روایت‌های واقعی از همسرکشی و اسیدپاشی در تهران

    کد خبر :52104

کیومرث مرادی با اشاره به ویژگی‌های نمایش «هملت، تهران 2017» گفت: داستانک‌های این نمایش برگرفته از اتفاق‌های واقعی مانند همدستی مادر دو دختر با عمویشان برای قتل پدر و اسیدپاشی است؛ نمایش در تهران روایت می‌شود. شهری که سمبل زندگی مدرن است که با فشارهایش به عنوان یک کلانشهر ما را تبدیل به جزیره‌های دور افتاده از همدیگر کرده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نمایش «هملت، تهران 2017» اثری به نویسندگی و کارگردانی کیومرث مرادی است که با حضور جمعی از بازیگران جوان در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه رفته است؛ نمایشی که برگرفته از هملت شکسپیر است و به رابطه عاشقانه هملت و اوفلیا می‌پردازد. این نمایش تا 21 تیر هر شب ساعت 21 اجرا می‌شود.

کیومرث مرادی با اشاره به استفاده از بازیگران جوان و هنرجو در نمایش «هملت، تهران 2017» با بیان اینکه این تجربه را قبلا در دو نمایش دیگرش داشته است، گفت: یکی از دلایلی که این نمایش را با این تیم جوان کار کردم به این دلیل است که معتقدم در هر دوره‌ای زمان این است که یکسری بازیگر جدید وارد عرصه سینما و تئاتر شوند و فکر می‌کنم در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که به زودی بخشی از بازیگران جدید وارد تئاتر و سینمای ما می‌شوند.

مرادی ادامه داد: براساس یک نمودار، در هر هشت تا 10 سال یک بار این اتفاق می‌افتد که بازیگرهای جدیدی وارد عرصه کار می‌شوند. برای همین با مجموعه‌ای از شاگردان خودم و بازیگران جوان و خوب شروع به کار کردم که انگیزه خیلی خوبی برای تمرین طولانی داشتند. برای این نمایش، به دلیل ماهیتش حدود 6 ماه تمرین شد و لازم بود با تیمی کار کنم که این انگیزه، عشق و این زمان را داشته باشد و خیلی مفتخرم که گروه توانست این کار را انجام دهد.

این کارگردان تئاتر با بیان اینکه هر دوره را باید نسبت به دوره‌های قبل به‌طور مستقل بررسی کرد، گفت: بازیگری که در رده 24 تا 27 سال باشد و در تئاتر امروز بتوانیم از آن اسم ببریم کم است. ولی در دوره‌ای بازیگرهای بسیار موفقی را در این سن داشتیم؛ مثل نگار جواهریان و ترانه علیدوستی، طناز طباطبایی و پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی و خیلی‌های دیگر. این ماجرا در هر دوره‌ای اتفاق می‌افتد. یک دوره‌ای اینها بازیگران بسیار موفقی بودند که شروع به تجربه کردند و این تجربه از همین سنین شکل گرفت. مثلا ستاره پسیانی از 19 سالگی با من شروع کرد به کار کردن و حالا جای پای بسیار مستحکمی دارد و بازیگر بسیار توانمندی در تئاتر ایران است اما از یک نقطه‌ای شروع کرد.

مرادی ادامه داد: به نظرم این دوره هر 10 سال یکبار اتفاق می‌افتد چون کسی که به طور مثال 22 سالش است بعد از 10 سال می‌شود 32 ساله و کسی که 32 ساله است می‌شود 42 ساله و بنابراین این سیکل مدام در حال حرکت است.

1

او یادآور شد: حالا اینکه فکر کنیم اگر با یک گروه نمایشی جوان کار می‌کنیم ضامن این است که آن گروه بازیگر وارد عرصه حرفه‌ای شده‌اند؟ خیر. چیزی که این اتفاق را کامل می‌کند ممارست و ادامه کاری است که شروع شده. تک تک افرادی که در این گروه و با نمایش «هملت، تهران 2017» کار می‌کنند در آینده چالش‌های بزرگتری دارند برای اینکه بتوانند مسیرشان را ادامه دهند و حرکت و کار کنند.

مرادی در پاسخ به این سوال که شرایط تئاتر ما امروز نسبت به 10 سال پیش و دوره‌های پیش‌تر چقدر تغییر کرده و چقدر روی خروجی بازیگران جوان می‌تواند تاثیرگذار باشد؟ گفت: به نظرم شرایط فعلی تئاتر امروز به این قضیه کمک می‌کند چون 10 ساله پیش ما هفت سالن بیشتر نداشتیم و روزانه بیست تئاتر اجرا می‌شد اما اکنون هر شب 100 تا 120 تئاتر در تهران روی صحنه می‌رود. این اتفاق خیلی بزرگی است و بازار کار را برای بازیگرها در هر سطحی از بازیگری، بیشتر و بیشتر کرده چون سالن‌های تئاتر بیشتر شده است. به نظر من هنرمندی موفق است که خوب شرایط محیط اطرافش را درک کند و براساس آن سعی کند آثار جدید و متفاوتی را تولید کند که بتواند مخاطب را با اثرهای جدید روبرو کند.

این کارگردان تئاتر در پاسخ به اینکه چقدر در تجربه جدیدش و کار با بازیگران جوانش خود را موفق می‌داند، گفت: هنرمند وقتی اثر هنری را تولید و خلق می‌کند در ابتدا به موفقیت یا عدم موفقیتش فکر نمی‌کند. کمپانی تئاتر امید ایران و نمایش‌هایی که من کارگردانی کردم در راستای این تلاش بوده که فعالیت جدیدی را در اقلیم‌ها، زبان‌ها و تکنیک‌های مختلف داشته باشد؛ برای همین شما می‌بینید که در کارهای سال گذشته‌ام یعنی «افسون معبد سوخته» و «نامه‌های عاشقانه از خاورمیانه» از لحاظ تکنیک و فرم تفاوت وجود دارد. این تفاوت در نمایش «هملت, تهران 2017» هم لحاظ شده است.

مرادی ادامه داد: بنابراین واقعیت این است که آنچه برای من در حال حاضر اهمیت دارد، رعایت استانداردهایی است که یک کارگردان می‌بایست وقتی کار می‌کند، در تولید یک اثر هنری از خودش به نمایش بگذارد. یکی از دغدغه‌هایم به عنوان کارگردان همیشه چطور اجراکردن اثری کلاسیک بود؛ که باید به شیوه کلاسیک کار شود یا مدرن؟ آیا کارگردان حق دارد زاویه دید خودش را از جهان یا کشوری که دارد در آن زندگی می‌کند را وارد آن اثر کلاسیک کند یا نه؟ براساس همین تفکر بود که نمایش «هملت، تهران 2017» شکل می‌گیرد. از اسم کار مشخص است که قرار نیست هملت شکسپیر را ببینیم اما از دل نمایشنامه هملت قرار است به قصه‌ها و داستانک‌ها و شخصیت‌های دیگری هم بپردازیم.

کارگردان نمایش «هملت، تهران 2017» در رابطه با نقطه اشتراک داستان هملت با لوکیشن تهران که در این اقتباس نمایشی اتخاب شده است، گفت: وقتی با نمایشنامه هملت روبرو شدم و می‌خواستم این اثر کلاسیک را کار کنم از خودم یک سوال کردم. گفتم بارها و بارها این نمایش کار شده؛ ضرورت اجرای آن برای من چیست؟ این سوالی است که هر کارگردانی از خودش می‌پرسد.

2

مرادی ادامه داد: بعد از این سوال، در جستجوی این بودم که چرا رابطه عاشقانه هملت و اوفلیا در این نمایشنامه گم شده است؟ نمایش‌هایی که درباره هملت اجرا و کار شده درباره ماجرای تردید هملت برای گرفتن انتقام، درگیری قدرت و رسیدن به آن است که توسط عموی هملت اتفاق می‌افتد. بنابراین چیزی که برای من مهم شد این بود که چقدر رابطه عاشقانه هملت و اوفلیا در روابط قدرت و قدرت‌طلبی آدم‌ها و سیاست گم و گور شده و از بین رفته است.

او خاطرنشان کرد: برای من تراژدی مرگ هملت یا پدرش یا در پایان نمایش کشته شدن مادرش و عمویش نبود. برای من تراژدی، مرگ اوفلیا و مرگ عشق هملت و اوفلیا بود. بعد از آن در زندگی عادی‌ام در شهر تهران با هملت و اوفلیاهای زیادی روبرو شدم که در همین شرایط زیست می‌کنند و گاهی عشق و حتی زندگی‌شان را از دست می‌دهند و این محصول جهان مدرن و زندگی شهری است.

کارگردان نمایش «شکلک» با بیان اینکه «وقتی نمایشی را براساس تفکرات امروز مدرنیزه می‌کنید با اتکا به گذشته کلاسیک، تفکر امروزی از اثر می‌کنید» گفت: این کاری بود که در نوشتن نمایش «هملت، تهران 2017» که براساس نمایش هملت شکسپیر نوشته شده، شکل گرفت؛ یعنی جستجو کردن مسیر رابطه هملت و اوفلیا در نمایشنامه و توجه به قصه‌های مشابهی که در شهری که در آن زندگی می‌کنیم در حال رخ دادن است.

مرادی در پاسخ به این سوال که چقدر اتفاق‌هایی که تراژدی نمایش هملت شکسپیر را شکل داده در برداشت نمایشی او هم وجود داشته؟ و چقدر بستر حوادث این نمایشنامه مانند همسرکشی مادر و تبانی با عموی هملت، در فضای داستانی این اقتباس در تهران مشترک بوده است، گفت: مثلا داستان رابطه دو دختر در اول نمایش که از زندگی عادی‌شان تعریف می‌کنند که چطور مادر و عمویشان پدرشان را کشته‌اند در واقع داستانی است که در شهر کرج اتفاق افتاده بود.

او تصریح کرد: تمام داستانک‌هایی که در این نمایشنامه وجود دارد واقعی است. مثل اسیدپاشی که در تهران اتفاق می‌افتد و در نمایشنامه وجود دارد که هملت امروز ما در شهری مانند تهران به نوعی برای گرفتن انتقام روی صورت اوفلیا اسید می‌پاشد. به لحاظ معنایی خیلی ارتباط با کاری دارد که هملت در نماشنامه شکسپیر با اوفلیا می‌کند وقتی پدر او را می‌کشد.

کارگردان نمایش «افسون معبد سوخته» ادامه داد: چرا اوفلیا در نمایش شکسپیر دیوانه می‌شود؟ آیا دیوانگی اوفلیا صرفا به دلیل مرگ پدرش است؟ نه؛ دیوانگی اوفلیا به دلیل این است که هملت که عشق او بوده قاتل پدرش است. عشقی که قرار بود بیاید و او را در زندگی نجات دهد و سعادت را برایش بیاورد حالا برای او نگون‌بختی آورده. وقتی آن دختر در نمایش، در تهران با این پسر دوست می‌شود آرزویش این بوده که به زندگی سعادتمند برسد اما در نتیجه چه اتفاقی می‌افتد؟ با گفتن اینکه من نمی‌خواهم با تو زندگی کنم چه اتفاقی برایش می‌افتد؟ پسر روی صورتش اسید می‌پاشد.

مرادی با بیان اینکه «به لحاظ محتوایی و معنایی پیوندی است که من بین رابطه هملت و اوفلیا چه در گذشته و چه در امروز می‌آورم» گفت: برای همین است که بازیگران و هملت‌ها و اوفلیاها در نمایش همیشه از دالانی پر از دود بیرون می‌آیند. وقتی راجع به گذشته حرف می‌زنیم آنها از دالانی پر از دود بیرون می‌آیند. در واقع این دالان برای من مسیر اتصال گذشته و امروز است.

او با بیان اینکه «در قصه و خرده داستان‌هایی که روایت می‌کنیم تهران برای من سمبل جامعه مدرن شهری امروز است» گفت: می‌توانستم این نمایشرا به رم ببرم و اسمش را «هملت، رم 2017» بگذارم. در واقع تهران سمبل زندگی مدرن و شهری است که چطور با فشارهای خودش به عنوان یک کلانشهر ما را از هم دور کرده و ما را تبدیل به جزیره‌های دور افتاده از همدیگر کرده است.

این کارگردان تئاتر یادآور شد: نمایشنامه «هملت، تهران 2017» قصه عشقِ تنهایی دو تا آدم است. آدم‌هایی که امروز در تهران تنها زندگی می‌کنند درحالی که شاید درکنار هم باشند. در واقع فقدان عشق؛ چیزی است که در نمایشنامه هملت به شدت به وجود می‌آید و این ماهیت را بسط و گسترش می‌دهد.

مرادی با تائید این نکته که «حال و هوای کارهایش از نظر فرم و اجرا و قصه‌ها باهم متفاوند؛ ولی مساله مشترک بین آنها مفهوم عشق است» گفت: امروزه به نظر من دغدغه بزرگ انسان‌ها در ابتدا عشق، دوم تنهایی و سوم کشف این است که چطور مسالمت‌آمیز باهم زیست کنیم.

مرادی تصریح کرد: اینها دغدغه‌های انسان مدرنیسم است و شما می‌بینید که این دغدغه در نمایشنامه هملت کاملا وجود دارد و من در اجرای خودم به شدت روی آن پافشاری کردم و در قصه‌ها و داستانک‌هایم درباره آن حرف زدم.

او ادامه داد: من در هر سه کار اخیرم دغدغه خودم را در این موارد گسترش داده و حرکت دادم؛ چه در یک قصه ژاپنی (افسون معبد سوخته)، چه در قصه‌ای که توسط سه زن از منطقه خاورمیانه روایت می‌شود (نامه‌هایی عاشقانه از خاورمیانه) و چه در قصه‌ای که امروز در نمایش «هملت، تهران 2017» روایت می‌شود.

کارگردان نمایش «هملت، تهران 2017» با اشاره به عناصر نمایشی که در این کار وجود دارد، گفت: وقتی اثر اجرا می‌شود از مرز کلاسیک و رئالیسم می‌رود به سمت سورئالیسم. دکور شباهت زیادی به دوره کلاسیک و ملکه الیزابت که شکسپیر در آن کار می‌کرده دارد. پنجره‌هایی را می‌بینیم که در رومئو و ژولیت استفاده می‌شود اما با نگاه مدرن؛ به طوری که پنجره‌های تهران قدیم روی آن شکل می‌گیرد.

سینا ساعى، زهرا بهروزمنش، آرمیتا فروزنده، محیا صدرزاده، دریا خلیلی، پانته‌آ قدیریان، دلنیا قادرپور، فرهاد رادمان، میلاد معیّری، محمد مسگری، سلمان صالحی، رضا داوودوندی (به ترتیب ورود به صحنه) بازیگران نمایش «هملت، تهران 2017» هستند که با نویسندگی و کارگردانی کیومرث مرادی در پردیس تئاتر شهرزاد در حال اجراست.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید