لرزه‌ای که نوسان ارز بر جامعه وارد می‌کند

روان جامعه زیر سم ضربه‌های “دلار”!

    کد خبر :258321

وقتی به صورت مداوم و نسلی با بحران مواجه باشید، ذهنیت شما همیشه اوضاع را بحرانی و بی‌ثبات می‌بیند.نمی‌توانیم مردم را محکوم کنیم. کسانی که دست‌اندرکار هستند باید پاسخگو باشند. رفتار مردم بخاطر بی اعتماد شدن به پول ملی است. باید ببینیم در سیاست‌های کلان، در استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایمان چطور عمل کردیم که این بی اعتمادی نسبت به پول ملی ایجاد شده است؟

چند روزی است قیمت دلار به صورت لحظه‌ای افزایش می‌یابد. بسیاری از مردم همچنان برای خرید ارز در خیابان فردوسی تجمع کرده‌اند.

به گزارش فرارو، بعد از چند روز دولت به التهابات ارز واکنش رسمی نشان داد. سخنگوی دولت گفت: ان‌شاءالله وضعیت فعلی بازار ارز را به سمت تعادل می‌بریم!

همچنان آینده بازار ارز وضعیت مشخصی ندارد. سایت‌های فروش کالای اینترنتی کالا‌های وارداتی گرانقیمت ازجمله لپ‌تاپ و لوازم خانگی را حذف کرده اند. بازار خریدوفروش خودروی خارجی هم تعطیل است.

به گفته کامران نذری اقتصاددان و استاد دانشگاه «با اوج گرفتن نرخ ارز مردم نسبت به آینده نگران می‌شوند و این نگرانی خود در نهایت به تورم و گرانی ختم خواهد شد».

اما به اعتقادات جامعه شناسان این نوسانات علاوه بر تاثیرات اقتصادی می‌تواند موجب بی اعتمادی مردم و تصمیمات غیر عقلانی شود.

حسن حسینی جامعه شناس در گفتگو با فرارو به بررسی تاثیرات اجتماعی نوسان ارز بر جامعه می‌پردازد:
همراه با گران شدن دلار شاهد تجمع مردم برای خرید ارز هستیم. به نوعی جو نگرانی و بلاتکلیفی در مردم دیده می‌شود. به نظر شما تاثیرات جامعه شناختی نوسان مداوم قیمت ارز چیست؟
تمایل مردم برای تبدیل پول ملی به پول خارجی باید در کانکست بزرگتری به نام “بی اعتمادی” بررسی شود. یعنی جامعه ما در وضعیتی قرار گرفته که آینده‌اش به هیچ وقت قابل پیش بینی نیست.

وقتی جامعه‌ای به این مفهوم در حالت نابسامانی و سردرگمی باشد قطعا مردم در تصمیم گیری‌ها نرمال رفتار نمی‌کنند.

از طرف دیگر جامعه نیاز به یک سری رفرنس معتبر دارد. صحبت‌های این رفرنس‌ها باید روی افکار عمومی تاثیر داشته باشد.

این تاثیرات باید بتواند در بین مردم در آن جهتی که هدف گذاری شده تغییراتی ایجاد کند. اما در جامعه ما چنین چیزی وجود ندارد. علت نبود چنین رفرنسی این است که ما در سطوح عالی سیاسی هماهنگی، هم‌فکری و هم کلامی نداریم.

پس شاهد یکی سری نظام گسیختگی در رفتار‌ها خواهیم بود که یکی از اشکال آن در حوزه اقتصادی ظهور پیدا می‌کند. چون مهم‌ترین چیزی که مردم به صورت روزمره با آن سروکار دارند خرید‌و‌فروش، در آمد و هزینه کردن است.

به نظر من علت التهاب در بازار ارز هیچ ربطی به تهدیدات ترامپ و اقدامات عربستان ندارد. علت اصلی، مشکلات داخلی ما است. این مشکلات باید با همفکری و همخوان شدن بیان‌های سیاسی ما در سطح جامعه برطرف شود. مجلس و دولت باید سعی کنند چشم انداز مطلوبی را در مقابل مردم قرار بدهند.

وقتی به صورت مداوم و نسلی با بحران مواجه باشید، ذهنیت شما همیشه اوضاع را بحرانی و بی‌ثبات می‌بیند. این ذهنیت بی ثبات طبیعتا یکی از تبعاتش می‌تواند در حوزه اقتصاد و تبدیل پول ملی به خارجی باشد.

واکنش مردم در فضای روانی ایجاد شده چه تاثیراتی بر جامعه می‌گذارد؟
رفتار مردم در التهابات ارز مشکلات اقتصادی را در کوتاه مدت و بلند مدت به صورت فزاینده افزایش خواهد داد. یعنی قطعا واکنش رفتار مردم به صورت منفی به سمت خودشان برمی‌گردد.

در ضمن فردی که دلار را ۵ هزار تومان می‌خرد که ۶۰۰۰ تومان بفروشد باز هم سودی نبرده است. چون کالایی هم که می‌خواهد تهیه کند (مثلا مسکن) با قیمت ۶ هزار تومان محاسبه می‌شود.

در مورد التهابات ارز و رفتار مردم بیش از هرچیز به ایجاد “ثبات فکری” در جامعه نیاز داریم.

این ثبات فکری چطور به وجود می‌آید؟
درست است تهدید خارجی وجود دارد. ولی خودمان باید در داخل به یک سری اصول، ارزش‌ها و منافع ملی پایبند باشیم. گروه‌های رقیب سیاسی نباید برای پایین آوردن رقیبشان که نزدیک به قدرت است دست به هر کاری بزنند.

در فضای سیاسی ما باید مرز مشخصی بوجود بیاید که آن مرز مشخص “منافع عالی ملی” است. این باید مد نظر همه باشد؛ از آحاد ملت تا فعالان سیاسی. هرگونه اظهار نظری در صدا و سیما، روزنامه‌ها یا منبر باید حساب شده باشد.

متاسفانه ما برخلاف دنیای توسعه یافته، بی حساب‌کتاب عمل می‌کنیم. این بدعملی ما در دنیای سیاست و حتی عالم رسانه موجب می‌شود جامعه دچار ناهنجاری شود.

این روز‌ها شاهد دستپاچگی مردم و هجوم اقشار مختلف برای خرید ارز هستیم؟ چرا به محض افزایش قیمت دلار چنین جوی در جامعه بوجود می‌آید؟ 
هجوم مردم برای خرید ارز به تجربه‌‌های قبلی آنها برمی‌گردد. مثلا دلاری که در دولت هشتم هزار تومان بود در دولت بعدی می‌شود ۳ هزار تومان. همین تجربه‌ها مجددا در ذهنیت مردم بازتکرار شده و باقی مانده است.

مردم مجددا کاهش قدرت خریدشان را می‌بینند. پس حداقل برای ثابت نگه داشتن ارزش پولشان بازهم به بازار ارز هجوم می‌آورند.

این مساله همواره وجود دارد پس حتما یکی از محور‌های سیاست گذاری اقتصادی باید “ثبات ارزش پول ملی” باشد، ولی متاسفانه این طور نیست.

ما نمی‌توانیم مردم را زیاد محکوم کنیم. کسانی که دست‌اندرکار هستند باید پاسخگو باشند. رفتار مردم بخاطر بی اعتماد شدن به پول ملی است. باید ببینیم در سیاست‌های کلان، در استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایمان چطور عمل کردیم که این بی اعتمادی نسبت به پول ملی ایجاد شده است؟

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید