راز اسیدپاشی به مادرشوهر ثروتمند

  • حوادث
  • سه شنبه ۹ آبان ۱۳۹۶ ۱۲:۰۶
    کد خبر :135504

در جریان تحقیقات کارآگاهان جنایی، عروس خیانتکار یک زن و مردی غریبه به اتهام اسیدپاشی به بانوی ثروتمند در غرب تهران بازداشت شدند.

رسیدگی به این پرونده از اواخر مرداد امسال به‌دنبال اسیدپاشی در یکی از خیابان‌های دهکده المپیک، در دستور کار تیم پلیس قرار گرفت.

مأموران وقتی به محل حادثه رسیدند دریافتند زن 73 ساله‌ای به نام «فرنگیس» هدف قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است. دختر و پسر قربانی ماجرا پس از مراجعه به شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران گفتند: «مادرمان از مطب دکتر به خانه بازگشته بود که نزدیکی خانه، مردی که پشت سطل زباله مخفی شده بود بیرون آمده و بعد از اسیدپاشی به سمت مادرم، سوار بر موتورسیکلتی از محل متواری شدند.با این حال ما به مستأجر مادرم مشکوک هستیم. او با مادرم سر پارک خودرو مشکل داشت و می‌خواست ماشین‌هایش را در پارکینگ ما پارک کند، اما مادرم مخالف بود.»

پس از شکایت زن و مرد میانسال، تحقیقات ویژه به دستور بازپرس محسن مدیرروستا ادامه یافت تا اینکه در ادامه بررسی‌ها مشخص شد مستأجر فرنگیس در این ماجرا نقشی نداشته و اسیدپاشی توسط افراد دیگری صورت گرفته است.

با توجه به اثبات بی‌گناهی مستأجر جوان، تحقیقات در شاخه‌های دیگری متمرکز شد و مأموران از اختلاف‌های فرنگیس با عروسش باخبر شدند.از طرفی شماره تلفنی که فرنگیس با آن تهدید شده بود مورد بررسی قرار گرفت و ردپای عروس خانواده در این ماجرا به دست آمد.بدین ترتیب ماهرخ-عروس خانواده- بازداشت شد.

زن میانسال در بازجویی‌های مقدماتی منکر هر گونه اسیدپاشی و اطلاع از ماجرا شد و خود را بی‌گناه خواند،اما بررسی‌های تخصصی کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت نشان داد که ماهرخ از مدتی قبل با مرد میوه فروش محله‌شان ارتباط پنهانی دارد. بدین ترتیب حجت-میوه فروش- نیز بازداشت شد که در بازرسی از مغازه‌اش پنج گوشی تلفن همراه به‌دست آمد که یکی از گوشی‌های تلفن همراه، همانی بود که از طریق آن پیام‌ها و تماس‌های تهدید‌آمیز با فرنگیس گرفته می‌شد.

روز گذشته مرد میوه فروش و ماهرخ برای ادامه تحقیقات به دادسرا منتقل شدند. در این جلسه ماهرخ سکوت اختیار کرد و حرفی نزد، اما مرد میوه فروش در رابطه با آشنایی‌اش با زن میانسال گفت: «پنج سال است که میوه فروشی دارم و از دو سال قبل هم ماهرخ مشتری‌ام شد. البته نمی‌دانستم همسر دارد. چندباری هم که به مغازه آمد از مشکلات مالی‌اش برایم گفت. برای کمک به ماهرخ سفارش سبزی می‌گرفتم و به او می‌دادم تا پاک یا سرخ کند و از این طریق منبع درآمدی برایش به وجود آمد.یکبار هم با وانتم، ماهرخ و پسرش را به خانه مادرشوهرش بردم. بعد از آن هم دو مرتبه ماهرخ به من گفت که دو نفر جداگانه برای او ایجاد مزاحمت کرده‌اند که من هم با موتور به سراغ دو جوان موتوری رفتم و با آنها درگیری فیزیکی پیدا کردم.

او در رابطه با گوشی تلفن همراهی که داخل مغازه‌اش پیدا شده بود نیز گفت:«داخل مغازه‌ام سه گوشی تلفن همراه پیدا شده که سه تای آنها خراب است. یکی از گوشی‌ها که با آن پیام و تماس تهدید‌آمیز به فرنگیس زده شده متعلق به ماهرخ است. ماهرخ به من بدهی داشت و آن را جای بدهی‌اش به من داده بود و من اصلاً از آن استفاده نمی‌کردم.»

از سوی دیگر پس ازاین اظهارات و در حالی که ماهرخ طی تمام مراحل تحقیق سکوت کرده بود، بازپرس جنایی دستور ادامه تحقیقات را برای روشن شدن ماجرای اسیدپاشی مرموز و رازگشایی از ماجرا صادر کرد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید