رمزگشایی میدل ایست مانیتور از نگرانی های پشت پرده اسرائیل در جریان حمله اخیر آن به نوار غزه
ما نمی توانیم نسبت به این واقعیت بیاعتنا باشیم که یک انتخابات عمومی در اراضی اشغالی در پیش است و “یائیر لاپید” به عنوان نخست وزیر موقتِ اسرائیل نیاز دارد تا برای خود و دولتش دستاوردسازی کند. در این میان، رهبران اسرائیلی به خوبی نشان داده اند که هیچ چیز برای آن ها در یکچنین موقعیت هایی بهتر از ایجاد دستاورد برای خودشان از خونِ ملت فلسطین نیست.
بازتاب-پایگاه خبری “میدل ایست مانیتور” در گزارشی، به رمزگشایی از نگرانی های اصلی و پشت پرده رژیمصهیونیستی و دولت موقت آن در بابِ حمله اخیر این رژیم به نوار غزه، و واکنش گروه های مقاومت فلسطینی به این موضوع پرداخته است.
میدل ایست مانیتور در این رابطه می نویسد: «پس از پایانِ آخرین دور از تجاوز نظامی اسرائیل به نوار غزه که فقط 60 ساعت به طول انجامید، انتقادهای تصمیم سازانِ سیاسی و نظامی اسرائیلی از این جنگ و درگیری جدید به اوج خود رسید. مهمترین جنبه از این انتقادها معطوف به این مساله بود که بسیاری این اعتقاد را داشتند که بمبارانِ نوار غزه، عملا می تواند اسرائیل را به دامان درگیری های بیشتری سوق دهد که در قالب آن ها شاید آغاز جنگ با اسرائیل باشد، با این حال، لزوما پایان آن با اسرائیلی ها نخواهد بود.
تهاجم اخیر اسرائیل علیه نوار غزه با اقدام اسرائیلی ها در به شهادت رساندنِ یک فرمانده نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین اوج گرفت. با این حال، نگاهی عمیق تر به وضعیت جاری با توجه به آتش بسی که به تازگی برقرار شده نشان می دهد که اساسا سیاستِ اسرائیل نسبت به نوار غزه از نواقص و کمبودهای جدی رنج می برد.
شاید اولین نقصِ سیاست اسرائیل در مورد نوار غزه به طور خاص با توجه به حمله اخیر این رژیم به منطقه مذکور، مرتبط با شکنندگیِ طراحی و برنامه ریزی نظامی باشد که اسرائیل از زمانِ جنگ سالِ گذشته خود علیه نوار غزه سعی داشته تا جای ممکن آن را رفع کند. با این حال، این چالش همچنان پابرجاست. اسرائیلی ها به هیچ عنوان فکر نمی کردند که گروه های مقاومتِ فلسطینی آماده باشند که به اقدامات غیرقانونی اسرائیلی ها واکنشی گسترده و فراگیر را نشان دهند. دلیل اصلی آن ها در این زمینه نیز این بوده که اساسا این گروه ها به دنبال ثبات در حکمروایی خود هستند و نمی خواهند این مساله را به خطر بیندازند.
یکی دیگر از مشکلات و چالش هایی که جنگ اخیر اسرائیل علیه نوار غزه بار دیگر آن را به وضوح به طرف اسرائیلی نشان داد، ثابت کردنِ این نکته بود که اساسا معادله راهبردی که اسرائیل سعی دارد در مواجهه با مقاومت فسلطین برقرار کند و مبتنی بر برتری مطلقِ اسرائیلی ها است، تا حد زیادی از مبانی درست و محکمی برخوردار نیست. طرح اسرائیل مبنی بر اینکه تهاجم اخیر خود به نوار غزه را معطوف به هدف قراردادنِ جنبش جهاد اسلامی کرده نیز اساسا راهگشا نبوده است و نتوانسته میدان مبارزه را به نفع اسرائیل تغییر دهد.
اسرائیلی ها فکر می کردند که در صورت اعلانِ جنگ علیه جنبش جهاد اسلامی، حماس وارد میدان نخواهد شد و همین مساله تفرقه میان گروه های مقاومت را نیز به نحو قابل ملاحظه ای افزایش خواهد داد. با این حال، شواهد و قرائن حاکی از این هستند که در ساعاتِ پایانی تجاوز(سه روزه) اخیر اسرائیل به نوار غزه و قبل از حصول آتشبس، حماس حمایت های مختلفی را از جهاد اسلامی انجام داده است. البته که سرنوشت این جنگ نیز متفاوت از جنگ های پیشین اسرائیل علیه نوار غزه نبود. از این رو، وحشت صهیونیست ها از اینکه احتمالا با جنگی فراگیر و فرسایشی رو به رو خواهند شد، به جهاد اسلامی و دیگر گروه های مقاومتِ مستقر در نوار غزه این اجازه را داد تا معادلات خاص خود را بر طرفِ اسرائیلی تحمیل کنند و به نوعی برای مقابله با اقدامات احتمالی آتیِ صهونیست ها آماده شوند.
تقریبا اغلب تحلیلگران این نکته را می دانستند که اسرائیل در جریان تهاجم اخیر خود به نوار غزه، به دنبال حملهای کوتاه مدت بود. این رژیم علاقه ای به انجام یک عملیاتِ گسترده و فراگیر علیه نوار غزه نداشت. این در حالی است که در ظاهر اقدام به اعزام شمار قابل توجهی نیروی زمینی به مناطق پیرامونی نوار غزه کرده بود. از دید اسرائیل، عملیات طولانی مدت آن علیه نوار غزه، به معنای ایجاد خسارات و تلفات قابل توجه انسانی، اقتصادی و امنیتی برای این رژیم بود.
ارتش اسرائیل با به راه انداختنِ تهاجم جدید خود علیه نوار غزه، سعی داشت تا جای ممکن امنیت شهرک های نزدیک به نوار غزه را تامین و تضمین کند. از سوی این رژیم بر آن بود تا مانع از ایجاد وحشتی سراسری در اراضی اشغالی و ایحاد بی نظمی در این اراضی شود. مولفه دیگری که در جریان تهاجم اخیر اسرائیل به نوار غزه مد نظر این رژیم بود این نکته بود که اساسا اسرائیلی ها نسبت به جبهه شمالی از جانب لبنان و سوریه به شدت نگران بودند. در ماه میِ سال قبل میلادی و در جریان حمله سال گذشته اسرائیل به نوار غزه، راکت هایی از خاک لبنان به سمت اراضی اشغالی شلیک شدند و امکان داشت که بار دیگر نیز این اتفاق حادث شود. تاکنون گزارش های مختلفی دال بر این مساله منتشر شده که جنبش حماس و جریان مقاومت توانسته اند در اردوگاه های پناهجویانِ فلسطینی در لبنان، سازوکارهای نظامی خاصی را ایجاد کنند.
با این همه، مولفه دیگرِ مرتبط با این نکته است که فلسطینی هایی که در قلب اراضی اشغالی زندگی می کنند، اساسا چگونه به تجاوزگری های رژیم اسرائیل در غزه و کرانه باختری پاسخ می دهند. سال گذشته آن ها به خیابانها ریختند و حمایت های گسترده ای را از گروه های مقاومت و محکوم سازی اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی در مسجد الاقصی علیه نمازگزاران و زائران فلسطینی انجام دادند. همین مساله به طور خاص در شرایط کنونی به شدت نیروهای پلیس رژیم اسرائیل را در وحشت و آماده باشِ کامل فرو برده است.
اضافه بر این، اسرائیل درک کرده که نیاز به سازماندهی یک کارزارِ سیاسی و رسانه ای بین المللی جهت حمایت از تجاوزاتش علیه فلسطینی ها دارد زیرا جهان به خوبی می داسنت که دور تازه حملات علیه فلسطینی ها را رژیم اسرائیل آغاز کرده و اساسا این رژیم نیاز به توجیه این مساله و اقدام نامشروعِ خود دارد. بدون تردید یک جنگ فرسایشی برای رژیم اسرائیل تا حد زیادی شرایط را برای صهیونیست ها سخت تر می کرد. سیاستمداران غربی نقش خود را به گفتنِ این نکته که گروه های مقاومت فلسطینی نباید به سمت اسرائیل راکت پرتاب کنند و اسرائیل حقِ دفاع از خود را دارد، محدود کرده اند. این در حالی است که این استدلال از هیچ پایه و اساسی برخوردار نیست و اساسا اسرائیل به عنوان یک رژیم اشغالگر، کاملا از یکچنین حقوقی محروم است.
در نهایت باید گفت که ما نمی توانیم نسبت به این واقعیت بیاعتنا باشیم که یک انتخابات عمومی در اراضی اشغالی در پیش است و “یائیر لاپید” به عنوان نخست وزیر موقت اسرائیل نیاز دارد تا برای خود و دولتش “دستاوردسازی” کند. در این میان رهبران اسرائیلی به خوبی نشان داده اند که هیچ چیز برای آن ها در یکچنین موقعیت هایی بهتر از ایجاد دستاورد برای خودشان از خونِ ملت فلسطین نیست.
حمله و تجازو اخیر اسرائیل به نوار غزه نخستین تهاجم گسترده اسرائیل علیه فلسطینی ها در دولت یائیر لاپید بود. این نخستین بار در 13 سال اخیر نیز بود که جنگی با مخالفتِ حزب لیکودِ اسرائیل علیه فلسطینی ها آغاز شده است و البته نخستین باری هم بود که یک دولت اسرائیلی در شرایطی که یک حزب عربی در چهارچوب ائتلاف آن در قدرت حضور داشته، به فلسطینی ها حمله نظامی کرده است.
هنگامی که جنگ غزه در ماه میِ سال 2021 به وقوع پیوست، لاپید و همکارانش نتانیاهو را متهم کردند که با اغراض سیاسی علیه فلسطینی ها جنگ به راه انداخته اند. این در حالی است که اکنون خودِ لاپید از یکچنین حربه ای استفاده می کند.
اسرائیلی ها می دانستند که یائیر لاپید باید جدیدترین حمله اسرائیل به نوار غزه را ظرف دو یا نهایتا سه روز به پایان برد. به نحوی که کمترین خسارات و فجایع متوجهِ رژیم اسرائیل شود و آبروی آن نزد شهروندان اسرائیلی حفظ شود. آن ها می دانستند که وی به احتمال زیاد خسارت های قابل توجهی را متحکل خواهد شد اگر قرار باشد جنگ، ماهیتی فرسایشی را به خود بگیرد. در این راستا اگر جنگ اخیر علیه نوار غزه تنها چند روز بیشتر ادامه می یافت، هیچ بعید نبود ک یائیر لاپید با فاجعه ای تمام عیار رو به رو شود. لاپید با توافقِ آتش بسی موافقت کرد که از تاثیرات مثبت و یا منفیِ آن بر انتخابات آتی اسرائیل بی اطلاع بود. درست به همین دلیل است که هیچ تعجبی ندارد وقتی می بینیم اسرائیلی ها اکنون به شدت نگران و آشفته هستند.»