روش آیت الله هاشمی در برابر مخالفان و منتقدانش چه بود؟

    کد خبر :46946

به دنبال برخوردهای تند و غیراخلاقی افرادی سازمان‌یافته با رییس‌جمهوری و دولت، محمد هاشمی در مصاحبه‌ای از دکتر روحانی خواست که به روش و سیره آیت‌الله هاشمی در قبال مخالفانش عمل کند.

وی تاکید کرد: «تجربه‌ای که در دوران مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی داشتیم، سکوت بود. مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی همیشه در معرض توهین‌های زیادی از تریبون و افراد خاص قرار داشتند اما ایشان سکوت را برمی‌گزیدند و بعضا که درصدد جواب برمی‌آمدیم از این کار ما را نهی می‌کردند».

به نظر می‌رسد برای شناخت بهتر سیره برخورد آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی با مخالفان درون جبهه انقلاب و اساسا برای درک ذهنیت ایشان از صف‌بندی سیاسی در سال‌های بعد از انقلاب و نحوه تنظیم مناسبات با نیروهای سیاسی مختلف، باید مطالعات جدی‌تری صورت بگیرد و مبانی نظری و راهکارهای عملی مورد نظر ایشان طی سال‌های قبل و بعد از انقلاب باید بررسی شود.

این کار از این نظر مهم است که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به نماد اعتدال در درون جبهه انقلاب تبدیل شده است و شناخت این مبانی و راهکارها می‌تواند منجر به تدوین مانیفستی برای جریان اعتدالی در ایران اسلامی بشود. در این نوشته کوتاه بر آنم تا برخی از این محورها را در یک نگاه شتابزده مورد توجه قرار بدهم.

اول- برای آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی اصل اولیه و مهم، انقلاب اسلامی و موجودیت جمهوری اسلامی بود. او چه بسا با برخی از افراد و جریان‌ها و نیروهای سیاسی رابطه خوبی برقرار می‌کرد یا از کسانی فاصله می‌گرفت اما در نهایت در این ائتلاف‌ها و جدا شدن‌ها، مساله اساسی و مهم برای ایشان تداوم پیروزی انقلاب و حفظ اقتدار جمهوری اسلامی و تبدیل نظام به یک قدرت منطقه‌ای و توسعه و پیشرفت اقتصادی کشور بود.

شاید ایشان این اهداف را با تداوم مدیریت خودش یا دوستانش میسر و ممکن می‌دانست و برای حفظ موقعیت و جایگاه جریان مورد حمایت خود، تلاش‌هایی هم می‌کرد اما این آمادگی را هم داشت که برای حفظ این اصل، فرعیات را به مساله اصلی تبدیل نکند و هدف اصلی را در حاشیه قرار ندهد و در واقع از کسانی که کارکردشان را در مجموع به سود انقلاب و نظام و مردم می‌دانست، دفاع می‌کرد.

دوم- آیت‌الله هاشمی در تنظیم مناسبات خود با جریان‌های سیاسی، بنا را بر مدارا و تحمل همه آنان قرار داده بود و کاری به اصلاح‌طلب و اصولگرا بودن آنان نداشت. به همین دلیل هم احزاب موسوم به اصولگرا او را در مقاطعی مورد حمایت قرار می‌دادند و هم جریان اصلاح‌طلب معتقد بود که هاشمی فراتر از جناح‌ها است و باید این شان او را حفظ کرد. بسیار اتفاق افتاده بود که دو نیروی سیاسی کاملا مخالف یکدیگر عمل می‌کردند اما هر دو جریان قبول کرده بودند که با آیت‌الله هاشمی کار کنند و ایشان هم قبول داشت که هر دو حزب سیاسی مخالف را باید در درون جبهه انقلاب دسته‌بندی کرد و نباید به تعارضات حاد میان آنان اصالت داد.

همگان به یاد دارند وقتی اسدالله بادامچیان و بهزاد نبوی در جریان رای اعتماد مجلس به وزیر صنایع علیه یکدیگر حرف‌های تندی زدند، آیت‌الله هاشمی از هر دو نفر به عنوان دو مبارز قدیمی تجلیل کرد و حاضر به تایید یک طرف و نفی دیگری نشد. این رویه با استثناهایی اندک، در قبال غالب نیروهای سیاسی مبنای عمل ایشان بود.

سوم- آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در مجموع بر این باور بود که از برخوردهای حذفی نسبت به نیروهای طرفدار انقلاب و طرد و حاشیه‌راندن آنان باید جلوگیری کرد زیرا سرمایه اصلی نظام را همین مبارزان و انقلابیونی تشکیل می‌دهند که در مقاطع مختلف برای پیروزی و تثبیت و دفاع از نظام اقدام کرده‌اند و نباید به گونه‌ای عمل کرد که با حذف این افراد دلسوز، راه برای ورود اغیار فرصت‌طلب باز شود.

البته باید بپذیریم که در درون مواضع و عملکرد آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی نوعی تغییر و دگرگونی هم رخ داده بود و اینگونه نبود که او در همه مقاطع از حیات سیاسی خود، رویه مشابهی داشته باشد. در عین حال باید این را هم پذیرفت که با گذشت زمان و کسب تجارب بیشتر و برخوردهای بدی که با ایشان شد، مواضع آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به سمت دموکراسی و مردم‌سالاری و تحمل مخالف و مدارا با منتقدان و افزایش سعه‌صدر تمایل بیشتری پیدا کرد. شاید در مقطعی ایشان هم دستور برخورد با منتقدان خود را صادر می‌کرد اما به تدریج دریافت که همین منتقدان را باید پاس داشت و از حق آنان دفاع کرد.

چهارم- از مهم‌ترین روش‌ها و سیره‌هایی که از آیت‌الله هاشمی بر جای مانده و باید به رویه و سنت همگانی تبدیل شود، تحمل و مدارا و صبوری در برابر حجم عظیم تخریب‌هایی است که علیه ایشان به شکل سازماندهی شده وجود داشت. این را نمی‌توان انکار کرد که آیت‌الله هاشمی برای کسانی به مثابه تعارض اصلی بود و افرادی نذر کرده بودند که به هر شکل ممکن و با توسل به هر روش مجاز یا غیرمجاز و بدون رعایت جنبه‌های شرعی و دینی، علیه او فعالیت کنند و به تخریب شخصیت او مبادرت کنند.

اگر قرار بود او وارد بازی دیگران شود قطعا بر شقاق اجتماعی و سیاسی کشور افزوده می‌شد ولی او چنین نکرد. غالبا سکوت پیشه می‌کرد و دفاع از خودش را به دیگران و گذشت زمان و به خداوند سپرده بود و این رویه در نهایت پاسخ خوبی هم داشت.

منبع : روزنامه اعتماد

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید