رامبد: جشنوارهها فیلمهای کمدی را کمتر تحویل میگیرند
رامبد جوان پس از اجرای نزدیک به ۷۲۰ قسمت از برنامه تلویزیونی «خندوانه»، هنوز دل در گرو سینما و جذابیتهای فنی و محتوایی آن دارد و در راستای همین دلبستگی هم هر از گاهی ردای کارگردانی بر تن کرده و فیلمی را روانه پرده سینماها میکند.
صریح است و از چالش استقبال میکند؛ همین ویژگی هم باعث میشود تا حتی اگر نظری مخالفش داشته باشید، از گفتوگو با او لذت ببرید.رامبد جوان پس از اجرای نزدیک به ۷۲۰ قسمت از برنامه تلویزیونی «خندوانه»، هنوز دل در گرو سینما و جذابیتهای فنی و محتوایی آن دارد و در راستای همین دلبستگی هم هر از گاهی ردای کارگردانی بر تن کرده و فیلمی را روانه پرده سینماها میکند.
«قانون مورفی» عنوان تازهترین تجربه سینمایی رامبد جوان است که در هفتههای منتهی به برگزاری جشنواره فیلم فجر بهصورت رسمی وارد چرخه اکران سینماها شد. گرمای استقبال از آن تا حدودی متأثر از تب و تاب برگزاری جشنواره، چند روزی فروکش کرد و طبیعتا پس از پایان برگزاری این رویداد باردیگر شانس خود را برای فتح گیشه به آزمون خواهد گذاشت.
این گفتوگو آنقدر مماس با روزهای برگزاری جشنواره فجر است که نمیتوان آن را از جایی غیر از «فجر» شروع کرد؛ «قانون مورفی» را چرا به جشنواره نفرستادید؟
جشنواره فیلم فجر و یا حتی خیلی جشنوارههای سینمایی دیگر، اصولا فیلم کمدی را خیلی جدی نمیگیرند. خیلی کم پیش میآید که جدی بگیرند. از طرف دیگر وقتی ما سه فیلم را پشتسر هم تهیه کردیم و واقعا هم از هیچ وام و حمایتی برای تامین بودجه آنها استفاده نکردیم، از جایی به بعد مجبور به جذب شریک شدیم. عمده پولمان هم صرف «قانون مورفی» شد.
حسابوکتاب کردیم اگر این فیلم هم بخواهد منتظر جشنواره بماند، اکرانش احتمالا به سال بعد میافتد و خیلی زمان میبرد تا پولمان برگردد.در همین شرایط تصمیم گرفتیم «قانون مورفی» را اکران کنیم و فیلم «طلا» ساخته پرویز شهبازی که برای حضور در جشنواره فیلم مناسبتری بود را به «فجر» ارائه کردیم. برای فیلم «زیر نظر» مجید صالحی هم احتمالا برای اکران تابستان سال آینده برنامهریزی کنیم.
نکتهای که درباره توجه نکردن جشنوارههای سینمایی به فیلمهای کمدی به آن اشاره میکنید، ریشهاش چیست؟
جشنوارههای بزرگ اصولا فیلمهای کمدی را کمتر تحویل میگیرند و از نظر من واقعا این نگاه، نگاه درستی نیست. البته هستند فیلمهای کمدیای که ساختار ویژهتر و قصه خاصتری داشتهاند و در جشنوارهها هم دیده شدهاند. این طور نیست که مطلقا بیتوجهی باشد…
مانند کارهای زندهیاد یدا… صمدی در جشنواره فجر که با «آپارتمان شماره ۱۳» توانست حتی سیمرغ بهترین فیلم را دریافت کند.
بله. حتما بازهم این اتفاق در جشنواره فجر رخ داده است. مثل فیلم «ورود آقایان ممنوع» که برای اولین بار بازیگر زنش برای یک فیلم کمدی سیمرغ بهترین بازیگری را گرفت. پس نمیتوان گفت که مطلقا نسبت به فیلمهای کمدی بیتوجهی میشود. درباره «قانون مورفی» هم همانطور که اشاره کردم بیشتر حسابوکتابهای مالی در این زمینه دخیل بود.
پس این تصمیم ارتباطی با برخی فضاسازیها درباره «قهر سینماگران از فجر» ندارد!
قطعا نه. اگر اینطور بود که فیلم «طلا» را هم نمیدادیم.
پس از موضعگیری ابوالحسن داوودی درباره ارائه نکردن «هزارپا» به جشنواره در سال قبل و صحبتهای امسال کمال تبریزی درباره حواشی حضور «مارموز» در جشنواره جهانی فجر این تصور کمی ضریب گرفته است…
بالاخره در زمینه شرایط اکران و شرایط ممیزی فیلمها، مجموعه عواملی دخیل است که باید مدنظر داشته باشیم. وقتی جشنوارهای در مختصات فجر برگزاری میشود، طبیعتا همه نهادها، ارگانها، سازمانها و متولیان فرهنگی نسبت به ویترین آن حساس میشوند. در این شرایط طبیعتی است که احتمال اینکه یک فیلم دچار حاشیههایی بشود، بالا میرود در صورتی که در فرآیند ورود یک فیلم به چرخه اکران عمومی، این حساسیتها بهمراتب کمتر است. فارغ از این موارد اما مشخصا درباره سه فیلمی که داشتیم برنامهمان همین بود که «طلا» به جشنواره برود و «قانون مورفی» و «زیرنظر» به جهت فضای مفرح آماده اکران شوند…
البته فیلم «زیر نظر» مجید صالحی را به جشنواره ارائه کردید و پذیرفته نشد؛ درست است؟
تقریبا بله. نکته این بود که هم نمیخواستیم هر سه فیلم در جشنواره باشند و هم نمیخواستیم این شائبه بهوجود بیاید که از فجر کنار کشیدهایم.
رامبد جوان با برگزاری جشنواره فیلم فجر چه حس و حالی دارد؛ هنوز بهعنوان یک سینماگر برگزاری این رویداد برای شما موضوعیت ویژهای دارد؟
من همیشه نسبت به همه جشنوارههای سینمایی حس خوبی داشته و دارم. همواره هم برایم مهم بوده فیلمی بسازم که در جشنواره حضور داشته باشد. البته اصولا میزان دلبستگیام به جشنواره به آن صورت هم نیست. مثلاً فیلم «نگار» در ۹ رشته کاندیدای سیمرغ شد اما فقط یک جایزه در اختتامیه گرفت. در لحظه اعلام اسامی حتما پر از هیجان بودم که اگر اینطور نبود اصلا شرکت نمیکردم.
اما بعد از پایان اختتامیه همه چیز تمام میشود و اینطور نیست که مدام بخواهم حسرت بخورم و ایکاش بگویم.بهشخصه کاری که خودم فکر میکنم درست است را انجام میدهم و خیلی اهل برنامهریزی برای خوشامد دیگران و مثلا گرفتن سیمرغ نیستم. کمااینکه بلد هم نیستم که چه باید بکنم که موردتوجه داوران قرار بگیرد. همیشه آنطور که بلدم کار میکنم.