دوقطبیشدن جامعه آمریکا به سود ترامپ نیست
پروسه پنجاهونهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا که قرار است سوم نوامبر ۲۰۲۰ برگزار شود، رسما با آغاز مناظره درونحزبی نامزدهای حزب دموکرات کلید خورد.
به گزارش بازتاب به نقل از شرق: البته هشت روز قبل آغاز مناظرههای درونحزبی دموکراتها، کارزار تبلیغات انتخاباتی ترامپ در ایالت کالیفرنیا شروع به کار کرد تا تنور انتخابات روشن شود. اما به نظر میرسد مجموعه شرایط و اقتضائات داخلی ایالات متحده در کنار ناکامیهای دونالد ترامپ در عرصه سیاست خارجی، وضعیت پیچیده و مبهمی را برای او رقم زده است. سیدجلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در بریتانیا و کارشناس مسائل بینالملل به بررسی وضعیت کنونی دونالد ترامپ در عرصه رقابتهای انتخاباتی پرداخته است.
در فاصله ۱۵ ماه تا انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا شرایط رقابتی برای دونالد ترامپ مؤید وضعیتی متناقض، مبهم و پیچیده است؛ چراکه یکسوم اقدامات رئیسجمهور آمریکا برای افزایش اشتغال، رفع چالش مسکن، بهبود رفاه و نظایر آن تا حدی نظر مثبت افکار عمومی آمریکا را نسبت به دونالد ترامپ شکل داده است، اما اقدامات او در حوزه سیاستخارجی، شکستهای بسیاری را برای ترامپ رقم زده است. در این شرایط به نظر شما سنگینی کدام کفه بر پیروزی یا شکست ترامپ در انتخابات 2020 بیشتر است؟
با تحلیل سه سال عملکرد دونالد ترامپ میتوان اینگونه ارزیابی کرد که ابهامات بسیاری درباره انتخابات ریاستجمهوری و بهویژه پیروزی دونالد ترامپ وجود دارد. به هرحال رضایت نسبی کنونی از عملکرد ترامپ در جامعه آمریکا میتواند برگ برنده خوبی برای او باشد اما از آنسو، دستان خالی ترامپ در عرصه سیاست خارجی، از پرونده کرهشمالی و ونزوئلا گرفته تا لغو بسیاری از پیماننامههای اقتصادی و از همه مهمتر تنش تهران- واشنگتن، به پاشنه آشیل ترامپ در آستانه انتخابات ۲۰۲۰ بدل شده است.
البته این نکته از همان آغاز دوران ریاستجمهوری او قابل پیشبینی بود. چون ترامپ یک سیاستمدار و دیپلمات نیست و کوچکترین شناختی هم ندارد. عملکرد او در این مدت نیز بهروشنی مبین همین واقعیت است؛ مسئلهای که یقینا نامزدهای حزب دموکرات از آن نهایت استفاده را خواهند برد. پس در پاسخ به پرسش شما و ارزیابی هر دو کفه، باید گفت در نگاهی کلی وضعیت دونالد ترامپ چندان بد ارزیابی نمیشود و نمیتوان گفت که در سایه شکستهای او در عرصه دیپلماسی، ناکامی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ قطعی است.
با این حال یقینا انتخابات سال آتی میلادی یکی از پیچیدهترین و سختترین انتخاباتهای ایالات متحده در طول تاریخ این کشور خواهد بود. این مسئله مؤید آن است که پیروزی یا شکست ترامپ مقابل رقبای خود، چه برنی سندرز یا جو بایدن، چندان راحت نیست، کما اینکه پیروزی دیگر نامزدها هم در برابر ترامپ بسیار دشوار است.
با این وصف، هر چه به زمان انتخابات ریاستجمهوری نزدیک شویم فعالیتهای دونالد ترامپ برای کسب برگهای برنده در حوزه سیاستخارجی هم بیشتر خواهد شد. با توجه به همین نکته است که اکنون دونالد ترامپ با خویشتنداری دربرابر تنش با ایران برخورد میکند؛ چراکه اگر او پیروزی خود را در انتخابات آتی قطعی میدانست، واکنشهای رادیکالتری را علیه ساقطشدن پهپاد آمریکایی یا گامهای تهران در کاهش تعهدات برجامی اتخاذ میکرد. اما اکنون رئیسجمهوری آمریکا تلاش دارد با برنامهریزی کنترلشده برخی امتیازات را از تهران کسب کند تا از آن بهعنوان برگ برنده خود استفاده کند.
خلاف کارنامه ناامیدکننده ترامپ در عرصه سیاست خارجی، برخی از اقداماتش باعث شده نگاه مثبتی از سوی شرکتهای اسلحهسازی و نفتی و نیز لابی آیپک در حمایت از او شکل گیرد.
اتفاقا تمام اقدامات ترامپ که امروز علیه او استفاده میشود، برای افزایش اشتغال و درآمدهای داخلی بوده، بهخصوص قراردادهای تسلیحاتی کلان با عربستان و امارات که نتیجه آن، جولان بیشتر شرکتهای اسلحهسازی بود. کما اینکه خروج از پیمان محیطزیستی هم به دلیل حمایت از کمپانیهای نفتی بود. همین اقدامات باعث افزایش تولید، رونق اقتصادی، اشتغال و بهبود وضعیت درآمدها در آمریکا شد. پس در راستای نکته شما علاوه بر رضایت عمومی مردم آمریکا، اکنون حمایت این شرکتها نیز از ترامپ بیشتر شده است.
به موازات آن، حمایت بیسابقه رئیسجمهوری آمریکا از رژیمصهیونیستی، هماکنون نظر مثبت لابی آیپک را شکل داده، اما با این اوصاف نمیتوان گفت که این پارامترها هم پیروزی او را تضمین خواهند کرد. پس باید منتظر ماند که عرصه داخلی ایالات متحده آمریکا و جهان بینالملل آبستن چه حوادثی خواهد بود. بههرحال اکنون بسیاری از کشورهای جهان؛ از چین و روسیه گرفته تا آلمان، فرانسه، انگلستان و حتی برخی از کشورهای همسو با ایالات متحده بهجد خواهان عدم حضور دوباره ترامپ در کاخ سفید هستند؛ این مسئله میتواند به حمایت گسترده رسانهای از حزب دموکرات منجر شود. همچنین اینکه دست دموکراتها هم برای رقابت با ترامپ چندان خالی نیست و اشتباهات مکررش میتواند وجهه ترامپ را در افکار عمومی آمریکا بهشدت مخدوش کند.
پس حمله نژادپرستانه ترامپ به چهار نماینده زن کنگره که به قطعنامهای علیه او انجامید و رسما ترامپ را بهعنوان اولین رئیسجمهوری تاریخ ایالات متحده معرفی کرد که توسط کنگره «نژادپرست» خوانده شد، میتواند به پررنگترشدن پویشهای مدنی ضد او بدل شود؟
در اینجا هم دوباره وضعیت کمی پیچیده است، چون با وجود اینکه نگاههای پوپولیستی و نژادپرستانه ترامپ درباره سیاهپوستان و افزایش شکاف اجتماعی چالشهایی جدی علیه رئیسجمهوری آمریکا شکل داده، اما ترامپ در سایه همین نگاه و تأکید بر ناسیونالیسم اقتصادی توانسته موجی جدی از کارآفرینی، اشتغال و درآمد را حتی برای بخشی از جامعه رنگینپوست آمریکا ایجاد کند. بنابراین به همان میزانی که نگاه نژادپرستانه باعث ریزش آرای او خواهد شد، از آنسو باعث جذب آرا نیز میشود.
پس به هر میزان که نگاههای نژادپرستانه ترامپ افزایش پیدا کند، در آنسو پویشهای اجتماعی ضد رئیسجمهور آمریکا بیشتر خواهد شد و بهتبع آن احتمال شکست دونالد ترامپ پررنگ خواهد بود، چراکه حتی تأثیرگذاری این پویشهای مدنی به میزان یک یا دو درصد کاهش آرا میتواند شکست او را رقم بزند. اکنون شرایط بهگونهای است که نمیتوان با قاطعیت گفت ترامپ از حمایت گسترده داخلی برخوردار است و کاهش حداقلی آرا تأثیری بر پیروزیاش ندارد. در این میان دیگر مسائل کنونی، حتی پرونده ایران میتواند با چرخش چنددرصد آرا شکست ترامپ را رقم بزند. البته این مسئله منهای آرای الکترال است. در سایه این نکات معتقدم که هرچقدر به انتخابات ۲۰۲۰ نزدیک شویم، از میزان حملات دونالد ترامپ به رنگینپوستان و مواضع نژادپرستانه او کاسته خواهد شد، خصوصا در شرایط کنونی که جامعه روشنفکر آمریکا، اهالی رسانه و صاحبان فکر و قلم بهشدت مخالف حضور او در دوره بعدی ریاستجمهوری هستند.
اما در نهایت دوقطبیشدن جامعه به سود ترامپ خواهد بود و شکاف اجتماعی میتواند پیروزی او را رقم بزند؟
دونالد ترامپ از همان آغاز فعالیتهای تبلیغاتی خود در سال ۲۰۱۶ سعی داشت با حربه دوقطبیسازی جامعه آمریکا به پیروزی برسد. اتفاقا مواضع او درخصوص ناسیونالیسم اقتصادی و تأکید بر مشکلات و مسائل داخلی آمریکا سبب شد تا یک دوقطبی بسیار پررنگ در جامعه شکل بگیرد و به همین دلیل دونالد ترامپ توانست رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شود. پس او سعی دارد با تکرار همین برنامه دوباره در انتخابات پیروز شود، اما شرایط سال 2016 متفاوت از سال 2019 و 2020 است. هرچند دونالد ترامپ اعتقاد دارد که به هر میزان جامعه داخلی به سمت فضای دوقطبی کشیده شود، شانس او بیشتر میشود، اما درعینحال این نگرانی هم وجود دارد که در سایه نزدیکبودن میزان مخالفان و موافقان عملکرد ترامپ، این دوقطبی به شکستش نیز منجر شود. پس دونالد ترامپ سعی دارد افکار عمومی را حتیالمقدور به سمت فضای دوقطبی قطعی نکشاند، چراکه در آن صورت با فضاسازی رسانهای دموکراتها ورق علیه دونالد ترامپ برمیگردد. بههرحال جامعه آمریکا یک جامعه سیاستزده نیست. اتفاقا همین نکته باعث شد که ترامپ با موج پوپولیستی در سال 2016 پیروزی خود را رقم بزند، اما همین مسئله اکنون میتواند زمینهساز خروج او از کاخ سفید باشد.