دعوت رسمی ایرانی ها از جان بولتون
العالم نوشت:مشاور امنیت ملی آمریکا یک چهره امنیتی است و دور از ذهن است که سخنانش بی پشتوانه اطلاعاتی محکم باشد اما چرا درخصوص ایران و حکومتش به این اندازه بی حساب سخن میگوید؟
به گزارش برنا؛ چهل سالی است که حداقل در آمریکا و اسرائیل سخن از سقوط قریب الوقوع حکومت ایران مدام تکرار میشود و بدون استثنا یکی از کلیدی ترین شعارهای انتخاباتی و البته عملیاتی روسا و مقامات سیاسی آمریکا براندازی ایران است. در این میان وعده جان بولتون در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بیش از سایرین جلب توجه کرد وعده ای معطوف به سقوط حکومت ایران در چهل سالگی پیروزی انقلاب این کشور.
در خلال 40 سال گذشته در کنار تحمیل جنگ، کودتا، ترور… همواره آرزوی آمریکا نابودی موجودیتی بوده است که آن را “شرور” “محورشرارت” و “عامل عدم ثبات و امنیت در منطقه” خوانده و با چشم بستن بر واقعیات و بصرف اینکه ایرانیها 40 سال پیش تصمیم گرفتند راهی جز راه دیکته شده از سوی آمریکا را بپیمایند از هیچ کوششی در به اصطلاح سر براه کردن حکومت ایران کوتاهی نکرده است. حالا و پس از40 سال مردم ایران بگونه ای نسبت به تهدیدات آمریکایی عادت کرده اند و به حدی جنگ نرم آمریکایی را با گوشت و پوست خود و بشکلی لحظه ای تجربه کرده اند که اگر بفرض محال روزی چشم از خواب بگشایند و تهدید یا فشاری از ناحیه آمریکا مشاهده نکنند احساس خواهند کرد در کشوری جز ایران زندگی میکنند. این یعنی انکه ایرانیان در این 40 سال تهدیدات آمریکایی را نه تنها بخوبی هضم کرده و به آن عادت کردهاند که آن را فرصتی قلمداد میکنند برای مستقل زیستن، و بهمین خاطر هم هست که علی رغم افزایش مداوم تهدید ها نه تنها بر “تاب آوری” ملت ایران افزوده شده و میشود که بر حجم حضورشان درجبهه های حمایت از انقلاب روز بروز افزوده میگردد و راهپیمایی 22 بهمن نشانه و سمبل و شاهدی است بر این مدعا.
حتما از جان بولتون انتظار نبود سخنی بگوید که پشتوانه عملیاتی شدن و تحقق آن معادل صفر باشد. بولتن از نابودی انقلاب ایران در 40 سالگیش سخن گفت نه به آن دلیل که اطلاعاتش موید این مطلب بود و نه به این خاطر که به تحقق این رویا امید صددرصدی داشت. بولتون این سخن را دقیقا درسال چهلم پیروزی انقلاب ایران زد چون در این سال بلوغ حکومت ایران را مشاهده میکرد و آثار این بلوغ را در پیروزی های مکرر ایران و محور مقاومت در سرتاسر منطقه مشاهده میکرد.
بولتون ازسقوط ایران در چهل سالگی سخن گفت چرا که امسال دید آمریکا و اسرائیل مجبورند از این پس جریان حزب الله لبنان را نه به عنوان یک حزب بلکه به عنوان حکومتی پرقدرت در مقابل آمریکا و اسرائیل تجربه کنند. دولت جدید عراق و ترکیب پارلمان این کشور را از این پس به عنوان اساسی ترین چالش حضور غیر قانونی کشورش در این کشور بپذیرد. یمن را عرصه ای برای شکست سیاستهای سعودی و امارات (شرکای استراتژیک کشورش) قرائت کند، رزمندگان غزه و سرزمینهای اشغالی را مجهز به موشکهای دقیق نقطه زن بیش از هر زمان درخلال 70 سال گذشته آماده و مصمم برای نبرد با اسرائیل میبیند، سوریه را از دست رفته قلمداد کند و بلاخره در جای جای منطقه نغمه های گوش خراشی مبنی بر شکست بزرگترین دولت نظامی دنیا در مقابل محور مقاومت را بشنود. کلام بولتون در واقع معطوف به ضرورت شکست جریان مقاومت و نه شکست صرف ایران در چهل سالگی انقلابش بود. بولتون با این ادعا در حقیقت سعی کرد انگیزه و روحیه مخالفان ایران و محور مقاومت را در مقابل این تحقیر بازسازی کند.
طی 40 سال گذشته آمریکا شاه ایران را حمایت کرد سقوطش را مشاهده کرد، در جنگ تحمیلی تمام قد از صدام حمایت کرد شکست صدام بدون آنکه وجبی از خاک ایران کم شود را مشاهده کرد، تحریمهای ایران را در صنعت هسته ای شدت داد اما ایران را حاضر در کلوپ هسته ای دول صنعتی جهان مشاهده کرد، از برجام خارج شد تا مساله موشکی ایران را نابود کند با تست موشکهایی با برد بلندتر و در قالب آزمایشهایی 50 گانه در طول یکسال مواجه شد و …
امروز ایرانیها برای جان بولتون یک دعوتنامه رسمی فرستادند تا جشن پیروزی 40 سالگی انقلابشان را نظاره کند؛ این دعوتنامه البته از طریق پست با آدرس “کاخ سفید” فرستاده نشده بلکه از طریق امواج ماهواره ای و در فضای رسانه ای اعم از تلوزیونی، رادیویی و بلاخره فضای مجازی بشکلی لحظه ای بدست بولتون خواهد رسید. آقای بولتون ایرانیان چهلمین سالگرد انقلابشان را هم جشن گرفتند