«دهه‌ات گذشته مربی»
سردار محمد باقر قالیباف بعد از چند دوره شکست در عرصه انتخابات دوباره پا در این راه نهاده است. این بار با فراخوان دادن ویدیویی در فضای مجازی، (به تقلید از رئیس دولت اصلاحات) و استفاده ابزاری از شعار رهبری درباره تشکیل دولت جوان انقلابی است. محمود احمدی نژاد نیز در سال ۸۴ با سرلوحه قرار دادن شعار رهبری در مورد عدالت محوری توانست ردای ریاست جموری را بپوشد و به بدترین شکل ممکن شعارها را اجرا کند. اکنون سردار میخواهد تجربه شکست خورده او در دولت را دوباره تکرار کند.
قالیباف در ویدیوی تبلیغاتی خود از جوانان میخواهد که با حضور خود در انتخابات بازی را از دست اصولگرایان دربیاورند و طرحی نو دراندازد با نام نواصولگرایی. حال باید دید اصولگرایان تا کجا به سردار اجازه تغییر می دهند. آنها معمولا از تغییرات خواسته و ناخواسته خود دچار زیان شده اند. با فوت آیات مشکینی و مهدوی کنی به آیات موحدی کرمانی و یزدی رسیده اند و با حذف چهره های مانند آیت الله هاشمی رفسنجانی، جوادی آملی، ناطق نوری، روحانی و لاریجانی به سید احمد خاتمی و جلیلی و… رسیده اند. حال قالیباف میخواهد از باقی مانده اصولگرایان نیز عبور کند. در واقع اصولگرایان بعد از هر شکست به خودزنی روی آورده اند و سوالی که پیش می آید این است که با این رویه، کدام اصولگرا باقی مانده؟
شاید هدف قالیباف از اقدام جدید قدرت چانه زنی با اصولگرایان باشد. او می‌داند که برای حضور در شورای وحدت اصولگرایان باید برگه ای برای رو کردن داشته باشد و چه چیزی بهتر از جوانان انقلابی برای معامله و گرفتن امتیاز . اما به این نکته توجه نمی‌کند که همین جوانان انقلابی پیشتر به دنبال جلیلی رفته اند و او توانسته است حلقه هایی از جوانان اصولگرا را در دور خود خود شکل دهد و اکنون کم کم به دنبال ثمره آن است.
قالیباف در عمر سیاسی خود راه های گوناگونی را برای حضور در انتخابات امتحان کرده است. در سال ۸۴ با لباس خلبانی و گفتمان رضاخان حزب الهی به میدان آمد و شکست را با خود به خانه برد. در سال ۹۲ با کت و شلوار و گفتمان یکی به نعل و یکی به میخ به میدان آمد و سعی می کرد از پیشینیان از باکری و همت تا حتی مهندس موسوی و … استفاده کند که دوباره چیزی بهتر از شکست نصیبش نشد. در سال ۹۶ هم با گفتمان انتحاری احمدی نژاد و پیراهن روی شلوار و چفیه به میدان آمد و بهره ای نبرد. ویژگی مشترک تمام حضورهای قالیباف شکست های پی در پی او در عرصه انتخابات بوده. حال بعد از احتمال عدم حضور لاریجانی در دوره بعد مجلس خود را برای پوشیدن ردای ریاست مجلس آماده می‌کند. این بار با شعار جوانگرایی.
قالیباف باید به دلایل عدم اقبال مردم به او توجه کند. اول اینکه مردم از کپی های او خسته شده اند او همواره سعی می‌کند در قالب یک شخص دیگر خود را نمایان کند. نکته دوم خاستگاه اوست. او چه بخواهد و چه نخواهد دارای پیشینه نظامی است؛ مردم پیش از او به دریادار شمخانی و سردار رضایی هم روی خوش نشان نداده اند و قالیباف هر چه این راه را تکرار کنند نتیجه نخواهند گرفت. سردار بهتر است خود را برای منصب های دیگری آماده کند نه این که در پی کسب قدرت از طریق صندق رای باشد. از طرفی پرونده او در شهرداری تهران هنوز در نزد افکار عمومی بسته نشده است.
