روزهای آرام پارلمان در دولت روحانی ؛ خداحافظی بهارستان با نطق های آتشین/چرا ژنرال های مجلس سکوت پیشه کرده اند ؟
سکوت سنگین ژنرال های اصولگرا و اصلاح طلب که معمولا برای اظهار نظر در خصوص وقایع روزپیش قدم می شدند کمی عجیب و غیر منتظره شده است .
به گزارش بازتاب مجلس دهم روزهای آرامی را نسبت به مجلس هشتم و نهم سپری میکند؛ دیگر نه از آن نطقهای آتشین خبری هست و نه نقدهای بیمحابا. دیگر خبری از «ستارههای مجلس» و سخنرانیهای آتشین که لرزه بر اندام مخالفانشان میانداخت نیست. ستارههایی که هرگاه نوبت آنها میشد تا پشت تریبون بروند همه میدانستند مجلس امروز، روز داغ و پرهیاهویی را پیش رو خواهد داشت. لیدرهایی که یک روز تذکر و اخطار را با فریاد بلند مطرح می کردند و روزی در لابی پارلمان زمزمه استیضاح را بین رسانهها به جریان می انداختند. سکوت سنگین ژنرال های اصولگرا و اصلاح طلب که معمولا برای اظهار نظر در خصوص وقایع روزپیش قدم می شدند کمی عجیب و غیر منتظره شده است . آنها چندان حرف نمی زنند ! به راستی علت کم کاری و کم فروغ شدن آنها چیست؟
شاید بتوان علت این رویکرد را در گزارههای زیر خلاصه کرد.
قانون مداری و روند قانون گرایی
– روند قانون گرایی و عمل به قانون در هشت سال دولت احمدی نژاد با دولت روحانی بسیار نوسان داشته است. «قانون گریزی» مشخصه بارز دولت احمدی نژاد بود. دوره هشت ساله محمود احمدينژاد را ميتوان زمان ثبت بسياری از «ترينها» در تاريخ سياسي ايران ناميد. در دولت او، قانون وقتی محترم بود که برای دولت او نفعی داشته باشد. قانونگریزی احمدینژاد رئیس دولتی که نه همه ولی بسیاری از اصولگرایان در سالهای اول او را با خود همافق میدانستند در همان دولت نهم هم صدای مخالفت برخی چهرههای اصولگرا را نیز بلند کرد.
– «من یک حقوقدان هستم»! این جمله حسن روحانی در دوره رقابت انتخاباتی اش است. جمله ای کوتاه که گویای نگاه او به مقوله قانون و قانون گرایی در سطح کلان جامعه است. او بارها تاکید کرده که «اعتدال» بدون قانونگرایی امکان پذیر نیست. «فرزند مجلس» عبارتی بود که حسن روحانی بعد از نخستین روزهای انتخاب شدنش در دیداری با نمایندگان مجلس آن را بیان کرد تا از همان ابتدا پیام همراهی با مجلس را به نمایندگان مخابره کند. حسن روحانی که سابقه حضور 20 ساله در مجلس را دارد از همان ابتدای امر خواستار تعامل مجلس و دولت شد و گفت که اتفاقاتی که در روابط این دوقوه رخ داد دیگر تکرار نمی شود. شاید یکی از دلایل کم فروغ شدن برخی از نمایندگان خانه ملت را در تفاوت همین نگاه روحانی و احمدی نژاد بتوان خلاصه کرد. نگاهی که تیغ نمايندگان مجلس را براي انتقاد از دولت احمدی نژاد تيزتر کرد و میکروفن های آن ها را در دولت روحانی خاموش کرد.
فضای باز سیاسی
اصولگرایان غالبا با فضای باز سیاسی موافق نبودهاند؛ چه در مقاطعی که بر مسند قدرت نشسته بودند و چه زمانی که قدرت در اختیار اصلاحطلبان بوده است. نمونه بارز این وضعیت در دولتهای نهم و دهم احمدینژاد وجود داشت که این دو دولت به صورت کامل با فضای باز سیاسی مخالف بودند. پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم و قطع دست محمود احمدی نژاد از ساختار قدرت وضع به گونه ای دیگر شد. حسن روحانی از همان ابتدا بر چند واژه تاکید داشت؛ واژه هایی که «اعتدال» شاه بیت آن و «نقدپذیری» در مرحله بعدی، پرکاربردترین اصطلاحات او لقب گرفتند.
در این مسیر شاید پربیراه نباشد مروری بر عملکرد لیدرهای مجلس انداخت ؛ لیدرهایی که زمانی پرچم شلوغ کاری را در دست داشتند و به خاطر سخنرانی های روزهای مجلس نهم مشهور بودند اما در دولت روحانی به کم کارترین نمایندگان مجلس تبدیل شده اند و دیگر خبری از آن نطق های آتشینشان نیست.
علی مطهری؛ اصلاح طلبی اصولگرا: او اصلاح طلب اصول گرایان و اصول گرای اصلاح طلبهاست. اگر قرار باشد لیستی از نمایندگان متفاوت مجلس تهیه شود حتما نام «علی مطهری» در صدر این لیست خودنمایی میکند. او در طول هشت سال دولت داری محمود احمدی نژاد از رساترین صداهای منتقد دولت بود. مطهری که سالهای اول مجلس هشتم را بیحاشیه و کمرنگ طی کرده بود در دولت احمدی نژاد از هر فرصتی برای انتقاد به دولت استفاده می کرد. او روزی در ماجرای استیضاح علی کردان وزیر کشور دولت نهم به دلیل جعل مدرک تحصیلی در کنار احمد توکلی ایستاد و روز دیگر انتقاداتش را متوجه سیاستهای فرهنگی دولت کرد. انتقادات مطهری اما به همین جا ختم نشد. اگر زمانی بسیاری مبتلا به خود سانسوری بوده و در مقابل قانون گریزی احمدی نژاد تنها به گفتن سخن، اندرز و موعظه ای بسنده می کردند او راه عمل را برگزید و یک تنه طرح سئوال از رئیس جمهور را پیگیری کرد و سرانجام موفق شد با جمع آوری نصاب امضاء طرح را به صحن مجلس برده و احمدی نژاد را برای پاسخ گویی به بهارستان بکشاند.
حالا چرخ زمانه چرخیده و امروز کسان دیگری در صحنه سیاست ایران پیدا شده اند. علی مطهری هم نسبت به گذشته به لحاظ سیاسی متفاوت تر شده است. شاید دیگر نیازی هم به آن نطقها و انتقادات تند و تیز نباشد. هرچند هنوز انتظارات از مرد شماره یک بهارستان بالاست .
محمد رضا تابش، مرد لابی گریهای مجلس : نباید از کمکاری تابش نیز غافل بود. کسی که با سابقهترین نماینده مجلس در میان سایر نمایندگان است و دیگر همه چم و خمها و اصول لابیگری در مجلس را شناخته است. نماینده مردم اردکان در سه دوره هفتم، هشتم و نهم که اکثریت مجلس در درست راستگرایان بود به عنوان یک اصلاحطلب در خانه ملت حضور داشت. نمایندگان زیادی در طول جلسه مجلس از روی صندلیشان برخواسته و برای رایزنی سراغ سایر همکارانشان میروند. محمدرضا تابش از این دست نمایندگان است. اما او نیز این روزها سکوت را بر نقد ترجیح داده است.
مسعود پزشکیان: مسعود پزشکیان عموما فرصتی برای نشستن بر صندلی خود در مجلس ندارد چراکه نمایندگان پشتسر هم برای لابی اطراف او جمع میشوند. او همان کسی است که به محض آنکه پشت تریبون میرفت تا نطق پیش از دستور خود را ایراد کنند، اعضای جبهه پایداری مو به تنشان سیخ میشد و رگ گردنشان بیرون میزد.
پایان فریادهای مصطفی کواکبیان در مجلس :تجربه نمایندگی مجلس هشتم و دهم را در کارنامه اش دارد. کواکبیان صریح است و در تذکراتش با کنایه سخن می گوید. او فردی خاص است و پرتکاپو. مصطفی کواکبیان که نام او بیشتر با ریاستش در حزب مردمسالاری گره خورده است یکی از منتقدان پر و پا قرض دولت احمدی نژاد در مجلس هشتم بود. هرچند او در کارزار رقابت با “علیرضا خسروی”، کاندیدای مورد نظر جبهه متحد اصولگرایان از ورود به مجلس نهم بازماند اما این شکست تغییری در رویه او نداد و از هر فرصتی برای تاختن بر سیاست های دولت استفاده کرد. کواکبیان دلیل ثبتنامش در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری را «حضور احمدی نژاد» برای داوطلبی انتخابات دانست. «حضوری» که انگیزه اش را «تقویت» کرده بود. اما بعد از انتخابات و حضور روحانی در پاستور این شرایط رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. دیگر از فریادهای کواکبیان در مجلس هم خبری نیست.
منبع:نامه نیوز