دهه 90؛رشد چشمگیر مستندسازی جنسی در کشور
امروز از آخرین مستند ساختهشده درباره مسائل جنسی در کشور رونمایی میشود تا دیگر بتوانیم از تعداد قابلتوجهی از این دسته تولیدات نام ببریم و مطمئن باشیم که این موضوع، مساله مستندسازان کشور شده است.
سال 1383 مسعود دهنمکی اولین مستند جنجالی در حوزه مسائل جنسی را در حالی به بازار تماشا میفرستاد که هنوز صحبت درباره این دست موضوعات، از جمله محکمترین تابوهای اجتماعی بود. با این حال با عبور از سالهای پایانی دهه 70، همان زمان هم برای عموم مردم روشن بود که جرقههای خاموش، زیر خاکستر اتفاقات اجتماعی در حال گر گرفتن هستند. با این همه مستند «فقر و فحشا» به دنبال چیزی بیش از نمایش همین معضلات در کشور ایران نبود و مستندی تحقیقی در این حوزه محسوب میشد که با رویکردی نسبت به طبقات اقتصادی و اجتماعی به دنبال ریشههای رشد مسائل جنسی در جامعه میگردد.
پس از ممنوعیت رسمی این مستند و خاموششدن دوباره سروصداها در این حوزه، با یک تاخیر فاز چندساله، مستندها دوباره در آسیبشناسی ایندست مسائل شیرجه زدند اما اینبار به دنبال برهمکنش مردم با جوامع دیگر از طریق رشد رسانههای عمومی، مقایسه وضعیت مشکلات جنسی در ایران با سایر کشورها، گفتوگوها و افکار عمومی را بیشتر به خود جلب کرده بود. حالا باید به دو سوال با هم پاسخ داده میشد؛
وضعیت جنسی در ایران در کدام مرحله است؟ اوضاع از سایر کشورها و خصوصا کشورهای اروپایی و آمریکایی بهتر است یا بدتر؟
این سوالات سازندگان مستندها را به سمت اتخاذ راهبردهای جدیدی برای ارتباط گرفتن با مخاطب پر از مساله و سوالشان سوق داد. «بازگشت گمورا» به کارگردانی جواد صافی، اولین مستند از این دست بود که در سال 95 راهی بازار شد و تلاش میکرد تا سیر بازشدن فضای جامعه آمریکا را در مسائل جنسی واکاوی کند.
شاید پیشفرض بسیاری از این دست مستندها، نقد همین باور عمومی بود که جامعه آمریکا، جامعهای باز، چندفرهنگی و صبور نسبت به همه تغییراتی است که در رفتارهای جنسی مردمش پدید آمده است. حسین شمقدری هم به اذعان خودش، ساخت سهگانهاش را با همین پیشفرض آغاز کرد.
شمقدری میخواست فرهنگ جنسی در غرب و خصوصا جامعه آمریکا را نقد کند اما برخلاف صافی، به تولید مستندی آرشیوی که بخشهایی از مستندهای انگلیسیزبان را به هم چسبانده باشد و با یک نریشن، انبوهی از اطلاعات را روانه ذهن خسته مخاطب کند، راضی و قانع نبود. او قصد داشت از نزدیک نگاهی به زیست جنسی در اروپا بیندازد و مرحله پژوهش و تحقیق را که تا پیش از آن پایه مهمی برای این دست مستندها به شمار میآمد، دور ریخت. گفتن خطرات مسائل جنسی در مهد لیبرالیسم هم جذابتر بود و هم سهلالوصولتر.
انقلاب جنسی یک از همین نقطه شروع کرد و با چیدن چند گزاره درباره میزان تمایل به آرایش در زنان ایرانی و خارجی یا پرسیدن سوال درباره اولین ارتباط جنسی از عابران خارجی، تلاش میکرد محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی ایران را بهعنوان علتالعلل رشد رفتارهای جنسی غلط در جوانان ایرانی نشان دهد.
این سهگانه البته به همین مرحله محدود نماند. «آرمانمدیا» در انقلاب جنسی دو و سه، به سراغ تبیین گزارههای متعددتری درباره زیست جنسی در اروپا رفت درحالی که همچنان اصلیترین مسالهاش، مقایسه وضعیت ایران و کشورهای بهاصطلاح توسعهیافته بود. البته در آخرین اپیزود از این مجموعه، سایه پیشفرضهای دیگر مستندها که در اپیزود اول کمی بر مستند شمقدری سنگینی میکرد، رخت بربسته بود و انقلاب جنسی سه، سعی داشت با ارائه آمارهایی از خشونت جنسی علیه زنان، اثبات کند که بستهبودن جامعه ایران، هیچ تاثیری در افزایش امنیت زنان نداشته است بلکه کشورهای لیبرال با تمام مشکلاتشان، در این حوزه آرامتر و سلامتتر از ایران به نظر میرسند.
در سالهای رشد تولید مستندهای جنسی در نیمه دهه 90، البته حرفهای دیگری از تریبونهای متفاوتتری هم شنیده میشد. یاسر عرب با مستند «یک پیشنهاد ساده» که در سال 94 ساخته شد، رویکرد متفاوتی در پیش گرفت. در این مستند، خشونت جنسی علیه کودکان محور قرار میگرفت تا سازنده با پرداختن به مسائل جنسی از مجرای جرایم جنسی، رویکردی حقوقی و آموزشی اتخاذ کند و به مخاطب بگوید که بهترین راه حل برونرفت از این معضلات، سادهترین راهحل است: آموزش جنسی به کودکان. مستند «یک پیشنهاد ساده» در جای جای مختلف تدوینش از تصاویر «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» استفاده میکرد و به همین واسطه درصدد بود تا عبور از تابوها در دایره خانواده و آموزش جنسی را یکی از مهمترین راهکارهای سالمسازی زیست جنسی در ایران معرفی کند.
رویکرد قضایی و حقوقی در طرح مساله جنسی در ایران، البته محدود به این مستند هم نبود.
مستند «پول و پورن» سال 96 به کارگردانی مهدی نقویان تولید شد و به موضوع سوداگران جنسی میپرداخت. پژوهشهای این مستند، روایت آن را به سمت نمایش افشاگری نسبت به مافیاهایی کشانده بود که تلاش میکردند دختران ایرانی را بهعنوان بردههای جنسی باندهای تجاری در کشورهای شیخنشین خلیج فارس، از مرز خارج کنند.
البته مستند به دختران دستگیرشده در این پرونده نگاه قربانیانی را داشت که بهعلت آسیبهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در دام این باندها میافتند. همین رویکرد بود که این نام مستند «پول و پورن» را در میان مستندهایی که به نگاهی به معضلات جنسی در کشور داشتند، مطرح میکرد. زاویهدید مستند نقویان، زاویهدید جدید و کمتر پرداختهشدهای بود که مهر تایید عینی و دقیقی بر آن پیشفرض جنجالبرانگیز میگذاشت: دستهایی متصل به بازوهای بیگانه واقعا در کار هستند تا سلامت جنسی جوانان ایرانی را به خطر بیندازند.
امروز هم مستند «ایکسونامی» همزمان در چند نقطه از کشور رونمایی میشود و از نقل قول تصویری و نقد شفافش به مستند انقلاب جنسی، پیداست که با رویکرد سازندگان آن در بیتقصیر نشان دادن مسیر غرب در تغییر غلط زیست جنسی مردم جهان، همراه و موافق نیست. ایکسونامی البته یک خوی دوزیست هم دارد؛ هم خیلی شبیه به «بازگشت به گمورا»، تحقیقاتی است و از تصاویر آرشیوی استفاده و تاریخ جنسی آمریکای قرن بیستم را روایت میکند و هم، مثل «انقلاب جنسی»ها، دنبال جنجال با روشهای عجیب و غریب گفتن یک حرف ساده است. این را از پوستر پرحاشیه و توضیح زیر نام مستند هم میتوانید تشخیص دهید. راوی «ایکسونامی»، زنی است که سابقا به بازیگری فیلمهای پورن اشتغال داشته و حالا قرار است به مخاطب ایرانی بگوید که زندگی و سرنوشتش، محصول پروسهای است که جامعه آمریکا طی کرده و از قضا این پروسه را هم از همین جایی شروع کرده که ایران امروز در آن قرار دارد.
ایکسونامی، میخواهد آینده هولناک این مسیر را به مخاطبش نشان دهد و او را از آن بازدارد. البته اینکه گفتن این حرف تا چه اندازه به این راهبرد و روش مرزشکنانه نیاز داشته و تا چه اندازه قانعکننده است، مسالهای است که شاید پس از توزیع و اکران آن، بیشتر بشود دربارهاش گفتوگو کرد؛ همانطور که حالا خیلی سادهتر میشود درباره مستند «فقروفحشا»ی دهنمکی حرف زد.