دولت یازدهم و دوازدهم شش سال کشور را در کمای اقتصادی فرو برد

  • سیاسی
  • دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۵۷
    کد خبر :652803

تحلیلگر سیاسی، بی انگیزگی و ناکارآمدی در عین مدعی بودن را از جمله ایرادات دولت حسن روحانی برشمرد و گفت: دولت یازدهم و دوازدهم کشور را شش سال در کمای اقتصادی فرو برد.

 

افزایش قیمت بنزین موضوعی بوده که این روزها نگرانی‌های بسیاری را برای مردم جامعه به وجود آورده است. بیشترین نگرانی که در سطح جامعه وجود دارد این است که با افزایش قیمت بنزین، قیمت کالاها هم افزایش یابد. البته اگر نگاهی بر سطح جامعه داشته باشیم متوجه شاهد افزایش قیمت‌ها در برخی از کالاها و حتی حمل و نقل هستیم.

 

نظارت بر افزایش قیمت، موضوعی است که این روزها دولت و برخی از کارشناسان بر آن تأکید دارند اما نکته مهم در صحبت‌های علیرضا امینی تحلیلگر مسائل سیاسی است. او معتقد است که دولت توانایی چندانی در نظارت‌ها ندارد و افزایش قیمت دلار یکی از مصداق‌هایی است که می‌توان در این زمینه عنوان کرد.

 

به گزارش فارس:امینی معتقد است که استفاده از نظرات کارشناسان می‌تواند دولت را در مقابله با افزایش قیمت کالاها ناشی از افزایش قیمت بنزین کمک کند. عدم استفاده از نظرات کارشناسان و تیم جوان، از جمله ایراداتی است که به دولت وارد است.

 

از آنجا که این روزها مردم نگرانی از بابت افزایش قیمت کالاها دارند و شایعاتی که بسیار در میان مردم پیچیده است که قیمت کالاها افزایش خواهد یافت، فرصت را مغتنم دانستیم و در این زمینه که چگونه دولت باید نظارت خود را در بحث تنظیم بازار و مقابله با افزایش قیمت‌های کالاها داشته باشد، با امینی تحلیلگر مسائل سیاسی به بحث وگفت و گو نشستیم.

 

 

تجربه نشان داده است که با افزایش قیمت بنزین، قیمت برخی از کالاها افزایش می‌یابد و البته شایعاتی در این زمینه باب شده است که احتمال افزایش قیمت بنزین وجود دارد. نظرتان چیست؟

 

امینی: به‌نظر می رسد در بحث افزایش قیمت سوخت یا حامل های انرژی، باید تغییر و تحولی در حوزه افزایش قیمت صورت می گرفت و این هم بنظر می رسد به دلیل اینکه هزینه سوخت در ایران به نسبت پایین است، باید این نظارت ها، کنترل ها و افزایش انجام می‌شد. دو موضوع در حوزه افزایش حامل های انرژی از موضوعات جدی است که می‌توان به شیوه اعلام و اجرای آن انتقاد داشت. فارغ از این که این افزایش صورت می گرفت یا خیر، امری است که باید کارشناسان حوزه اقتصاد بیشتر به آن بپردازند، اما شیوه عملکرد در اعلام به جامعه مخاطب، عامل بسیار زشت و غیرحرفه ای بود که توسط دولت صورت گرفت.

 

دولت در افزایش قیمت بنزین به مردم دروغ گفت

 

در بحث تولید کارت سوخت و راه اندازی مجدد کارت سوخت، وزیر نفت، سخنگوی دولت، مابقی اعضای دولت و حتی آقای رئیس جمهور عنوان کردند که ما فقط می خواهیم از قاچاق سوخت وحامل های انرژی جلوگیری کنیم و شاهد هیچگونه افزایش قیمتی نخواهیم بود. اتفاق ناخوشایندی است که به مردم دروغ بگوییم و سپس قیمت بنزین را افزایش دهیم. اعتماد مردم به سخن دولتمردان دولت اسلامی، بحث بسیار مهمی است که باید نسبت به آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم. باید قبول کنیم که رفتار دولت در نحوه اعلام زشت بود و باید از مردم عذرخواهی کند؛ چراکه مدام تأکید داشت شاهد افزایش قیمت در حامل‌های سوخت نخواهیم بود.

 

نکته بعد آنکه آیا به غیر از شب تولد حضرت رسول(ص)، زمان دیگری برای اعلام نبود؟ بنظر می رسد این نوعی کج سلیقگی از سوی دولت است که در شب عید جامعه را ملتهب کرد. صبح روز جمعه بسیاری از مردم نمی دانستند که بنزین گران شده است و متعجب بودند. این امر جزو اتفاقاتی است که می توان از آن تعبیر کرد که در پازل دشمن بازی کردیم.

 

همچنین سازمان های امنیتی و نظارتی وضعیت مردم را می دانستند و در جریان فشار مردم بودند، چگونه آنها نتوانستند این موضوع را ارزیابی کنند و در زمانی که فشار روی جامعه است، چنین تصمیمی گرفته شود. دولت چگونه نتوانست برآوردی از این وضعیت داشته باشند تا شاهد هزینه سازی برای کشور نشویم؟

 

 

بر اساس اذعان کارشناسان این نوعی بی تدبیری است…

 

امینی: مگر می شود دولت از ارگان ها و نهادهای مرتبط با حوزه امنیت، اطلاعات را نگرفته باشد ؟ این بی تدبیری است که جامعه را ملتهب کرد. دولت چرا از سیستم های اطلاعاتی و امنیتی اش هیچ برآوردی نگرفته است تا چینن شوک سنگینی به حامعه وارد نشود. این اتفاق کاملا می توانست درحوزه اعلام شرایطی را ایجاد کند که مردم را آهسته تر وارد فضا کرده و این جریان را مدیریت کنند تا این آسیب ها و این هزینه سازی برای نظام نداشته باشد.

 

نحوه گفتگوی وزرا و دولتمردان در این موضوع اشتباه بود. متأسفیم که دولت یا احساس می کند که این موضوع جدی نیست یا متأسفانه همه موارد را به سخره گرفته است. دولت اعلام می‌کند که بر امور قیمت ها نظارت داریم و نمی‌گذاریم قیمت ها افزایش یابد. دولت در بحث ارز مگر توانست براساس قدرت و زور، قیمت دلار را نگه دارد که حالا به دنبال این است که بر امور قیمت های کالاها به ویژه کالاهای اساسی نظارت داشته باشد؟ یقین داشته باشید افزایش حامل انرژی در افزایش کالا و قیمت های اساسی تأثیر خواهد داشت. این نظارتی که دولت از آن صحبت می کند باید شفاف تر مطرح شود. ستاد نظارتی تا چه زمانی می تواند این قدرت را داشته باشد؟ آیا می تواند در سراسر کشور نظارت کند؟ تا کجا می خواهد ادامه دهد؟ قطعا در برخی نقاط نظارت نیست. همچنین ابزار نظارت دائمی به صورت گسترده وجود ندارد. یقینا ما به زودی با افزایش قیمت روبرو خواهیم شد که الان هم اکنون هم شاهد افزایش قیمت‌ها هستیم.

 

راهکار کنونی دولت درست نیست

 

دولت راهکار را بر استفاده مردم از وسایل عمومی گذاشته است. این راهکار درستی نیست؛ چراکه هزینه های حمل و نقل هم افزایش یافته است و مردم بر مشکلات شان این مشکل گرانی حمل و نقل هم افزوده می شود. معتقدم در بحث اعلام و شیوه اعلام بی تدبیری جدی صورت گرفته است. در حوزه نظارت که به وفور می توان مثال هایی زد که همین الان نظارت از دست دولت خارج شده است.

 

در بحث شیوه اجرا بنظر می رسید که دولت نیاز به تدبیر جمعی تری داشت و اینکه کارشناسان بیشتری روی این موضوع کار می کردند.در هیچ کجای دنیا سراغ نداریم که ظرف مدت زمانی 24 ساعت، قیمت بنزین سه برابر شود. این افزایش قیمت منطقی نیست و دولت می توانست شیوه های منطقی تری در اجرا داشته باشد. برای مثال دولت می‌توانست با افزایش پلکانی، موضوع را مدبرانه حل کند و یا تا پایان سال این اقدام را به صورت پلکانی انجام می داد. همچنین شیوه دیگری که دولت می توانست آن را انجام دهد این بود که براساس مصرف افزایش قیمت باید سهمیه ها انجام می شد. بطور مثال دولت می توانست بر اساس میزان پیمایش یا حرکت افزایش می داد. ماشینی که مصرف زیاد دارد،‌ باید هزینه بیشتری بدهد. اگر اتفاقات اینچنینی رخ می داد، هم به جامعه فشار وارد نمی شد و هم اینکه شاهد ایجاد شوک به جامعه نمی شدیم. این امر کار ساده ای بود و ابزارها و امکاناتش در زیرساخت های دولت وجود دارد. جای تعجب است که دولت چرا این شیوه غلط را اجرا کرد و اینچنین به جامعه و مردم شوک داد.

 

 

منظورتان را از اینکه دولت با این اجرای غلط در پازل دشمن بازی کرد، را بیشتر توضیح می دهید؟

 

امینی: در آمریکا در زمان اوباما طرحی عنوان شد مبنی بر اینکه برای مبارزه با ایران سه گلوله نیاز است؛ گلوله برنزی،‌ گلوله نقره ای و گلوله طلایی. در بحث نقره ای در زمان اوباما عنوان شد که با قطع بنزین و مواد سوختی، ایران را دچار معضل کنیم. در انتها هم خود آقای اوباما و مشاورانش عنوان کردند گلوله طلایی. یعنی در ایران کاری که برعلیه ایران انجام شود، جنبش نان است و مردم را درگیر اتفاقاتی کنند که مردم احساس فقر کنند؛ چراکه احساس فقر از خود فقر بدتر است. در کنار این مردم برعلیه دولت و نظام به دلیل بحث فقر به پا خیزند.

 

دشمن با جنبش نان علیه ایران وارد شد

 

جنبش نان مفهومش طرحی است که غرب ایجاد کرده بود و عملا با بی تدبیری در پازل غرب بازی کردیم. مردمی که در شوک افزایش قیمت دلار بودند و در اقتصاد دچار به هم ریختگی جدی بودیم، مجددا کشور را به سمت بحرانی در حوزه سوخت بردیم. آیا غیر از این است که در پازل برنامه غرب بازی کردیم؟ غیر از این است که با جنبشی ،‌ آسیبی را به نظام در حوزه های بین الملل و داخلی برای نظام هزینه تولید کردیم؟ بهتر است که دولت نگاه مجددی داشته باشد تا اینچنین برای نظام هزینه سازی نشود. اینها اتفاقاتی است که شاید تا سال ها برای ایران هزینه بر می شود.

 

به نظر می رسد که آقای روحانی و لاریجانی در این دستپخت شریک اند. عجیب است کسانی که کباده علم سیاست و مدیریت بر دوش دارند، چنین رفتاری را می کنند تا کشور را دچار بحران های جدی کنند. بدون برنامه و تفکر در ساعت یازده شب اعلام کنند که بنزین به سه برابر قیمت افزایش یافت.

 

معتقدم این اتفاقات اخیر زنگ خطر بسیار جدی بود. اگر این را ارزیابی اجتماعی کنیم متوجه می شویم که این اولین اعتراض عمومی بود که دشمنان سوار بر موج شدند. چراکه آتش زدن و رفتارهای داعشی خصوصیات مردم کشورمان نیست. ما در مقاطعی تجربه اعتراضات مردمی را داشتیم. این اعتراضات بیشتر در مناطق ضعیف جامعه بود و در مناطق به نسبت مرفه جامعه، شاهد چندان اعتراضاتی نبودیم. این نشان می دهد که دقیقا آسیبی که زده شد به کدام جریان کشور بود. فردی که ماشین میلیاردی سوار می شود، افزایش سه برابری قیمت بنزین و کالاها برایش معنایی ندارد، اما کسی که با حداقل ها در این کشور زندگی می کند، یقین حاصل کنید که آسیبش، آسیب جدی است این اتفاق برای اولین بار است.

 

 

 البته بر اساس آموزه های دینی،‌ اعتراض حق مردم است…

 

امینی: ما باید بپذیریم اعتراض حق مردم است. حرف شما کاملا درست است. براساس آموزه های دینی، مردم حق دارند، حرف بزنند و خواسته هایشان را بگویند. این حقوق مردم است. معتقدم این خشونت از سوی مردم نیست چرا که اگر بر خشونت ها دقتی داشته باشیم متوجه می شویم که توسط افراد آموزش دیده ای صورت گرفت. شاید یک فرد عادی شیشه ای را بشکند اما آتش زدن پمپ بنزین ها و بانک ها به صورت یک حرکت آموزش دیده بود. از نحوه اجرای عملکرد مشخص است که اغتشاش گران آموزش دیده هستند و براساس آموزش های شان مردم را تحریک می کردند. همه این رفتارها از بیرون هدایت می شد و بخشی هم مردم معترض بودند که از وضعیت اقتصاد کنونی ناراضی.

 

 

 البته این نوع وضعیت اعتراض سبب شد که حقوق ابتدای مردم سرکوب شود …

 

امینی: وقتی افرادی براساس سوءاستفاده وارد این ابزار می شوند، حقوق ابتدایی مردم سرکوب می شود، چون مردم چون داخل اینها دیده می شود. متأسفانه اعتراض های به حق هم دیده نخواهد شد. لذا طلب می کند حداقل سیستم های امنیتی و نظامی و دولت ساختاری را برای اعتراضات مردم ایجاد کند؛ مردم حرف دارند و سوال دارند و باید دولت پاسخ دهد تا مردم مجاب شوند. مردم حق اعتراض دارند و از فضای اقتصاد کنونی احساس نگرانی می‌کنند. ما انتخابات مجلس را پیش رو داریم نباید با این اقدامات سعی کنیم آسیبی به این انتخابات وارد شود. دولت باید مراقب تبعات تصمیماتش باشد.

 

همچنین باید صفوف معترضین یعنی مردم را از صفوف تخریب گران جدا کرد و باید فرصت داد تا مردم حرف شان را بتوانند بزنند و گفت و گو کنند. البته نهادهای خاص هم توجه کنند. کسانی که عامل امنیتی می شوند را از مردم جدا کنند تا مردم بتوانند حرف شان را بزنند. البته باید از مردم قدردانی کرد که هر موقع نظام تهدیدی از غرب، از فضای غربی به سمتش آمد، به صورت خودجوش ایستادگی کردند و علیه بیگانگان ایستادند. باید این مردم را قدردان بود که براساس باورشان، اعتقادات و ولایت پذیری شان ایستادگی می کنند، اما قطعا فرصتی را برای بیان نظرات مردم قرار داد.

 

 

 دولت در این شرایط باید چه کند؟

 

امینی: نظارت‌های سخت برای جلوگیری از افزایش قیمت ها نمی‌تواند دوام چندانی داشته باشد، بلکه باید نیازها شناسایی شود. برای مثال توزیع کنندگان و پخش کنندگان به دلیل افزایش قیمت بنزین، قیمت کالاهای شان را افزایش می دهند چون آنها سهمیه ندارند. بهتر است که سهمیه ای برای مسئول پخش و توزیع کالاها در نظر گرفته شود تا مانع بخشی از گرانی ها شویم. باید کارشناسان بنشینند و ارزیابی دقیق تری داشته باشند. کسانی که مستقیما با عامل های سوختی سروکار دارند، حتما باید بررسی شود که از رده گرفتن سهمیه عقب نیفتند و این نظارت ها به صورت مستمر ادامه داشته باشد، چون بنظر می رسد با این حجم نظارتی نمی توان ادامه داد و ما در آغاز سال جدید مطمئنا با افزایش قیمت روبرو خواهیم شد مگر آنکه اندیشه ای شود برای کسانی که در این حوزه نسبت به حامل سوخت، بنزین، مرتبط اند و اما سهمیه ای نگرفته اند. به این گروه باید سهمیه داده شود تا مانع افزایش قیمت کالا شویم.

 

بنظر شما دولت در تصمیم هایش از نظرات کارشناسانش بهره مند می شوند؟

 

امینی: این موضوع را مدام کارشناسان دولت اعلام می کنند که از آنها استفاده ای نمی شود. چند ایراد جدی به دولت آقای روحانی وارد است. ناکارامدی،‌بی انگیزگی و مدعی بودن و دولت پیر از جمله موارد است. برای مثال وزیر نفت حجم گسترده ای از عمرش را در وزارت بوده و هر آنچه توان داشته را به کار برده است و حرف جدی برای گفتن ندارد. سن در توان اجرایی بی تأثیر نیست.

 

نکته دیگر آنکه متأسفانه خیل عظیمی از مسئولان وقتی به یک عرصه ای از تجربه می رسند خودشان را بی نیاز از گرفتن اطلاعات دیگران می دانند. دولت روحانی نه تنها به استفاده از مشاوران هم سوی خود نمی پردازد،‌ بلکه اساسا نظر کارشناسان مجموعه و زیرمجموعه خودش هم که گزارش می دهند را توجه نمی کند. بسیاری از کارشناسان حوزه ها و وزارتخانه نکات را گوشزد می کنند اما انگاری اثری در تصمیمات ندارد. متأسفانه وزیر نفت هم به دلیل همان دلایل کهولت سن، ادعای تجربه ای بسیار دارد که خودش را مبرا از اطلاعاتی که دیگران می دهند، می بیند. ما این آسیب ها را در دولت داریم. متأسفانه در حوزه اقتصاد بزرگترین کاری که این دولت در حوزه اقتصاد انجام داده است این بوده که کشور را شش سال در کمای اقتصادی برد و همین امر ضربه بزرگی به کشور وارد کرد که این چنین در اقتصاد کشور شاهد مشکلات بسیاری هستیم.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید