راهنمای مدیریت مالی برای بنیانگذاران استارتاپ
مدیریت مالی ستون فقرات هر استارتاپ موفقی است. این شامل برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل تمام فعالیتهای مالی و خرید نرم افزار حسابداری مانند خرید نرم افزار حسابداری سپیدار ، خرید نرم افزار پارسیان یا هلو شما میشود.
شما در حال رقابت با زمان هستید تا چشمانداز جسورانه خود را به یک سرمایهگذاری پایدار تبدیل کنید و درک امور مالی شرکت شما یکی از مهمترین مراحل است.
برنامهریزی مالی استارتاپ، فرآیند ترسیم طرح کلی کسب و کار شماست. وقتی یک طرح مالی تهیه میکنید، هزینهها و درآمدها را پیشبینی میکنید و استراتژیهای رشد سالانه خود را ترسیم میکنید. یک طرح مالی فقط یک نمایش تصویری از گردش کار کسب و کار شما با نمودارها و جداول نیست. برنامهریزی مالی شامل تمام فعالیتهای مالی با اعداد واقعی است.
با داشتن یک برنامه مالی، میتوانید دوره بازگشت سرمایه کسب و کار خود را بررسی کنید. میدانید برای رسیدن به اهدافتان به چه تلاشهایی نیاز دارید. برنامهریزی مالی، وضعیت مالی فعلی شما را ترسیم میکند و موقعیت مالی آینده شما را در یک جدول زمانی بر اساس فرضیات (ارزشها) پیشبینی میکند. این فرضیات از جایی نمیآیند، بلکه بر اساس عملکرد تاریخی و تحقیقات صنعت هستند.
چه یک استارتاپ باشید و چه یک کسبوکار از قبل موجود در بازار، هفت مؤلفه وجود دارد که میتوانید برای برنامهریزی مالی، آنها را مطالعه و پیشبینی کنید. این مؤلفهها تقریباً مشابه مؤلفههای موجود در صورتهای مالی اساسی هستند.
چرا یک برنامه مالی حیاتی است؟
یک برنامه مالی خوب به شما کمک میکند تا درآمدها و هزینههای خود را بهینه کنید. یک برنامه مالی یا نرم افزاری مانند نرم افزار دشت همکاران سیستم به شما امکان میدهد تا با سناریوهای مختلفی که در طول فرآیند پدیدار میشوند، مقابله کنید. وقتی آنها را پیشبینی کرده باشید، برای مقابله با چالشها و سناریوهای منفی به خوبی آماده هستید.
در طول فرآیند برنامهریزی مالی، باید طوفان فکری انجام دهید و به طور انتقادی فکر کنید.
برای مثال، با رشد شرکت، هزینهها میتوانند افزایش یابند. اگر پایگاه مشتریان شما به صورت تصاعدی رشد کرده باشد، ممکن است نمایندگان پشتیبانی مشتری زیادی استخدام کنید.
هفت جزء یک طرح مالی برای استارتاپ
تهیه یک طرح مالی کار دشواری است. اکثر کارآفرینان و بنیانگذاران سعی میکنند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و برنامهریزی مالی را نادیده بگیرند. آنها اغلب به دلیل نداشتن نقشه راهی برای دنبال کردن، خود را در معرض مشکل میبینند. آنها همچنین قادر به نشان دادن اعداد و ارقام به سرمایهگذاران خطرپذیر نیستند و بنابراین در جذب سرمایهگذاری در کسب و کار خود شکست میخورند.
هفت جزء یک طرح مالی عبارتند از صورت سود و زیان، سود عملیاتی، سود خالص، صورت جریان نقدی، ترازنامه، فروش، پیشبینیهای درآمد و تحلیل نقطه سربه سر. شما باید اعداد و ارقام خود را در هر جزء پیشبینی کنید.
اصلاً لازم نیست فهرست را شلوغ کنید. ما الگوهای جامعی داریم که به شما در تجسم و ساخت یک طرح مالی کمک میکنند. فعلاً، هدف ما این است که از طریق این مقاله به شما آموزش دهیم تا بتوانید صورتهای مالی خود را به تنهایی درک کنید. برای این کار، اجازه دهید اجزای یک طرح مالی را به طور سیستماتیک شرح دهیم.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان، سود خالص و سود خالص شما را مشخص میکند. سود خالص، کل درآمد و سود خالص، درآمد خالص است. پولی که کسب و کار شما به دست میآورد در معیار سود خالص/درآمد گزارش میشود. سپس هزینهها، مالیاتها و پرداختهای بهره را از درآمد کم میکنیم تا سود خالص (درآمد خالص) را تخمین بزنیم.
کسبوکارها هنگام ارائه اظهارنامه مالیاتی، صورتهای سود و زیان خود را سالانه تهیه میکنند. به همین ترتیب، شما باید برای یک طرح مالی، سود و زیان خود را پیشبینی کنید. فرض کنید یک طرح مالی برای پنج سال تهیه میکنید. شما درآمد، بهای تمام شده کالاهای فروخته شده، هزینههای فروش و بازاریابی، هزینههای عملیاتی، مالیات، پرداخت بهره و درآمد خالص خود را در یک جدول زمانی ۵ ساله پیشبینی خواهید کرد.
درآمد عملیاتی
ممکن است بپرسید که چرا پیشبینی درآمد عملیاتی در صورتهای مالی بسیار مهم است، در حالی که ما قبلاً درآمد خالص را در صورت سود و زیان پیشبینی کردهایم. تفاوتی وجود دارد. درآمد عملیاتی، سودآوری عملیات اصلی کسب و کار یک شرکت را نشان میدهد.
فرض کنید شما یک شرکت نساجی دارید. شرکت شما اخیراً از سرمایهگذاری در املاک و مستغلات خود درآمد هنگفتی کسب کرده است. این درآمد مربوط به عملیات اصلی کسب و کار شرکت شما نخواهد بود. بنابراین، درآمد غیرعملیاتی خواهد بود. همچنین برخی هزینههای غیرعملیاتی برای یک کسب و کار وجود دارد. آنها معمولاً پرداختهای مالیات و بهره هستند.
گاهی اوقات، برای دانستن سودآوری عملیات اصلی یک کسب و کار، باید بین درآمد خالص و درآمد عملیاتی تمایز قائل شویم.
درآمد عملیاتی = درآمد خالص – درآمد غیرعملیاتی – مالیات – بهره
لطفا درآمد عملیاتی را با EBIT (سود قبل از بهره و مالیات) اشتباه نگیرید. با این حال، اگر شرکت شما هیچ درآمد غیرعملیاتی نداشته باشد، درآمد عملیاتی میتواند همان EBIT باشد.
درآمد خالص
درآمد خالص، که به عنوان سود خالص نیز شناخته میشود، سود خالص یک شرکت است. محاسبه درآمد خالص ساده است. برای محاسبه درآمد خالص، بهای تمام شده کالاهای فروخته شده، هزینههای فروش و بازاریابی، هزینههای عمومی و مالیات/بهره را از فروش کم میکنید.
صورت جریان نقدی
این مدل مالی نشان میدهد که چه مقدار پول نقد وارد و خارج میشود. همچنین جزئیات محل خرج شدن (هزینه شدن) و منبع آن (منبع پول نقد) را شرح میدهد. صورت جریان نقدی همچنین نشان میدهد که آیا جریان نقدی شما مثبت است یا منفی.
ترازنامه
ترازنامه یکی از صورتهای مالی اساسی است. داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام در ترازنامه ثبت میشوند. داراییها منابع اقتصادی هستند که شرکت شما در اختیار دارد. حقوق صاحبان سهام، پول سهامداران است. این مجموع سرمایهگذاریهای سهامداران به علاوه ذخایر انباشته شده در طول زمان است.
داراییها = بدهیها + حقوق صاحبان سهام
این معادله باید همیشه صادق باشد. اگر اینطور نیست، باید حسابهای خود را اصلاح کنید. و برای یک برنامه مالی، داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام خود را پیشبینی کنید.
پیشبینیهای فروش و درآمد
شما باید فروش خود را برای یک طرح مالی پیشبینی کنید. این مهمترین بخش یک طرح مالی است زیرا همه چیز به آن بستگی دارد. وقتی مجبورید برای مدلسازی مالی خود ارزشهایی را در نظر بگیرید، عجله نکنید. تحقیقات بازار انجام دهید، روندها را مشاهده کنید و فرضیات واقعبینانهای داشته باشید. به زودی در مورد چگونگی ایجاد فرضیات و یک طرح مالی صحیح صحبت خواهیم کرد.
تحلیل نقطه سربه سر
این بخشی است که ما دوره بازگشت سرمایه یک کسب و کار را بررسی میکنیم. همه بنیانگذاران و کارآفرینان میخواهند بدانند چه زمانی به نقطه سربهسر میرسند و وارد منطقه سودآوری میشوند. برای یک طرح مالی، ما دوره بازگشت سرمایه را تخمین و پیشبینی میکنیم.
چگونه یک برنامه مالی تهیه کنیم؟
برای درک اعداد و ارقام، آنها باید به سه بخش تقسیم شوند. بازنگری. بینش. آیندهنگری. بازنگری بخش حسابداری است. اینها صورتهای مالی حسابرسی شده هستند و همه تاریخچه مالی شرکت را شامل میشوند. بینش میداند که محرکهای کسب و کار شما چه هستند. آیندهنگری شامل مدلهایی است که باید هنگام جمعآوری کمک مالی یا دریافت وام یا هر نوع تأمین مالی ایجاد کنید. آیندهنگری، به عبارت ساده، در مورد پیشبینی آینده کسب و کار شماست.
بازنگری
پس چرا بازنگری تا این حد حیاتی است؟ کسبوکارها همیشه باید از گذشته درس بگیرند، آن را بهبود بخشند و استراتژیهای خود را تنظیم کنند. اگر گذشته را نشناسیم، نمیتوانیم از گذشته درس بگیریم. و اگر این اعداد را ثبت نکنیم، هیچکس چیزی یاد نمیگیرد. این روزها، اکثر مردم حسابداری خود را به اشخاص ثالث برونسپاری میکنند. اکثر مردم میخواهند کمترین تلاشی برای قبولی در حسابرسی یا انجام امور مالیاتی خود انجام دهند. اغلب، این امر تصمیمگیرندگان را در مورد دانستن بینشهای مالی حیاتی در تاریکی قرار میدهد.
بینش
بینش، اعداد موجود در داشبوردهای گزارشدهی، اهداف و نتایج کلیدی استارتاپها است. هنگام ارائه به یک سرمایهگذار، دانستن اهرمهای مالی حیاتی گزارشدهی به سرمایهگذاران، داشبوردها، شاخصهای کلیدی عملکرد /هدف ضروری است. تمرکز بر نقاط قوت یک استارتاپ ضروری است، نه اینکه همه چیز را طوری مطرح کنید که انگار همه چیز عالی است. این غیرواقعی است. اگر یک استارتاپ درآمد زیادی ندارد اما حاشیه سود و رشد خوبی دارد، هنگام ارائه به سرمایهگذاران باید بر این موارد تمرکز کند.
آیندهنگری
بسیاری از بنیانگذاران مدلهای مالی ۵ ساله را تهیه میکنند و دیگر هرگز به آنها نگاه نمیکنند. مشکل زمانی است که سرمایهگذاران از آنها میخواهند گزارشهای مالی فصلی یا سالانه تهیه کنند. این با مدل ۵ ساله همخوانی ندارد. همچنین مشکلاتی در مدیریت جریان نقدی وجود دارد، جایی که مدلهای ۵ ساله بهروزرسانی نمیشوند و استفاده یا اثبات آنها به سرمایهگذاران بسیار دشوار است زیرا تغییرات ثابت هستند.
علاوه بر این، محاسبات مربوط به مسیر رشد که اکثر مردم استفاده میکنند، عموماً از تقسیم میزان پولی که یک شرکت دارد بر نرخ سوخت سرمایهاش حاصل میشود. این محاسبه میتواند بسیار بسیار اشتباه باشد. معمولاً وقتی نرخ سوخت سرمایه افزایش مییابد، مسیر رشد بسیار سریعتر از حد انتظار کوتاه میشود و بسیاری از بنیانگذاران را از مسیر خارج میکند.