دولت ترامپ روی تاثیر عملی تحریمها در ۱۳ آبان حساب کرده یا بُعد روانی آن؟
۴ روز تا ۱۳ آبان، موعدی که دولت دونالد ترامپ برای تحریمهای نفتی ایران تعیین کرده، باقی مانده است. در هفتههای اخیر و پس از اعمال مرحله اول تحریمها در مردادماه، مسئولان کشورمان از جمله رییس جمهور به طور مداوم بر دو نکته تاکید کرده اند؛ اول اینکه صفر شدن صادرات نفت آمریکا چنانکه کاخ سفید مدنظر قرار داده، هرگز محقق نخواهد شد و دوم اینکه روز ۱۳ آبان اتفاق جدید نخواهد افتاد، زیرا تمام تحریمهایی که آمریکا برای این روز برنامه ریزی کرده بود، به نوعی تعیین تکلیف شده اند و تحریم جدیدی برای این روز باقی نمانده است.
به نوشته انتخاب ،در این بین، رسانههای معتبر غربی و آمریکایی نیز به تحلیل عواید و نتایج سیاست ترامپ پرداخته و عمدتا بر عدم تحقق قطعی اهداف ترامپ از این تحریمها صحه گذاشته اند. حتی کشورهای عمده طرف تجارت ایران نیز عمدتا تحریمهای آمریکا را پس زده اند. چین، روسیه، ترکیه و هند به عنوان خریداران بزرگ نفت ایران و نیز کشورهای طرف تجارت ما از تحریمهای آمریکا پیروی نخواهند کرد. کره جنوبی هم رسما خواستار معافیت از تحریمهای نفتی ایران شده؛ اتحادیه اروپا نیز به دنبال سازوکاری برای ایجاد یک کانال مالی جدید با ایران است. در نتیجه همه این تحولات، واشنگتن نیز سرانجام پذیرفته است که درخواستهای معافیت از تحریم نفتی ایران را بررسی خواهد کرد.
با این وجود، همچنان روزشمار معکوس برای ۱۳ آبان در داخل روشن است؛ دلیل این موضوع چیست؟
برای یافتن پاسخ باید به بعد روانی سیاست دولت ترامپ علیه ایران توجه کنیم. در واقع کاخ سفیید فارغ از بحث تاثیرگذاری عملی تحریم ها، روی بعد تبلیغاتی و اثرات روانی مخرب آن حساب ویژهای باز کرده است. به همین دلیل مدام از صفر شدن صادرات نفت ایران میگوید در حالی که همزمان به برخی خریداران نفت ایران معافیت میدهد و از اجبار کردن برخی دیگر نیز ناتوان است.
کاخ سفید از بسته شدن همه کانالهای مالی دنیا با ایران دم میزند و حتی در این راه، افراد جدیدی را نیز در لیست تحریمها قرار میدهد، اما همزمان نمیتواند خشم خود را از تلاش دامنه دار اتحادیه اروپا برای تشکیل سوئیفت مستقل از آمریکا پنهان کند.
در این میان، عزم جدی اروپا برای ایجاد کانال مالی جدید با ایران، آمریکا را به واکنشهای خشم آلود علنی و آشکار واداشته است. چنانکه ماه گذشته دوم مهر، نشست وزرای امور خارجه ایران و گروه ۴+۱ در حاشیه نشست سالانه مجمع عمومی ملل متحد در نیویورک، واکنش مقامهای آمریکایی را به دنبال داشت. جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ، در حالی که از سویی ادعا کرد «اروپا ضعیفتر از آن است که بتواند کانال مالی با ایران ایجاد کند و آنها بیش از آن که عمل کنند حرف میزنند»؛ از سوی دیگر گفت: «آمریکا به حساب این کشورها خواهد رسید. »
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، نیز در اظهاراتی ضمن انتقاد از موضع کشورهای اروپایی در قبال ایران گفت: از این اقدام متحدان اروپایی آمریکا مایوس و برآشقته شده است.
کاخ سفید جنگ تبلیغاتی و روانی را علنی و آشکار هم اعلام کرده است. چنانکه به گفته رابرت پالادینو، معاون سخنگوی وزارت خارجه این کشور، ۴۰ میلیون دلار بودجه برای جنگ تبلیغاتی با ایران، روسیه و چین اختصاص داده شده است.
در یک مثال دیگر، پس از اتهام زنی دانمارک علیه کشورمان درباره یک عملیات نافرجام، و فراخونی سفیر خود از تهران، مایک پمپئو در اقدامی غیرمعمول این اقدام دانمارک را «تبریک» گفت. پمپئو نوشت: «به دولت دانمارک بابت دستگیری یک عامل ترور ایران تبریک میگوییم. تقریباً ۴۰ سال است که اروپا هدف حملات تروریستی تحت حمایت ایران قرار گرفته است. » وزیر خارجه آمریکا همچنین از متحدان و شرکای این کشور خواست با آنچه به ادعای وی «طیف کامل تهدیدهای ایران علیه صلح و امنیت» خوانده شده، مقابله کنند.
دانمارک حتی تقاضای تحریم ایران توسط اروپا را هم داده و طبیعی است که این اقدام مورد حمایت دولت ترامپ قرار بگیرد. همه این موارد حاکی از آن است که کاخ سفید از هیچ کوششی برای اختلاف اندازی میان ایران و اروپا فروگذار نمیکند. هدف آمریکا بر هم زدن سازوکار و کانال مالی جدید اروپا برای مبادلات تجاری با ایران است و به خودی خود نشان دهنده عدم توفیق کاخ سفید در رسیدن به اهداف خود از تحریم ایران است.
واقعیت آن است که اگرچه سهم اقتصاد آمریکا و میزان تاثیرگذاری این کشور بر اقتصاد جهانی قابل چشم پوشی نیست، اما ساکنان کاخ سفید هرگز تصور نمیکردند با سیاست جدید ضدایرانی خود، به جز چین و روسیه، حتی همراهی اروپا را هم از دست بدهند. انزوای سیاسی آمریکا یک واقعیت است و به طور حتم برای آمریکا سنگین تمام خواهد شد. از طرفی، همان گونه که گفته شد، کاخ سفید به اهداف کامل خود از تحریمها تا کنون دست نیافته است.
در چنین شرایطی بعید نیست بعد روانی تحریمها را بار دیگر برجسته کرده تا بتواند از آن بهره برداری کند. این سیاست هم اکنون نیز در سطوح بالای کاخ سفید قابل مشاهده است. به طور مثال، دولت آمریکا اوایل تابستان اسال به صراحت اعلام کرده بود قصد دارد از تمام کشورها بخواهد که تا ماه نوامبر ۲۰۱۸ واردات نفت خود از ایران را به صفر برسانند. با این وجو چندی پیش وقتی معلوم شد این اتفاق رخ نخواهد داد، ترامپ در یک عملیات روانی اعلام کرد که پس از ۱۳ آبا هم تحریمهای بیشتری اعمال خواهد شد.
همه این واقعیات یک موضوع را به مسئولان کشور گوشزد میکند و آن اینکه در روزهای پیش رو که موعد تحریمهای جدید آمریکاست، اقدامات تبلیغاتی و مبتنی بر عملیات روانی از جنس همان اظهارات ترامپ قابل پیش بینی است و میتوان انتظار آن را داشت. مایه تاسف آنکه چنین جوسازیهایی در برخی مقاطع توانسته اثر منفی بر اقتصاد کشور بگذارد؛ موضوعی که در ماه های گذشته در خصوص قیمت ارز، طلا و کالاهای اساسی مشاهده شده است. در این خصوص هوشمندی مردم نیز از نیازهای ضروری مقابله با تبلیغات روانی روزهای آینده است. طبیعی است که اگر سطح آگاهی مردم بالاتر برود، به راحتی تحت تاثیر تبلیغات و شایعات نادرست قرار نخواهند گرفت.
بر این اساس، مسئولان تصمیم گیر و تصمیم ساز کشور باید خود را برای این گونه تبلیغات آماده کرده و راههای حنثی کردن آن را پیاده سازند. اگر چنین شود شایعات بالقوهای که ممکن است در روزهای آتی ایجاد و پراکنده شود، عملا تاثیر خود را از دست خواهد داد.
سازمان انرژی اتمی در بولتن خبری این سازمان مقاله دروغ بودن وجود سلاح اتمی و خیالی بودن ان را منتشر
نموده است:
لینک بولتن خبری:
https://www.aeoi.org.ir/portal/file/?271451/-__-%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-1397.7.17-(1).pdf
مدیر محترم سایت اگر امکان دارد با استناد به بولتن خبری سازمان انرژی اتمی این مقاله را به عنوان یک یادداشت در صفحه اصلی سایتتان قرار دهید.
ممنون می شوم همکاری فرمایید.
گویی تحریمها اثر ندارد بقول شما و تمام روزنامه های حکومتی که ادعا میکنید.
آیا توانستید دلار ۱۵۰۰۰ هزارتومانی را به نرخ ۳۲۰۰ تومان که همین چند ماه
پیش اتفاق آفتاد برگردانید ؟ آیا توانستید جلوی بالا رفتن قیمتها را حتی ۱ در صد
بگیرید ؟ پس بنابراین تحریمها تا اینجا اثر کرده است و منتظر بالا رفتن دلار و
قیمتها باشید چرا که تمام توان و ترفندهای خودرا بکار بردید و تنها آب در
هاون کوبیدن است