داستان حیرتانگیز «عملیات مرلین» سیا در خصوص برنامه هستهای ایران

گارت پورتر گزارش داده است که “عملیات مرلین” سیا، که شامل تهیه طرحی ناقص برای منحرف کردن برنامهایران برای یک سلاح هستهای بوده است و منجر به زندانی شدن افشاگر این عملیات نیز شد، نمونهای کامل از ایجاد اطلاعات صوری برای توجیه عملیات بود.
جفری استرلینگ، مأمور پرونده سری «عملیات مرلین» سیا، که در ماه مه سال ۲۰۱۵ به خاطر در اختیار گذاشتن جزئیات این عملیات با جیمز ریزن از نیویورکتایمز محکوم و زندانی شد، در ماه ژانویه بعد از گذراندن بیش از دو سال از محکومیت خود در زندان آزاد شد. او بر اساس این اتهام که افشای این عملیات به امنیت ایالاتمتحده آسیب رسانده بود محاکمه و محکوم شده بود.
کل پرونده او بر اساس این فرضیه بود که ایران در حال کار بر روی یک سلاح هستهای بوده و این مسئله عملیات مخفی سیا را توجیه کرده بود.
اما شواهد جمعآوری شده نشان میدهد که اطلاعات موجود نهتنها نیاز به انجام عملیات مرلین را پشتیبانی نمیکند، بلکه وجود عملیات پنهانی برنامهریزی شده سیا نیز تأثیر منفی زیادی بر ارزیابی اطلاعات از این مسئله داشته است. نخستین ارزیابی اطلاعات ایالاتمتحده در مورد این موضوع که ایران برنامه تسلیحات هستهای داشته است در سال ۲۰۰۱ و درنتیجه یک مداخله سنگین توسط معاون مدیر عملیات جیمز پاویت بود که مسلماً جدیتر از تلاشهای معاون رئیسجمهور دیک چنی برای برانگیختن برآورد سیا در مورد انهدام تسلیحات کشتارجمعی در عراق در سال ۲۰۰۲ بوده است.
داستان کامل تعامل بین عملیات سیا و تجزیهوتحلیل اطلاعات، نشان میدهد، پاویت قبلاً برای گرفتن مجوز کلینتون در راستای اجرای عملیات مرلین، یک تجزیهوتحلیل اطلاعات ناقص و صوری برای کاخ سفید در خصوص برنامه هستهای ایران و در اواخر سال ۱۹۹۹ ساختهوپرداخته کرده بود.
طرح پاویت برای عملیات مرلین
داستان عملیات مرلین و سرکوب و نادیده گرفتن اطلاعات حیاتی درباره اهداف هستهای ایران نمیتواند جدا از دوستی نزدیک بین پاویت و جورج تنت، رئیس وقت سازمان سیا بهدرستی درک شود. ارتقای رتبه پاویت در اداره عملیات بهقدری وابسته به دوستی بسیار نزدیک او با تنت بود که یک روز بعدازآنکه تنت بازنشستگی خود را از سیا در تاریخ ۳ ژوئن ۲۰۰۴ اعلام کرد، پاویت نیز بازنشستگی خود را اعلام کرد.
کمی پسازآنکه پاویت در سال ۱۹۹۳ به ریاست مرکز منع گسترش (NPC) منصوب شد، ایده ایجاد یک ساختار و جزء جدید در اداره عملیات را برای کار انفرادی درزمینهٔ گسترش سلاحهای هستهای، مطرح کرد. پاویت پیشنهاد کرد که بخش جدید منع گسترش سلاحهای هستهای نهتنها برای جمعآوری اطلاعات بلکه برای انجام عملیات مخفی در ارتباط با گسترش سلاحهای هستهای، با استفاده از افسران مخفی خود که تحت پوشش غیررسمی کار میکنند، مجاز خواهد بود.
بلافاصله پسازاینکه تنت در سال ۱۹۹۵ به معاونت سازمان سیا منصوب شد، پاویت مسئولیت سازمان جدیدی را در اداره عملیات به نام بخش مبارزه با گسترش تسلیحات یا CPD به دست آورد. پاویت بلافاصله برنامهریزی برای عملیات گستردهای باهدف ایران را آغاز کرد. با توجه به یک سند سیا که برای محاکمه استرلینگ از حالت محرمانه خارج شد، در اوایل ماه مارس ۱۹۹۶ “دفتر پروژههای ویژه” در CPD از قبل برنامهای برای انتقال و رساندن یک نسخه از “Fireset” روسیه موسوم به TBA-486 به ایران – سیستمی برای چندین بار انفجار همزمان برای شبیهسازی انفجار هستهای – را در دست اجرا داشت. ترفند و حقه کار این بود که ازآنجاییکه این طرح دارای نقصهای تعمدی بوده است، باعث شود طرح ایران برای ساخت سلاح هستهای با شکست مواجه شود.
در ژانویه سال ۱۹۹۷، سندی محرمانه که از حالت سری خارجشده بود برنامهای را برای استفاده از یک مهاجر روسی به عنوان «مهندس تسلیحات هستهای سابق شوروی که در سال ۱۹۹۶ استخدام سیا شده بود» باهدف «دسترسی عملیاتی» به ایران افشا کرد. این سند پیشنهاد میکرد که برای به دست آوردن اطلاعات در مورد برنامه هستهای ایران، با توجه به این واقعیت که آژانس هیچ نتیجهای را مبنی بر اینکه ایران بر روی سلاحهای هستهای کار میکند ارائه نکرده بود، اقدام به «دسترسی عملیاتی» به این برنامه شود.
اما در اواسط مارس ۱۹۹۷، زبان CPD برای توصیف عملیات پنهانش بهطور ناگهانی تغییر کرد. یکی دیگر از سندهای طبقهبندیشده CPD مربوط به ماه مه سال ۱۹۹۷ میگوید که هدف نهایی این بود که «اطلاعات مخدوشی در مورد برنامههای تسلیحات هستهای ایران ساخته شود». این تغییر در زبان بهخوبی بیان میکند که تنت به این نتیجه رسیده بود که سازمان سیا باید برای توجیه عملیات پنهان برای کاخ سفید، مطابق قانون اقدام به ارائه اطلاعات موثق کند.
پاویت با برنامه بلندپروازانه اش برای انجام یک عملیات پنهانی علیه ایران، در جولای ۱۹۹۷ بهعنوان معاون مدیر عملیات، ارتقا یافت. با توجه به یک سند محرمانه دیگر، در تاریخ ۲ فوریه ۱۹۹۸، CPD به دفاتر دیگر سیا اعلام کرد که تیم فنی دریکی از آزمایشگاههای ملی، کار ساخت دستگاه انفجاری صوری را که شامل “نقصهای چندلایهای” ازجمله شامل “نقص نهایی مرگبار” بوده است را به پایان رسانده.
پاویت در اواسط سال ۱۹۹۹چند هفته پس از آنکه اعلام شد که وی بهعنوان معاون مدیر CIA برای عملیات منصوبشده است، این نامه را از این آزمایشگاه ملی دریافت کرده بود.
اما یک مانع سیاسی نهایی در این مورد وجود داشت: موضع رسمی اداره اطلاعات CIA همچنان بر این بود که ایران برنامه تسلیحات هستهای ندارد و در نتیجه انجام عملیات مرلین ممکن نبود. زبان گزارش سیا در این مورد برای کنگره در نیمه اول سال ۱۹۹۹، حاوی فرمولبندیهایی بود که نشانههایی از مذاکره بین کسانی که معتقد بودند که ایران برنامه تسلیحات هستهای دارد و کسانی که مخالف آن بودند را در بر داشته باشد.
این گزارش به پروژههای هستهای اشاره داشت که “میتواند به ایران کمک کند تا زیرساختهای فناوری هستهای خود را تقویت کرده که بهنوبه خود برای حمایت از تحقیقات و توسعه سلاحهای هستهای مفید خواهد بود. در این گزارش واژه Would بهجای واژه Will استفاده شده بود که نشان میداد تلاش ایران برای ساخت سلاح هستهای هنوز یک واقعیت ثابت نشده است.
جمله دوم گزارش بیان میکرد: “تخصص و فنّاوری به همراه کانالهای تجاری و ارتباطات ایجادشده – حتی از سوی همکاریهایی که بهشدت غیرنظامی به نظر میرسد – میتواند برای پیشبرد تحقیقات و برنامههای توسعه سلاحهای هستهای ایران مورداستفاده قرار گیرد.” به نظر میرسد هدف از این جمله آن بوده که اشاره کند که ایران قبلاً چنین برنامه تسلیحات هستهای داشت.
این گزارش برای تنت و پاویت در راستای توجیه یک عملیات سری که شامل انتقال یک دستگاه انفجار هستهای جعلی به ایران باشد، کافی نبود. بنابراین هر دو نفر مشغول راه دیگری برای دور زدن این مانع شدند. یک ارزیابی اطلاعات جدید، که در مقالهی نخستین صفحهی نیویورکتایمز در تاریخ ۱۷ ژانویه ۲۰۰۰ توسط جیمز ریسن و جودیت میلر منتشر شد، اشاره میکرد که سیا دیگر نمیتواند احتمال اینکه ایران در حال حاضر توانایی ساخت یک بمب هستهای را دارد، رد کند – یا حتی ممکن است که همین حالا هم در ساختن یکی از آنها موفق شده باشد.
ریسن و میلر به نقل از “چندین مقام آمریکایی” که در جریان امر بودند گزارش دادند که تنت پس از تکمیل اسناد، مقامات دولت کلینتون را در مورد ارزیابی جدید سازمان سیا در دسامبر ۱۹۹۹، توجیه کرده است. بر طبق منابع ذکرشده توسط تایمز، جلسات تنت بدون اشاره به هیچ مدرکی مبنی بر برنامه ساخت بمب توسط ایران سپریشده. بلکه در عوض بر اساس ناتوانی امریکا در دستیابی به اطلاعات در مورد فناوری هستهای ایران و از طریق بازار سیاه بوده است.
اما ارزیابی جدید از اداره اطلاعات سیا بیرون نیامده بود. جان مک لافلین، معاون مدیر اطلاعات وقت سیا، در یک ایمیل به این موضوع اشاره کرده بود که او در جریان این ارزیابی نبوده. و زمانی که خبرنگاری از او پرسید که آیا ممکن است که او در جریان مسئلهای با یک چنین حد از حساسیت قرار نداشته باشد، وی به این سؤال پاسخ نداد. واضح است که تنت و پاویت از فرایند عادی برای ارزیابی اطلاعات بیرون رفتهاند تا مشکل کمبود اطلاعات لازم برای برنامه سری خود را برطرف کنند.
یک سند سری CIA مربوط به تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۹۹۹ بیان میکند که به مأمور روسی دستور دادهشده تا برای سفر احتمالی به وین در اوایل سال ۲۰۰۰ آماده شود، که نشان میدهد تنت امیدوار بوده است که اطلاعات لازم را ظرف چند هفته به دست آورد. در روزهای اول ماه مارس ۲۰۰۰، مأمور روسی طرح جعلی مذکور را در صندوق نامههای سفیر ایران در سازمان ملل در وین انداخت.