داستان تعرفه بیهوشی

مداخله حاکمیت در تعرفه های هر صنف قضیه ای ظریف و پیچیده است که متغیرهای مختلفی را باید برای فهم آن لحاظ کرد. قطعا هرگونه تغییر رادیکال در دستمزدها باعث بهم خوردن معادلات عرضه و تقاضا در هر رشته ای خواهد شد؛ نمونه ملموس آن تغییر سود بانکی توسط بانک مرکزی و شورای عالی پول و اعتبار است که بعد از ملاحظات بسیار زیاد و درنظر گرفتن اثرات آن بر تورم، حجم نقدینگی، بازار مسکن، شرایط جهانی بازار طلا و ارز، بازار بورس و موارد دیگر حداکثر سالیانه تغییراتی در حد 2% پیدا می کند.
به نوشته دکتر یاشار نصیری مقدم که در کانال تلگرامی انجمن متخصصان بیهوشی منتشر شده است؛بررسی اجمالی تغییرات تعرفه های پزشکی خصوصا بیهوشی در یکسال گذشته جالب توجه است؛ بدنبال دستورالعمل ابلاغی شورای عالی حقوق و دستمزد از بهمن 1395 ساختار پلکانی پرداخت پزشکان دچار تغییرات انقباضی شده و بطور متوسط 15% کاهش پرداخت روی داده است؛ همچنین در ویرایش سوم کتاب ارزش نسبی خدمات درمانی مستند به گفته شورای عالی بیمه 25% کاهش درآمد در حوزه رشته بیهوشی از شهریور 1396 اعمال گردیده و اگر تورم سالیانه که به گفته مرکز آمار ایران حدود 10% است را لحاظ کنیم در مجموع طبق آمار رسمی حدود 50% کاهش درآمد در یک صنف شغلی ظرف یکسال روی داده است؛ هرچند آنچه که خود متخصصان بیهوشی لمس می کنند شاید به بیش از 60% برسد!
این چنین کاهش درآمد در هرصنف شغلی قطعا طبعات میان مدت و بلند مدت خواهد داشت؛ درآمد متخصصین فعال در این رشته در بسیاری از مراکز درمانی از پزشکان عمومی فعال در همان بیمارستان کمتر خواهد بود و باید مد نظر داشت که بیمارستانی ترین حرفه بالینی در ایران که رشته ای غیرمطبی است درآمدش کمتر از پزشک عمومی خواهد شد!!!
متغیر جالب و چه بسا دور از ذهن کارشناسان و مسوولین تصمیم ساز دیگر این است که اگر جراح بصورت لوکال و با بی حسی موضعی اقدام به جراحی کند 20% به کد و دستمزد جراح اضافه می شود که عملا با این تعرفه های جدید این 20% افزایش دستمزد جراح بیشتر از تعرفه متخصص بیهوشی برای بیهوشی همان بیمار با همه استانداردهای روز دنیا است!!! در نظر باید داشت که کیفیت بی دردی بیمار بدنبال بیهوشی عمومی یا منطقه ای قابل مقایسه با بی حسی موضعی اعمال شده توسط جراح محترم نیست! عملا اگر کلا متخصص بیهوشی از مدار خدمت حذف شده و جراحان با 20% افزایش دستمزد وظایف متخصص بیهوشی را برعهده بگیرند بار مالی سنگین تری بر دوش بیمه ها خواهد افتاد و عملا حضور متخصصین بیهوشی فی نفسه نوعی عامل صرفه جویی برای نظام درمان است!!
نتیجه چنین تصمیم گیری های ناپخته ای توسط کارشناسان محترم در وزارت بهداشت و شورای عالی بیمه حقیقتا چه خواهد بود و نظام درمان ما را در آستانه سال 1400 به کجا خواهد برد؟
در طی 6 ماه تا یکسال آینده مراکز درمانی شهرستانها یکی بعد از دیگری با خروج متخصصان بیهوشی و مهاجرت آنها به شهرهای بزرگ با کمبود این متخصصین روبرو خواهند شد؛ از طرفی در راستای همین روند کارشناسی معیوب فشار وزارت بهداشت برای افزایش پذیرش دستیاران بیهوشی بیشتر خواهد شد که البته با استقبال کم داوطلبان آزمون دستیاری مواجه خواهند شد و به تبع آن اندوخته کنونی جامعه متخصصین بیهوشی را از وجود استعدادهایی که برای رشد این صنف و گرایش علمی در جامعه لازم است، تهی خواهد ساخت.
بعید هم نیست که متخصصین بیهوشی که برای بثمررساندن آنها حاکمیت هزینه های هنگفتی کرده است از حوزه تخصصی خود خارج و جذب سایر حرف پزشکی و یا غیر پزشکی شوند.
هرگونه دخل و تصرف در تعرفه های صنوف پزشکی نیاز به آگاهی از اقتصاد درمان به عنوان یک علم دارد و عدم توجه به متغیرهای مختلف در این عرصه تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت؛ هرچند که متاسفانه چنین آزمون و خطاهایی در عرصه های مختلف اقتصادی دیده می شود که همگان شاهد تبعات منفی آن در اقتصاد و شرایط کسب وکار هستیم.