” در خاک ارمنستان دارند. دالانی که موجب اتصال اروپا و ترکیه به جمهوری آذربایجان و سپس آسیای مرکزی از طریق جنوب ارمنستان می شود و عملا هسته های بحران زای گسترده و جدیدی را علیه قدرت های مهم منطقه یعنی ایران، چین و روسیه، به مثابه رقبای مهم بیت المللی غرب ایجاد می کند.
بازتاب– منطقه جنوب قفقاز در روزهای اخیر روزهای پرالتهابی را پشت سر گذاشته است. در این راستا، بار دیگر نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان که به گفته الهام علی اف رئیس جمهوری این کشور، در پی جنگ سال 2020 با ارمنستان بر سر منطقه قره باغ، توانسته بودند با تغییر خطوط مرزی، به هر آنچه که مایل بوده اند دست پیدا کنند، بار دیگر اقدام به تنش زایی و هدف قراردادنِ مواضعی در خاک ارمنستان کرده اند.
در این چهارچوب، ایران به عنوان یک بازیگر مهم منطقه ای هشدار داده که هیچگونه تغییری را در مرزهای ژئوپلیتیکی منطقه تحمل نمیکند. موضع گیری که مخاطب مستقیم آن جمهوری آذربایجان بوده است. با این حال، تنها اندکی بعد، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بنی گانتس و همچنین وزیر خارجه عربستان سعودی به جمهوری آذربایجان سفر کردند و با مقام های ارشد این کشور به گفتگو و رایزنی پرداختند.
در جبهه مقابل، نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا نیز در سفر به ارمنستان، ضمن رایزنی با مقام های این کشور به طور خاص مدعی شده که واشینگتن از تمامیت ارضی ارمنستان کاملا حمایت می کند. با این همه، اینطور به نظر می رسد که چه سفر مقام های رژیم صهیونیستی و عربستان به جمهوری آذربایجان و چه سفر نانسی پلوسی به ارمنستان، هر دو در راستای یک هدف بوده و آن پیشبرد جدیدترین فتنه ژئوپلیتیکی ناتو در منطقه با عنوان احداث “دالان تورانی” بوده است. دالانی که با ماهیت بین المللی خود، اروپا را به ترکیه و از طریق خاک ارمنستان به جمهوری آذربایجان، دریای خزر و منطقه آسیای مرکزی متصل می سازد. توطئه ای که در نوع خود اهداف چندگانه ای را دنبال می کند که توجه به آن و ابعاد گوناگونش از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
با این همه، شاید مهمترین هدف احداث دالان تورانی در مناطق جنوبی قلمرو ارمنستان (این دالان با ماهیت بین المللی خود، علی رغم عبور از خاک ارمنستان، تحت کنترل آن نخواهد بود)، رخنه ناتو و قدرت های غربی به مناطق پیرامونیِ روسیه، ایران و چین، به عنوان رقبای مهم بین المللی آمریکا و جهان غرب است.
در واقع، به طور خاص واشینگتن سعی دارد تا زمینه های جدیدی از بحران زایی را در مناطق پیرامونی سه قدرت مهم سازمان همکاریهای شانگهای ایجاد کند و از طریق فعال سازی ظرفیت های ناتو در این رابطه، حداکثرسازی توانمندی های غرب در برابر قدرت های شرقی را در دستورکار خود قرار دهد.
از طرفی بلوک قدرت های غربی به طور خاص همزمان با هم افزاییِ فزاینده میان ایران، روسیه و چین، با اضطرابی فزاینده با این مساله و نگرانی رو به رو شده اند که شاید دیگر حتی اندک ظرفیت های کنشگری خود در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز را نیز از دست بدهند.
از این رو، سعی دارند تا به هر نحو ممکن، ظرفیت هایی تازه را جهت اثرگذاری بر معادلات مناطق ذکر شده برای خود ایجاد کنند. در این میان نباید فراموش کرد که اقدامات تحریک آمیز جمهوری آذربایجان و ترکیه در منطقه نیز، صرفا به این دلیل دنبال می شوند زیرا این دسته از کنشگران منطقه ای، تا حد زیادی به این باور رسیده اند که بازیگریِ آن ها علیه ارمنستان، از چشم اندازی کلان با چراغ سبز قدرت های غربی همراه است و در این فضا، آن ها با استفاده از یک بلیط رایگان می توانند هر آنچه می خواهند را انجام دهند. در این چهارچوب، جمهوری آذربایجان و ترکیه با طرح ادعاهای بعضا مبهم و جعلی تاریخی، تمام سعی خود را می کنند تا تحرکات خود علیه جنوب ارمنستان را مستند به مسائل به اصطلاح تاریخی کنند.
این در حالی است که اگر بنا باشد این قبیل مسائل مطرح شوند و از سندیت برخوردار باشند، ایران به عنوان کشوری که پیشتر، بخش قابل توجهی از منطقه قفقاز تحت تسلط آن بوده است، از اعتبار بیشتری جهت طرح دعاوی از این نوع برخوردار است و اساسا در این زمینه، هیچ فضایی جهت طرح ادعاهای مشابه از جانب کشورهایی نظیر ترکیه و یا جمهوری آذربایجان باقی نمی ماند.
از این منظر، ایستادگی ایران، روسیه و چین در برابر توطئه جدید ناتو و بلوک غرب در منطقه قفقاز که همان دالان تورانی است، از اهمیت فزاینده ای برخوردار است و تحقق این ایده در عرصه میدانی می تواند حامل خسارت هایی جدی برای قدرت های یاد شده باشد.