خودکشی سیاسی نجفی؟!
محمد علی نجفی حالا پس از هفت ماه از شهرداری تهران کنار رفت تا برگی تازه در کارنامه عملکردی خود ثبت کند. عدهای معتقدند استعفای زودهنگام او از شهرداری تهران به نوعی خودکشی سیاسی بود، اما شاید بهتر است بگوییم پذیرش مدیریت بر شهرداری تهران برای نجفی حکم خودکشی سیاسی داشت و نه استعفا از این سمت.
شورای شهر تهران با استعفای محمدعلی نجفی شهردار تهران موافقت کرد و به این ترتیب پس از حدود هشت ماه، مدیریت او بر پایتخت ایران پایان یافت. این برای دومین بار بود که نجفی استعفا می داد.
به گزارش فرارو، بر اساس رای صبح سه شنبه شورای شهر تهران، سمیع الله حسینی مکارم، معاون مالی و اداری شهرداری در زمان نجفی با رای اعضای شورای شهر به عنوان سرپرست شهرداری تهران انتخاب شد. در جریان رای گیری ۱۵ نفر از اعضای شورا با استعفای نجفی موافقت و ۵ نفر مخالفت کردند. یکی از اعضا هم رای سفید داد.
نجفی روز گذشته برای دومین بار استعفای خود را به شورای شهر تهران تسلیم کرد.
پیشتر شهردار تهران اواخر سال گذشته از سمت خود استعفا کرده بود که شورای شهر بررسی آن را به سال جدید موکول کرد. دور روز پیش شورای شهر تشکیل جلسه داد و با استعفای نجفی مخالفت کرد.
نجفی دلیل استعفای خود را بیماری اعلام کرده است. او دراین باره گفت: «مسئلهای که موجب طرح این استعفا شد، خارج از اراده من و مبتنی بر تقدیر الهی بود و من از یک ماه قبل بر اساس اعلام پزشکان از بیماری خود اطلاع یافتم که دوره درمان سختی دارد.»
دلیلی که از سوی بسیاری قابل پذیرش نیست. برخی اصلاح طلبان معتقدند که نجفی به دلیل فشارهای سیاسی شدید مجبور به کناره گیری از شهرداری شده است.
خود نجفی هم در جلسه استیضاح اول خود با وجود تاکید بر بیماری بر این گمانه دامن زد. او اظهار کرد:” قاعدتا در میان همه فشارها من را بیشتر مورد عنایت قرار میدادند و به عبارتی «از هر کرانه تیر جفا کردند روان/ باشد در این میانه یکی کارگر شود»”
اما این فشارهای که عدهای به آن استناد میکنند، چه بود؟
روز گذشته پس از مخالفت شورای شهر تهران با استعفای نجفی دادستان کل کشور شورای شهر را به “سیاستبازی” متهم کرد و به صراحت از آقای نجفی خواست که دوباره استعفای خود را به شورا ارائه کند.
او به شهردار تهران توصیه کرد که “مهلتی نیز تعیین کند و عنوان نماید که تا فلان روز در دفتر کارم هستم تا شهردار تعیین نمایید در غیراین صورت از فلان تاریخ مسئولیت شهرداری تهران را عهدهدار نخواهم بود. ”
دادستان کل کشور به عنوان “مدعیالعموم” به اعضای شورای شهر تهران هشدار داد که اگر “شهردار به علت بیماری نتواند وقت لازم را در مدیریت شهری بگذارد و کار آسیب ببیند، قطعا این آقایان (اعضای شورای شهر) مسئول هستند.”
این اقدامات دادستانی با انتقادات شدیدی روبه رو شد. بسیاری این اظهار نظرها را در تائید تئوری فشار به نجفی برای استعفا دانستند. محمود صادقی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی نیز این اقدام دادستان را مصداق دخالت و نقض تفکیک قوا خواند.
البته دادستانی پیشتر نیز از نجفی و برخی اقداماتش به شدت انتقاد کرده بود. در زمستان سال گذشته هنگامی که در جریان یک جشن در برج میلاد در حضور نجفی تعدادی دختر کم سن و سال حرکات موزون و رقص انجام داده بودند حملات بسیاری شدیدی به نجفی صورت گرفت.
با وجود اینکه نجفی از آن مراسم انتقاد کرد، اما او به دادسرا احضار شد، گزارشهایی از آزادی او با قرار وثیقه یا کفالت در آن زمان منتشر شد.
البته موج انتقادات از نجفی پیش از آن آغاز شده بود.
برخی منتقدان استعفای نجفی را مرتبط با ماجرای افشاگری او درباره تخلفات در دوران شهرداری قبل میدانند. تخلفاتی که به گفته نجفی به قوه قضائیه ارسال شده است، اما قوه قضائیه تاکنون درباره آن اقدامی انجام نداده است.
در واقع منتقدان میگویند نجفی تاوان آن افشاگری را داده است.
امضای دو قرارداد و در مجموع برداشت یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان برای انتخابات، استخدام ۱۳ هزار نفر در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، بدهی حدود ۵۰ هزار میلیارد تومانی شهرداری که سه برابر بودجه فعلی است و چند تخلف ریز و درشت دیگر از جمله افشاگریهایی بود که نجفی انجام داد، این افشاگریها عملکرد قالیباف را به شدت زیر سوال برد، البته پاسخ و حتی تحقیقی هم در پی نداشت.
این افشاگری چند ماه پس از حضور نجفی در شهرداری تهران صورت گرفت.
از طرف دیگر نجفی اقدامات دیگری هم داشت که تمجید عدهای و احتمالا ناراحتی عدهای دیگر هم را هم در پی داشت. او بودجه شهرداری را کاملا شفاف اعلام کرد. همچنین سیستم نظارتی در درون شهرداری ایجاد کرد تا بر دخل و خرج شهرداری نظارت کامل داشته باشد. نجفی برای مقابله با فساد حجم تهاتر در شهرداری را کاهش داد و صدور هلوگرام مربوط به عوارض ساختمانی را هم متوقف کرد اقدامی که از نظر کارشناسان تاثیر بسیار مثبتی در مقابله با فساد در شهرداری داشت.
نجفی همچنین فعالیت خط هفت مترو تهران را به دلیل رعایت نکردن مسائل ایمنی متوقف کرد و دستور داد که تا شرایط به طور کامل مهیا نشود این خط فعالیت خود را از سر نگیرد.
اما نجفی دو بد شانسی هم آورد که باعث شد حملات شدیدی به او صورت گیرد. اولی زلزله تهران بود که باعث ایجاد هرج و مرج در شهر شد. نه تنها شهرداری بلکه هیچ نهادی نتوانست بر این هرج و مرج غلبه کند. در آن زمان که اوج فعالیتهای ضد فسادی نجفی در شهرداری بود شایعه شد که نجفی اصلا در تهران حضور نداشته و برای سفر به کیش رفته است. شایعهای که هیچ گاه تائید نشد.
بد شانسی دیگر او به بارش سنگین برف در تهران باز میگردد. شهرداری تهران با وجود تلاشهای فراوان، اما نتوانست بحران در شهر را کنترل کند و نجفی متهم به کم کاری و بی کفایتی شد.
نجفی ۵ شهریور سال گذشته با حکم رسمی وزیر کشور شهردار تهران شد. او در یک فرآیند پیچیده و بحث برانگیز با رای اعتماد کامل شورای شهر به این سمت برگزیده شد. بسیاری در همان زمان نسبت به انتخاب او به عنوان شهردار معترض بودند چرا که نجفی در دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منصوب شد که پس از چند ماه به گفته خودش به دلیلی بیماری استعفا کرد.معترضان معتقد بودند که باز هم ممکن است نجفی کار را رها کند. از سوی دیگر اخباری مبنی بر مخالفت های برخی نهادها با انتخاب او نیز مطرح بود.
نجفی با نقشه راه وارد شهرداری شد، تمام تلاش او در گامهای اول این بود که وضعیت شهر تهران را به آرامش نسبی برساند. او برای این کار سعی کرد چهرههای جنجالی را در پست شهرداری منصوب نکند با این حال بیشتر مدیران ارشد و کلیدی شهرداری را تغییر داد و از نیروهای نزدیک به اصلاح طلبان در این پستها استفاده کرد. البته دولت مستعجل بود و نتوانست در این چند ماه اقدامات مهم و مثال زدنی در حوزه شهخری انجام دهد. او در واقع در این مدت تلاش کرد وضعیت فسادزای شهرداری را ترمیم کند و گلوگاه های فساد را ببندد که به اعتقاد بسیاری در این هدف خود موفق بود.
محمد علی نجفی حالا پس از هفت ماه از شهرداری تهران کنار رفت تا برگی تازه در کارنامه عملکردی خود ثبت کند. عدهای معتقدند استعفای زودهنگام او از شهرداری تهران به نوعی خودکشی سیاسی بود، اما شاید بهتر است بگوییم پذیرش مدیریت بر شهرداری تهران برای نجفی حکم خودکشی سیاسی داشت و نه استعفا از این سمت.
نجفی از مدیران باسابقه جمهوری اسلامی است و عده ای او را مدیری همه فن حریف می دانند که در آستانه سی سالگی در سال ۱۳۶۰ به وزارت رسید و در کابینه محمد جواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی وزیر علوم بود و این مقام را تا ۱۳۶۳ در کابینه میرحسین موسوی در اختیار داشت. او در دولت سازندگی و اصلاحات هم حضور داشت و کارنامه قابل قبولی از خود به جا گذاشت.
نجفی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ از مشاوران ارشد مهدی کروبی بود.
نجفی در دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی برای وزارت آموزش و پرورش به مجلس معرفی شد، اما رای اعتماد نگرفت هر چند که بعد از استیضاح و برکناری رضا فرجی دانا از وزارت علوم مدتی سرپرست این وزارتخانه بود. او چند ماهی هم معاون روحانی و ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود که از این پست نیز استعفا داد.
حالا چشم انداز مشخصی برای آینده سیاسی نجفی وجود ندارد، قاعدتا او برای مدتی باید به درمان بیماری خود بپردازد، پس از آن هم با توجه به این سابقه مدیریتی و استعفاهای پیاپی احتمالا شانس حضور در پست های مدیریتی مهم و تاثیرگذار کشور را نخواهد داشت، شاید او در آینده فقط یک مشاور برای سیاستمداران باشد.