دولت سیزدهم و چالش ایدههای اقتصادی زیبا اما متروک!
دولت سیزدهم در عرصه اقتصادی، با کلکسیونی از ایده های متروک رو به رو است. ایده هایی که شاید وجه مشترک تمامی آن ها این است که یا صورت مساله خود را درست تعریف نمی کنند و یا سطحی و موقت به آنها می نگرند و خیلی زود به بایگانی ایده های جریان حکمرانی جهت مدیریت کشور می پیوندند.
بازتاب –پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم کشورمان به ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، این دولت یکی از اصلی ترین محورها و موضوعات کاری خود را رفع مشکلات و چالش های اقتصادی کشور عنوان کرد. در واقع، هم رئیس جمهور و هم اعضای تیم اقتصادی دولت وی تاکید داشتند که تمامی امکانات و ظرفیت های لازم باید بسیج شوند تا فرصت های اقتصادی جدیدی برای کشورمان ایجاد و چالش ها و محدودیتها تا جای ممکن کاهش یابند و البته این مساله نمودهای عینی خود را نیز در معیشت مردم به نمایش بگذارد.
جدای از طرح شعار، شاهد طرح ایده ها و ابتکارهای اقتصادی مختلفی نیز بودهایم. به عنوان مثال در ابتدا مساله انجام “جراحی اقتصادی” در کشور و اصلاح ساختارهای اقتصادی و بهینهسازی فضای حکمرانی اقتصادی مورد اشاره قرار گرفت. در ادامه، شاهد حذف ارز ترجیحی 4200 تومانی که به گفته بسیاری از مقام های اقتصادی دولت، فساد و رانت تولید می کرد بودیم و البته که بحث افزایش رقم یارانه به 300 و 400 هزار تومان(با توجه به دهک های مختلف یارانه بگیران) و ارائه کالابرگ الکترونیک نیز مطرح شد.
با این همه، نه تنها شاهد بهبود در شرایط اقتصادی کشور نبودیم بلکه چالش های اقتصادی با توجه به توجه تشدید فشارهای خارجی و ناکارآمدی و سومدیریت های داخلی، بدتر و بدتر شد. در روزهای اخیر و همزمان با انتصاب “محمد رضا فرزین” به سِمت ریاست کل بانک مرکزی کشورمان، شاهد ارائه سیلی از ابتکارها از سوی بانک مرکزی در حوزه مدیریت بازار ارز و طلا بوده ایم. ابتکارهایی که آخرین نمونه آنها ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا بوده است با این این حال، همچون ابتکارهای اقتصادیِ دیگر دولت، خیلی زود ناکارآمدی این اقدام نیز آشکار شد و اکنون ارزش هر دلار آمریکا در بازار آزاد چیزی بیش از 54 هزار تومان است.
در این شرایط، چه ایده کلان جراحی اقتصادی، چ ایده تخصیص کالابرگ الکترونیک، و یا ابتکارهایی که در مدت اخیر از سوی بانک مرکزی ارائه شده اند، همه و همه در مدت زمان کوتاهی به ایده های متروک و بیاستفاده تبدیل شده اند. به عنوان مثال مدتهاست که مقامهای اقتصادی دولت دیگر صحبتی از اجرای جراحی در اقتصاد ایران نمیکنند و یا هنوز مشخص نیست که سرنوشت ایده تخصیص کالابرگ الکترونیک چیست و اساسا بانک مرکزی نیز توضیح نمی دهد چرا تنها چند روز پس از ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا، قیمت ها در این بازار به نحو عجیبی افزایش یافتهاند.
درواقع دولت سیزدهم(در عرصه اقتصادی) با کلکسیونی از ایدههای متروک رو به رو است. ایده هایی که شاید وجه مشترک تمامی آن ها این است که یا صورت مساله خود را درست تعریف نمی کنند و یا سطحی و موقت به آنها می نگرند و خیلی زود به بایگانی ایده های جریان حکمرانی جهت مدیریت کشور می پیوندند. نکته جالب اینکه آشکار شدن ناکارآمدی این ایده ها در بازه های زمانی کوتاه مدت خود نشان می دهد که اساسا چشمانداز و پنجرهای که دولت از طریق آن به چالش های اقتصادی کشور می نگرد، چندان درست نیست و تصویر دقیقی را به آن ارائه نمیکند.
مساله اصلی این است که هنوز دولت سیزدهم عزمی جدی را جهت درمان مشکلات اقتصادی ریشهای کشور که عملا در قامت بیماری های مزمن اقتصادی برای کشورمان ظاهر شدهاند، از خود نشان نداده است. همین مشکلات ریشهای نیز هستند که خود ده ها مشکل دیگر را در حوزه تورم، افزایش قیمت ارز و غلبه بخش دلالی اقتصاد بر بخش مولد آن را ایجاد می کنند.
باید منتظر ماند و دید که با توجه به عیان شدن بیش از پیش چالش ها و مشکلات اقتصادی کشور، آیا دولت باز هم به سمت ارائه ابتکارهایی می رود که در فاصله زمانی کمی متروک می شوند یا خیر؟ و یا اینکه با تغییرات در رویه ها و تیم اقتصادی؛ تصمیمات جدیدی را در پیش می گیرد و حل ریشه ای مسائل را در دستورکار خود قرار می دهد؟
بالا بردن قیمت دلار کار خود دولت است. با توجه به فرارسیدن تعطیلات نوروزی و تقاضای خرید ارز برای مسافرت ها خارجی همواره پای ثابت افزایش قیمت ارز بوده ، دولت با افزایش قیمت دلار در این مدت زمان می تواند مبلغ قابل توجی از درآمد ارزی خود را با قیمت بالا فروخته و بخشی از کسری بودجه و افزایش حقوقها و عیدی کارمندان را جبران کند .بقیه مسائل مطرح شده یک جنگ زرگری بیش نیست .