در ازدواج باید فردیت دونفر حفظ شود
یک روانشناس گفت: در گذشته ما شدن بعد از ازدواج مطرح بود اما حقیقت این است که بعد از ازدواج باید فردیت هر دو زوج حفظ شود.
افسانه حسن پور در گفتوگو با ایسنا، در خصوص ازدواج موفق اظهار کرد: در ابتدا سلامت جسمی زوج همراه با تغذیه سالم، ورزش و روان سالم به معنای داشتن خاطرات، حس خوب، افکار مثبت و نگاه زیبا به افراد و دنیای اطراف حائز اهمیت است.
وی افزود: همچنین فرد نباید دچار خود کم بینی و ناآگاهی نسبت به جنس خود و درگیر اضطراب ناشی از مشکلات گوناگون باشد و بتواند هیجانات خود را کنترل کند و نحوه ارتباط موثر را بلد باشد.
این روانشناس ادامه داد: در ازدواج، باید فردیت حفظ شود. در گذشته تفکر محو شدن در خانواده و ما شدن مطرح بود، البته مفهوم ما شدن صحیح است اما باید توجه داشت که فرد با تمام گذشته، پیشینه در خانواده خود به زندگی مشترک وارد میشود.
حسن پور با بیان اینکه مشاوره و آموزش پیش از ازدواج باید اجباری شود، ادامه داد: ابتدا با استفاده از تستهای روانشناسی، تفاوتها و شباهتهای زوجین کشف میشود. بعد از صحبت درمورد مسائل پیش رو در زندگی، میزان مهارت زوجین سنجیده و مهارتهای لازم را آموزش داده میشود.
موفقیت زوج، داشتن شباهت نیست
وی تصریح کرد: اکثر زوجین هدف ازدواج را به خوبی نمیدانند. طبق نظریه گاتمن، موفقیت زوجها، لزوما داشتن شباهت نیست. بلکه زوجهای موفق با وجود اختلاف نظر و نبود شباهت، دارای مهارت حل مسئله و ارتباط متقابل به معنی کنترل و مدیریت خشم، هوش هیجانی سالم، مسئولیت پذیری هستند.
این روانشناس افزود: در واقع داشتن چندین راه برای حل مسئله، یکی از اصول افراد بالغ است و در صورت بروز یک مشکل، افراد به جای غصه خوردن، حذف کردن مسئله و جایگزین کردن آن با مشکل دیگر، باید به دنبال حل همان مسئله باشند. این امر موجب موفقیت در روابط زوجین میشود.
حسنپور یکی از ضرورتهای جامعه سالم را یادگیری دانست و ادامه داد: برای ورود به مرحله ازدواج، وجود مشاور متخصص الزامی است. آموزش حل مسئله در سطح خانواده، جامعه و مدارس و قبل از ازدواج ضروری است و آموزش حل مسئله باید از دوران دبستان شروع شود. همچنین هوش هیجانی اکتسابی از طریق مادر یاد گرفته میشود.
زن و مرد 233 تفاوت دارند
وی با بیان اینکه اولین آموزش در حل مسئله، وجود ۲۳۳ تفاوت بین زن و مرد است، افزود: ۳۰ مورد اصلی آن در مرکز مشاوره آموزش داده میشود. به طور مثال، مرد و زن هر دو دارای احساس هستند. اما خانمها، واکنشهای احساسی شدیدتری نسبت به آقایان دارند. در واقع مرد و زن در ژن، هورمون، نوع ماهیچه، نوع نگاه و تفکر تفاوت دارند. بنابراین در بسیاری مواقع نداشتن دانش کافی در مورد تفاوت ها، مشکل ایجاد میکند.
این روانشناس افزود: ذهن خانمها مانند سیم پیچی گسترده است، که تمام اتفاقات را بهم مرتبط میکند و یک خاطره احساسی میسازد. اما آقایان، مسائل را به هم ربط نمیدهند و هر موضوعی را جدا بررسی میکنند. البته وجود تک دختر بین برادران و تک پسر میان چندین خواهر، موجب ایجاد اخلاقی مردانه برای دختر و اخلاقی زنانه در پسران میشود.
حسن پور خاطرنشان کرد: علاقه زیر ساخت همه مسائل در زندگی است و به معنای جذابیت و وجود پارامترهای دلخواه در فرد برای هر دو نفر است. همچنین خود شناسی به معنی رسیدن به بلوغ در ازدواج است و بعد علاقه و حس خوب و تکنیکها و مهارتهایی برای رابطه نیاز است. همچنین زوجین باید قبل از ازدواج، دانش کافی درمورد اندامهای جنسی و روابط جنسی داشته باشند.
والدین اجازه ورود فرزند به زندگی زناشویی را نمیدهند
این روانشناس از وجود اختلال وابستگی در جامعه خبر داد و افزود: برخی مادران به شدت به فرزندان خود وابستهاند و به همین دلیل مانع ورود فرزند خود به زندگی جدید و ازدواج میشوند. به این معنی که داماد یا عروس باید با خانواده فرد یکی شود و آداب و رسوم و نظریات خانواده را نیز بپذیرد. در واقع والدین، تمام شادی خود را منوط به حضور فرزندان در خانه میدانند و در صورت نبود آنان احساس از دست دادن فرزندان خود را دارند. در نتیجه نا آگاهی والدین و دلسوزی نابجا موجب ظلم ناخواسته به فرزند میشود و مدام جدال پیش میآید.
وی ادامه داد: مشاوران معتقدند شباهت و شناخت کامل فرهنگها، موجب موفقیت در امر ازدواج میشود. امکان ایجاد اختلاف با تاکید و تعصب خانوادهها بر فرهنگ وجود دارد، اما گاهی تفاوتهای فرهنگ موجب کنار رفتن تعصبات، سهولت در حل مسائل، نادیده گرفتن عقاید افراطی و پیشرفت در زندگی میشود.
این روانشناس بهترین پیشنهاد برای توفیق در امر ازدواج را وجود عقاید مشابه در زوجین دانست و افزود: در غیر این صورت مشکل زیادی پیش میآید، زیرا مسئله تفاوت ارزشها، جنگی بی پایان به بار میآورد و ممکن است، در بین خانوادهها، صمیمیت و همراهی به وجود نیاید.
حسن پور ادامه داد: در صورت مخالفت خانواده، اگر دو نفر از لحاظ شخصیتی و بنیادهای ازدواج متناسب هستند و مشکل جدی بین زوجین وجود ندارد، مشاور تلاش میکند که خانوادهها را متقاعد کند. جوانان به گونهای با خانواده خود صحبت کنند که احساس طرد شدن در آنان ایجاد نکند و فرد جدید را جایگزین تمام خانواده ندانند. بلکه به خانواده خود بگویند، احتمال یافتن فرد مورد علاقهای که نسبت به او حس عمیق و سالمی دارد، کم است. بحث و جدل با خانواده کاملا اشتباه است و برای حل مشکلات باید از راه های متعدد و متناسبی استفاده کنند.