رمزگشایی از تاکتیک رئیس جمهوری آمریکا در مواجهه با برجام
شبکه خبری بلومبرگ از تدوین استراتژی جدید آمریکا در قبال برجام خبر داد و نوشت این استراتژی تنها در انتظار تایید دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالاتمتحده است. ادامه تعلیق تحریمهای هسته ایران، تایید نکردن پایبندی تهران به توافق هستهای و اصلاح برجام، سه محور اصلی راهبرد جدید آمریکا در قبال توافق هستهای است. آمریکا تلاش دارد نقاط ضعف برجام – بهزعم واشنگتن – یعنی موقت بودن توافق هستهای، گنجانده نشدن موضوع موشکی جمهوری اسلامی و همچنین بندهای مربوط به بازرسی از سایتهای نظامی ایران در برجام را مورد مذاکره مجدد قرار دهد.
خبرگزاری بلومبرگ از نهایی شدن استراتژی جدید آمریکا در قبال برجام خبر داده است؛ بر این اساس در این راهبرد قرار است بهجای پاره کردن برنامه جامع اقدام مشترک، واشنگتن این توافق را با اعمال تحریمها و محدودیتهای بیشتر محکم کند. این تحول در شرایطی است که رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفته است که حتی در صورت خروج آمریکا از توافق هستهای که این مساله میتواند به رقابت تسلیحاتی هستهای منجر شود، ایران میخواهد به اجرای این توافق ادامه دهد.
در یک ماه اخیر و در آستانه سومین دوره تایید پایبندی ایران به مفاد توافق از سوی آمریکا، مقامات ایالاتمتحده در تلاشهای فراگیر، فشارها برای اعلام آنچه عدم پایبندی ایران به روح برجام خوانده میشود را افزایش دادهاند. به گزارش انتخاب، خبرگزاری بلومبرگ در این باره نوشت: «از زمانیکه دونالد ترامپ رئیسجمهور شده است، متحدان اروپایی نگران شدهاند که او بخواهد به وعده انتخاباتی خود عمل کند و از توافق هستهای با ایران خارج شود.»
مقامات آمریکایی مدعی شدند که یک راهبرد جدید درخصوص توافق هستهای تدوین شده که منتظر تایید رئیسجمهوری است. این طرح به جای نابود کردن توافق هستهای، آن را تقویت میکند. این طرح بهطور خلاصه شامل سه محور معافیت تحریمی، عدم تایید پایبندی ایران و ترمیم توافق است که بنا به گزارش بلومبرگ، درجایی میان نابود کردن توافق و حفظ توافق قرار دارد.
در روز چهاردهم سپتامبر، انتظار میرود که ترامپ تحریمها علیه صادرات نفتی و بانکهای ایران را بار دیگر براساس برجام لغو کند. براساس قانونی که در کنگره در سال 2015 تصویب شد، رئیسجمهور در مورد این تحریمها، هر 120 روز یکبار باید تصمیمگیری کند. ترامپ پیش از این در ماه مه دستور لغو تحریمها را داد و انتظار میرود که مجددا دست به چنین کاری بزند. با این حال، ترامپ قرار است نگرانیهای دولت آمریکا در مورد برجام را تشریح کند. به گفته مقامات آمریکایی، برجام سه نقص عمده دارد؛ لغو محدودیتها در مورد مسائلی از جمله میزان ذخیره اورانیوم با غنای پایین ایران بین 2025 تا 2030، شکست برجام در ممانعت از توسعه موشکهای بالستیک از سوی تهران و تبصرههای ضعیف در مورد بازرسی تاسیسات نظامی ایران.
بلومبرگ در ادامه گزارش خود نوشت: «این مساله مهمی است، چراکه مصوبه 2015 کنگره از وزیر خارجه میخواهد که پایبندی ایران به برجام را تایید کند و این فرصتهای زیادی فراهم میکند. همانطور که نیکی هیلی اخیرا گفت، ترامپ در صورتیکه به این نتیجه برسد که توافق هستهای به نفع منافع آمریکا نیست، میتواند عدم پایبندی ایران را اعلام کند، حتی اگر تهران از نظر فنی به برجام احترام گذاشته باشد.»
از حالا، مقامات آمریکایی میگویند که ترامپ در ذهن دارد که ایران را متعهد به مفاد برجام اعلام نکند، چراکه برنامه موشکهای بالستیک خود را ادامه میدهد. اقدام ترامپ به اعلام عدم پایبندی ایران به برجام، توافق هستهای را از بین نمیبرد. اما این ماجرا را برعهده کنگره میگذارد که از آن به بعد باید بین اعمال تحریمهای مجدد یا عدم اعمال آن انتخاب کند. ترامپ همچنین باید تا 15اکتبر تصمیم بگیرد که ایران را پایبند به برجام معرفی کند یا نه. این زمانبندی و فاصله زمانی بین لغو تحریمها از سوی ترامپ و مهلت موجود برای تایید پایبندی ایران، فرصت دیپلماتیکی را بهوجود میآورد.
فشار بر انگلیس و فرانسه
هفته آینده، مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک تشکیل میشود و قرار است ترامپ این موضوع را با همتایان انگلیسی و فرانسوی خود در میان بگذارد و از آنها بخواهد آلمان را نیز در مذاکره مجدد توافق به میدان بیاورند. در همین زمینه مشاور رئیسجمهوری سابق آمریکا در یادداشتی نوشته راهبرد دولت ترامپ باید همراه کردن کشورهای اروپایی برای تشدید فشار علیه ایران باشد. «دنیس راس»، سیاستمدار کهنهکار آمریکایی که در دوره چندین رئیسجمهور از جمله در دولت قبل آمریکا بهعنوان مشاور رئیسجمهوری فعالیت کرده در یادداشتی نوشته که سیاست کشورش در قبال ایران باید بر منزوی کردن تهران و بالا بردن هزینه رفتارهای منطقهای ایران استوار باشد. او همچنین پیشنهاد کرده واشنگتن باید اروپاییها را در این مسیر با خودش همراه کند.
با نزدیک شدن به ضربالاجل 15 اکتبر، ترامپ اهرمهایی در مواجهه با اروپاییهایی که از توافق هستهای حمایت میکنند و بانکها و کمپانیهایشان در حوزه انرژی در ایران فعال هستند، در اختیار دارد. اگر کنگره تصمیم به اعمال مجدد تحریمها بگیرد، سرمایهگذاران اروپایی باید بین ادامه کسبوکار و فعالیت تجاری با آمریکا و ایران، یکی را انتخاب کنند. به نظر میرسد فرانسویها و انگلیسیها در این مورد موضع مثبتی دارند. دو دیپلمات آمریکایی اخیرا گفتهاند که همتایان آنها در لندن و پاریس این سیگنال را دادهاند که حاضر به بررسی بحث فشار به ایران در جهت حل نقایص توافق هستهای هستند. با تمام این احوال، ترامپ ثابت کرده که غیرقابل پیشبینی است. ممکن است این استراتژی تیم امنیت ملی خود را قبول نکند. جرارد آرود سفیر فرانسه در آمریکا در واکنش به این گزارش ادعایی با انتشار پیامی در صفحه توئیتر خود نوشت: پاریس از هیچگونه مذاکره مجدد درباره برجام که باید به همینگونه که هست اجرا شود، حمایت نمیکند. او در پیامی دیگر تاکید کرد که هر گونه رفتار با توافق هستهای باید براساس ویژگیهای آن انجام گیرد و توافق باید بهطور کامل از سوی تمام طرفها به همان شکلی که هست، اجرا شود.
توافق را ادامه میدهیم
همزمان با انتشار این خبرها، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران میگوید درصورت از بین رفتن برجام، طرف مقابل بیشتر ضرر خواهد کرد. علی اکبر صالحی معاون رئیسجمهوری در گفتوگو با نشریه اشپیگل مسائل مهمی درخصوص برجام مطرح و تاکید کرد حتی در صورت خروج آمریکا از توافق هستهای، ایران میخواهد به اجرای این توافق ادامه دهد. او هشدار داد که در صورت از میان رفتن توافق هستهای، این مساله میتواند به رقابت تسلیحاتی هستهای منجر شود.
صالحی در این گفتوگو با بیان اینکه ما بهطور دائمی درحال ارزیابی این مساله هستیم که آیا این توافق به نفع ما است یا اینکه هزینه ماندن در توافق بسیار بالا است یا نه، گفت: «اگر آمریکا از توافق خارج شود اما سایر کشورها یعنی انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه متعهد باقی بمانند، در این صورت ایران نیز به احتمال زیاد بدون آمریکا هم به تعهدات خود پایبند خواهد ماند.» او افزود: «اما اگر آمریکا از توافق خارج شود و اروپا نیز پیروی کند در این صورت، توافق بهطور حتم نابود میشود و ایران به آنچه قبلا بود بازمیگردد و حتی از لحاظ فنی به سطح بالاتری خواهد رفت. من بهعنوان شخصی که در این مذاکرات بوده است، مایل به چنین اتفاقی نیستم.»
علیاکبر صالحی با اشاره به این موضوع که اگر توافق هستهای نقض شود، ما از لحاظ اقتصادی با مشکلاتی روبهرو خواهیم شد؛ اما از لحاظ سیاسی دستاورد خواهیم داشت، ادامه داد: «به جوانان کشورمان میگوییم که دیگر به آنها اطمینان نکنید؛ ما یک بار امتحان کردیم و نرمش نشان دادیم تا به توافق هستهای برسیم.» رئیس سازمان انرژی اتمی در بخش دیگری از این گفتوگو با بیان اینکه اگر توافق هستهای از بین برود، هیچ بختی برای حلوفصل مساله هستهای کرهشمالی نخواهد بود، افزود: «کرهشمالی میگوید آنها توافق هستهای با ایران را از بین بردند ما چگونه میتوانیم به آنها اطمینان کنیم؟ این اقدام همچنین پیمان منع اشاعه هستهای را مخدوش میکند. یک سونامی خشم از طرف کشورهای علاقهمند به استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای ایجاد خواهد شد.»
مخالفت آتشین با تصمیم ترامپ برای جنگ با ایران
از سوی دیگر نشریه نیویورکر در بحبوحه تنشآفرینیهای آمریکا درخصوص توافق هستهای نوشت: «شبح جنگی ویرانگر بر منطقه سایه انداخته است؛ ترامپ عاشق رجزخوانی و بیاثرکردن هر چیزی است که اوباما انجام داده است و این وسط، ماجرای ایران وضعیتی شبیه به سال ۲۰۰۲ دارد؛ به ویژه که هواداران آتشین جنگ عراق دوباره به صحنه سیاسی آمریکا بازگشتهاند، البته این بار در مقام منتقدان آتشین ترامپ؛ آنها در روزهای آتی در سناریوی احتمالی جنگ با ایران، نقشی تعیینکننده بازی خواهند کرد.»
به گزارش بازتاب، نیویورکر در گزارش خود با اشاره به بازگشت حامیان جنگ عراق به صحنه، در مقام منتقد ترامپ نوشته است: «این روزها لاجرم وقایع سال ۲۰۰۲ را در ذهن زنده میکند. همچون آن زمان، امروز نیز دولت جدیدی بر سر کار آمده که یک کشور خاورمیانهای را هدف حملات و انتقادات خویش قرار داده است: این بار نوبت همسایه عراق است، یعنی ایران. امروز هم همچون آن زمان، یک رئیسجمهوری بهطور پیوسته و بهطرز فزاینده آن کشور خاورمیانهای را تهدید میکند و اطلاعات را در جهت پیشبرد مقاصد سیاسی خویش دستکاری میکند تا با واقعیتهای بدیل جور دربیایند و امروز هم همچون آن زمان، برخی از نافذترین صداهای بیرون از دولت، نقش حیاتیای را در بیاعتبار ساختن یا مشروعیتبخشی به تصمیماتی ایفا خواهند کرد که خطر وقوع یک جنگ غیرضروری و شتابزده دیگر را با خود به همراه دارند.»
این نشریه با اشاره به این موضوع که چند تن از حامیان و مبلغان طراز اول جنگ عراق امروز اما دوباره به صحنه بازگشتهاند، افزود: «پیش از موعد انتظار و از طریق اعلام مخالفت بنیادی و آتشین خود با رئیسجمهور ترامپ — و ادبیات و لحن پوپولیستی و دیدگاههای انزواطلبانه ناگوارش —؛ آنها از این طریق تجدید حیات سیاسی یافته و به میدان بازگشتهاند. ویژگیهای مشترک این افراد، اتخاذ سیاستهای متمایل به راست، سیاست خارجی جنگطلبانه و حمایت شدید از حمله به عراق است. امروز، آنها بهرغم تمام مسائل، بهعنوان گروهی متشکل ازغیرمنتظرهترین و موثرترین صداهای مخالف قد علم کردهاند.»
راههای بسیاری وجود دارد که ترامپ به توافقنامه ضربه بزند و موجب بروز بحران با ایران شود. پاییز امسال موعد دو ضربالاجل است: در ماه سپتامبر، آمریکا باید تحریمهای بهتعلیق درآمده درنتیجه برجام را لغو کند؛ در ماه اکتبر، آمریکا باید گواهی دهد که ایران به توافقنامه پایبند است. ترامپ میتواند از گواهی دادن به پایبندی ایران به برجام سرباز بزند؛ تحریمهایی را که درنتیجه توافقنامه هستهای به تعلیق درآمدند از نو وضع کند؛ به شدت و به دلایلی نامرتبط با برنامه هستهای، تحریمها بر ایران را افزایش دهد، یا بهرغم نبود مدارکی مبنی بر تخلف، خواستار آن شود که ناظران بینالمللی اجازه بازدید از مراکز نظامی حساس ایران را داشته باشند؛ این تهدید در هفته جاری و از سوی نماینده آمریکا در سازمان ملل، نیکی هیلی، مطرح شد.
اگر چنین اتفاقاتی رخ دهند، میتوان بهراحتی تصور کرد که اوضاع تعمدا یا ناخواسته به سمت جنگ و ستیز برود. ترامپ از پیش تماسهای سطح بالای دیپلماتیک بین دو کشور را متوقف کرده است، تماسهایی که برای رفع سوءتفاهمها و جلوگیری از تبدیل شدن اختلافات کوچک به منازعات جدی ضروری هستند. در همین اثنا، صحبت از تبلیغ برای تغییر حکومت در تهران در بین جمهوریخواهان کنگره، در محافل سیاسی محافظهکار واشنگتن و حتی از سوی مقامات دولت ترامپ فضا را نگرانکنندهتر کرده است. اگر ترامپ تحریمهای جدیدی وضع کند، ممکن است ایران از تعهداتش ذیل توافقنامه هستهای تخطی کند. ممکن است بین مستشاران نظامی آمریکا و نیروهای ایرانی که از قبل در عراق، یمن و سوریه در مجاورت یکدیگر مشغول عملیات بودهاند، برخوردی صورت بگیرد یا همانطور که در گذشته هم اتفاق افتاده است، ممکن است ناوهای نیروی دریایی ایران ناوهای جنگی آمریکا را در آبراههای باریک اطراف شبهجزیره عربستان به چالش بکشند.
در صورت عملی شدن هر کدام از این سناریوها، ترامپ انگیزهای برای حمله به ایران، احتمالا از طریق اقدام نظامی مستقیم پیدا میکند. عدهای از کارشناسان سیاست خارجی وی را تشویق خواهند کرد، درست همانطور که وقتی بعد از حمله شیمیایی موحش ارتش سوریه در ابتدای سال جاری، موشکهای تاماهاک را به سوی پایگاههای نظامی آن کشور پرتاب کرد، او را مورد تایید و تشویق قرار دادند. تقریبا میتوان گفت که ایران، در مواجهه با بدگمانی نسبت به مقاصد آمریکا، مسلما و به احتمال زیاد بهشکلی نامتقارن، دست به اقدامات تلافیجویانه در بخشهایی از منطقه خواهد زد؛ در نقاطی که نیروهای ایران برتریهایی نسبت به آمریکا دارند و منافع و نیروهای آمریکا آسیبپذیرند. پیشبینی وقایع بعدی دشوار و مهار آنها حتی دشوارتر است. نشریه نیویورکر در ادامه با بیان این که در آمریکا همه چیز برای جنگ با ایران مهیا است، مینویسد: «امروز اینها و سایر جمهوریخواهان مخالف پروپاقرص ترامپ با جبهه «مقاومت» متمایل به چپ ضدترامپ آرمانی مشترک یافتهاند و این جبهه با شور و اشتیاق از حضور رسانهای آنها استقبال میکند؛ همه این مفسران دیدگاه مشترک دیگری نیز دارند: حمایت دیرین از اتخاذ موضع خصمانهتری در قبال ایران، شامل برخورد نظامی، تغییر حکومت، یا هر دو. در مورد ایران، با آنکه نوعی «بازبینی» صوری سیاستها همچنان پی گرفته میشود، میل مفرط خود ترامپ به رجزخوانی و وسواس آشکارش برای بیاثرکردن هر آنچه اوباما انجام داده است، بیش از پیش به مسیری خطرناک منتهی میشود.»
ترامپ مدتهاست توافقنامه هستهای با ایران را بهعنوان «بدترین توافقنامه تاریخ» تقبیح میکند. در ماه ژوئیه، وی با بیمیلی در مقابل کنگره گواهی داد که ایران در حال اجرای برنامه جامع اقدام مشترک است. اما در ماه ژوئیه، ترامپ گفت که اعتقاد دارد ایران به «روح» توافقنامه پایبند نیست. نکته دیگری که وقایع سال ۲۰۰۲ را به یاد آدمی میآورد، آن است که بنابر گزارشهای واصله ترامپ فارغ از دادههای سرویسهای اطلاعاتی و بهرغم آنکه بقیه دنیا به این نتیجه رسیدهاند که ایران به تعهدات خود پایبند است، تیمی را برای پروندهسازی علیه ایران به خدمت گرفته است. همین چهارشنبه گذشته، بازرسان بینالمللی نظر کارشناسانهای را بازگو کردهاند که وزارت امور خارجه خود ترامپ هم آن را تایید میکند: اینکه ایران توافقنامه را نقض نمیکند.
برخی دلخوش به آن هستند که تیم امنیت ملی ترامپ جلوی اقدامات نظامی نابخردانه را خواهد گرفت. تا اینجای کار، آنها موفق شدهاند ترامپ را قانع کنند کاری به توافقنامه هستهای نداشته باشد و سه تن از پرسروصداترین حامیان جنگ با ایران را از شورای امنیت ملی کنار گذاشتهاند. اما وزیر دفاع، جیمز متیس که اخیرا در وصف او گفته شده که «کینهای ۳۳ ساله به ایران» دارد، هربرت ریموند مکمستر مشاور امنیت ملی و جان کلی رئیس دفتر جدید کاخ سفید، همگی در زمره فرماندهان نظامی مستقر در عراق بودند وقتی ایران با آمریکاییها در عراق درگیر شد. هر کاری هم که این سه نفر در مورد مسائل دیگر برای مهار تصمیمات غریزی و ناگهانی ترامپ انجام داده باشند، باید به یاد داشت که درمورد مساله ایران، آنها ممکن است همین نقش بازدارنده را ایفا نکنند. بهطور خلاصه، تعمدا تیشه زدن به ریشه توافقنامه هستهای خطر جرقه زدن یک جنگ و ستیز دیگر را در پی دارد. همه شواهد حاکی از آنند که زیرپاگذاشتن توافق هستهای یا دامن زدن به تنشهای نظامی فقط اوضاع را بدتر خواهد کرد. مخاطرات زیادی در این بین وجود دارد؛ ترامپ که دوران ریاستجمهوریاش تا اینجای کار این چنین نگرانکننده و اهمالکارانه بودهاست، بعید نیست مرتکب اشتباهی شود که تقریبا به اندازه جنگ عراق برای آمریکا گران تمام شود. اگر حامیان آن جنگ از تمایل آشکار ترامپ برای پذیرش خطر جنگ یا زدن جرقه آن حمایت کنند، به رویکرد خطرناک دولت اعتبار و به کنگره مبنایی منطقی برای همراهی با آن میدهند. با توجه به انتقادات آنها از ترامپ، یک پاسخ منطقیتر این خواهد بود که بهطور عمومی تصدیق کنند که هر اقدامی از سوی دولت برای برخورد با ایران عواقب خطرناکی در پی خواهد داشت یا اینکه رئیسجمهوری برای مدیریت کارآمد چنین برخوردی قابلاعتماد نیست.