دسیسه دو خواهر برای انجام جنایت خانوادگی
دیوان عالی کشور حکم قصاص زنی را که با همدستی خواهرش، شوهر خود را به قتل رسانده بود، مورد تأیید قرار داد.
مأموران دی سال ٩٣، جسد مردی جوان را پیدا کردند که هرچند در ظاهر جراحتی به وی وارد نشده بود، اما با توجه به وضعیت رهاشدن و همچنین جوانبودن او، احتمال دادند او به قتل رسیده است. وقتی نظریه پزشکیقانونی اعلام شد، کارآگاهان متوجه شدند این مرد به دلیل سمی که به بدنش وارد شده جان خود را از دست داده است.
تحقیق درباره زندگی این مرد نشان داد احتمالا او به دست همسرش به قتل رسیده است چراکه آنها با هم اختلاف داشتند. وقتی زن ١٨ ساله بازداشت شد، اعتراف کرد با همدستی خواهر ١٤سالهاش و پسری که با او دوست است نقشه قتل شوهرش را طراحی کرده است. او گفت: «شوهرم اجازه نمیداد با خواهرم ارتباطی داشته باشم و میگفت او دختر خوبی نیست ضمن اینکه مشکلات دیگری نیز با هم داشتیم و به پیشنهاد دوست خواهرم مقداری دارو و الکل داخل یک بطری ماءالشعیر ریختم و آن را به شوهرم دادم وقتی خورد اصلا متوجه نشد دارو داخل آن است.
بعد از چند دقیقه روی زمین افتاد و جانش را از دست داد، بعد هم جسد را با کمک دوست خواهرم که ستار نام دارد، داخل ماشین گذاشتیم و بیرون بردیم و در بیابان رها کردیم». با دستگیری دو خواهر و ستار و صدور کیفرخواست علیه متهمان، پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد و برای فرشته متولد ١٣٧٥ (زمان بازداشت ١٨ساله) و خواهرش فتانه متولد ١٣٧٩ (زمان بازداشت ١٤ساله) به اتهام مشارکت در قتل و برای ستار به اتهام معاونت در قتل درخواست مجازات شد.
سپس نوبت به اولیایدم رسید و پدر و مادر مقتول از سوی خودشان و دو نوهشان درخواست قصاص مطرح کردند. سپس نوبت به فرشته متهم ردیف اول رسید. او درباره آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: شوهرم اجازه نمیداد من با خواهرم ارتباط داشته باشم و میگفت که او دختر خوبی نیست چون با ستار ارتباط دارد، حتی اجازه نمیداد خواهرم به خانه ما بیاید. ستار هم این موضوع را فهمیده و به فتانه پیشنهاد داده بود که شوهر من را بکشند.
وقتی فتانه دراینباره با من صحبت کرد اول قبول نکردم اما بعد گفت ستار به او گفته قبلا هم کسی را کشته و کار سختی نیست و حتی تهدید کرده بود اگر به خواستهاش عمل نکنم بچههایم را میکشد من هم قبول کردم. بنابراین او مقداری داروی بیهوشی، الکل و پودر شربت انار را به فتانه داده بود که به خانه ما بیاورد. قرار بود ما این چیزها را با هم مخلوط کنیم و در ماءالشعیر بریزیم و به شوهرم بدهیم که بخورد. البته ما آن روز به شوهرم گفته بودیم که قرار است فتانه تبلتی بیاورد و بههمیندلیل هم اجازه داد خواهرم وارد خانه شود.
بعد از اینکه من این مواد را گرفتم و مخلوط کردم و به شوهرم دادم، کمکم از حال رفت و روی زمین افتاد بعد از چند لحظه متوجه شدم نبضش نمیزند و با همکاری ستار او را داخل ماشین گذاشتیم و به بیابان بردیم و رها کردیم. وقتی نوبت به فتانه رسید گفتههای خواهرش را رد کرد و گفت: من نقشی در این قتل نداشتم و حتی به شوهرخواهرم گفتم که این نوشیدنی را نخورد اما خواهرم جلوی ادامه حرفم را گرفت و گفت این حرف را نزن. من با ستار رابطهای نداشتم، خواهرم با او رابطه داشت و من فقط از این رابطه اطلاع داشتم و واسطه بین آنها بودم. از اینکه شوهرخواهرم کشته شود چیزی به من نمیرسید، نه سودی داشتم نه زیانی بنابراین دلیلی نداشت که من این کار را بکنم. من نقشی در این قتل نداشتم.
سپس نوبت به متهم ردیف سوم یعنی ستار رسید. او اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت: من با این دو خواهر هیچ ارتباطی نداشتم نه در قتل شوهر فرشته دخالت داشتم و نه با هیچکدام از آنها دوست بودم. این دو خواهر مدعی هستند که من نقشه قتل را طراحی کرده و حتی گفتهام چه چیزی به مقتول بدهند راحتتر میمیرد درحالیکه صحت ندارد.
من نه حتی یک بار به این افراد زنگ زدهام و نه حتی با آنها از طریق پیامک ارتباطی داشتم. من هیچکدام از اتهاماتم که معاونت در قتل و رابطه نامشروع است را قبول ندارم. من درخواست دارم پرینت تلفن من گرفته شود در صورتی که یک تماس یا پیامک از طرف من ارسال شده باشد، اتهامم را قبول میکنم.
با پایان جلسه رسیدگی قضات وارد شور شدند و فرشته را به قصاص و خواهر نوجوانش را به سه سال حبس محکوم کردند. متهمان به رأی صادره اعتراض کردند اما این اعتراض مورد قبول قرار نگرفت و رأی صادره در شعبه ٢٩ دیوانعالیکشور تأیید شد.