داروی بی نظیر بیماریهای کبد
کاسنى آن قدر براى بدن انسان سودمند است که به تنهایى، قادر است سلامت نسل بشر را تأمین کند.
کبد یکى از اعضاى رئیسه بدن و یکى از شریف ترین آن ها است. زیرا به منزله لابراتوار عظیمى است که طبق آخرین اطلاعات علمى متخصصان فن، حدود هفتاد عمل مختلف را انجام مى دهد. به یقین مى توان گفت که اگر کبد کسى سالم باشد، بدنش نیز سالم و اگر کبد علیل و ناسالم باشد، بدن او دچار اختلالات و بیمارى هاى گوناگون خواهد شد. اینکه گفتیم «به یقین»، براى این است که اعضاى بدن چنان به یکدیگر پیوسته و مربوطند و به قدرى از یکدیگر تأثیرپذیرند که اگر لطمه اى به یک عضو بخورد، اعضاى دیگر از آن بى نصیب نمى ماند و درنتیجه، مجموعه بدن، که حکم واحد را دارد، دچار آسیب خواهد شد. مثلا اگر اختلالى در عمل غده فوق کلیوى مشاهد شود، انعکاس نامطلوبش در سایر اعضا و همه بدن ظاهر شده، به سلامت آدمى لطمه مى زند. در بین اعضاى مختلف بدن کبد از همه مهم تر است.
یکى از وظایف کبد، قندسازى است. هر ماده قندى و به طور کلى هر ماده نشاسته اى، پس از تناول و هضم در معده، به صورت گلوکز که یک نوع قند طبیعى است درآمده و به همین صورت جذب کبد مى شود. در کبد، ابتدا به صورت گلیکوژن، که یک نوع ماده نشاسته اى است، درمى آید و در سلول هاى کبد ذخیره مى شود و آن گاه این گلیکوژن، کم کم و بر حسب احتیاج بدن، مجددا تبدیل به گلوکز شده و داخل خون مى شود و به همه اعضاى بدن رفته و در سلول ها مى سوزد. پس از یک سلسله فعل و انفعالات مفصل شیمیایى و تبدیل تدریجى تعداد زیادى اجسام واسطه، سرانجام به گاز کربنیک و بخار آب تبدیل مى شود که از بدن خارج مى گردند. از این فعل و انفعالات متوالى و به عبارت دیگر، از سوختن قند در بدن، حرارت غریزى به وجود مى آید.
مقدار مواد قندى، که انسان در شبانه روز مى خورد، برحسب غذاهاى مختلف متغیر است، ولى میزان گلوکز در خون ثابت و در حدود 1 در هزار، یعنى، در هر کیلوگرم خون، یک گرم گلوکز موجود است. علت این امر، این است که اگر کسى در خوردن مواد قندى افراط کند، کبد آن را به صورت گلیکوژن ذخیره کرده و اجازه نمى دهد بیش از مقدار لازم داخل خون شود. به طورى که همان نسبت 1 در هزار گلوکز در خون ثابت خواهد ماند. اگر کسى کمتر از میزان احتیاج، مواد قندى تناول کند، کبد مقدارى از گلیکوژن ذخیره خود را به گلوکز تبدیل کرده و داخل خون مى کند، و باز نسبت گلوکز در خون 1 در هزار باقى مى ماند. باید دانست که اگر افراط در خوردن مواد قندى به مدت طولانى، ادامه یابد، کم کم زمانى مى رسد که کبد از تبدیل گلوکز به گلیکوژن عاجز شده و مقدار زیادى گلوکز را عینا داخل خون مى کند و معیار قند خون بیش از 1 در هزار مى شود.
از اینجا است که اختلالاتى در اعضاى بدن بروز مى کند. این اختلالات ابتدا موقتى است و با اصلاح رژیم غذایى برطرف مى شود، ولى با ادامه افراط به مدت طولانى تر، اختلالات و عوارض پایدار و شدیدتر تولید شده و ناراحتى هایى در شخص ایجاد مى کند که ناچار است براى درمان به پزشک مراجعه کند. مهم ترین علایم این اختلالات عبارت اند از:
خشکى لب، دهان، گلو و پوست بدن، تیرگى رنگ رخسار، بى اشتهایى، سردرد، سرگیجه، خارش هاى جلدى، ایجاد بثورات و جوش در پوست صورت و بدن، پیدایش دمل هاى متعدد در نقاط مختلف بدن، بى خوابى، یبوست مزاج، حساسیت و عصبانیت و تندخویى، کمى حافظه، ریزش موى سر، احساس خستگى و کوفتگى بدن، سستى و خونریزى لثه ها، رعاف(خون دماغ)، کهیر، کم خونى، بى حسى و کرختى دست و پا و …
ولى باید دانست که همه این علایم در یک بیمار و در یک دفعه پیدا نمى شود، بلکه به تفاوت، بعضى از این اختلالات در بعضى اشخاص بروز مى کند و هرچه شدت اختلالات کبدى بیشتر باشد، تعداد این عوارض و شدت آن ها بیشتر خواهد بود.
افراد یک جامعه- از زن و مرد و پیر و جوان- به علت رعایت نکردن بهداشت، تغذیه و توجه نداشتن به تعادلى که باید در مقدار و نوع غذاهاى مصرفى روزانه موجود باشد و افراط در مصرف مواد قندى و بعضى مواد دیگر، کم وبیش به این عوارض دچار مى شوند، مخصوصا در فصل زمستان، به سبب کمى مصرف میوه ها، سبزى ها و ازدیاد تناول شیرینى، چربى، گوشت و تخم مرغ این اختلالات بیشتر بروز مى کند و در اوایل فصل بهار، به حد شدت خود مى رسد.
اگر این بیماران، به زودى درصدد درمان خود، که در ابتدا خیلى سهل و ساده است، برنیایند و اختلالات آن ها ادامه پیدا کند، عده اى مبتلا به مرض قند (دیابت) خواهند شد که تصلب شرایین، ازدیاد فشار خون، گانگرن دست و پا، سکته هاى مغزى و قلبى و ده ها عوارض درمان ناپذیر دیگر از آثار و عواقب بعدى آن به شمار مى رود.
خلاصه اینکه وفور این بیمارى، مخصوصا حالات خفیف و قابل درمان آن، در جوامع بشرى و در همه طبقات مردم به حدى است که شایسته یک بررسى و تحقیق دقیق است.
چون ازدیاد قند خون در رأس همه این اختلالات قرار مى گیرد و سرچشمه همه عوارض محسوب مى شود، بنابراین پس از اصلاح رژیم غذایى و انجام سایر دستورهاى بهداشتى، اگر دارویى به کار برده شود که قند خون پایین بیاید، درمان اصولى و منطقى عمل شده است.
در طب امروز، این کار معمولا با انسولین انجام مى شود که براى درمان مرض قند تجویز مى شود، ولى انسولین را نمى توان در این مورد به کار برد، زیرا در هر جامعه شاید نیمى از مردم کم وبیش گرفتار حالات خفیف این اختلالات هستند که آن ها را در طب امروز نیمه بیمار گویند و نمى توان به نیمى از مردم هر روز انسولین تزریق کرد؛ علاوه بر این، انسولین فقط قند خون را پایین مى آورد و نمى تواند سایر اختلالات، مثلا انسداد مجارى داخلى بدن و غیره را رفع کند.
هیچ دارویى، چه طبیعى و چه مصنوعى، در جهان وجود ندارد که به اندازه کاسنى در رفع این اختلالات و عوارض مفید و مؤثر باشد.
اینک به ذکر منافع و فواید کاسنى، طبق یک رشته تحقیقات دقیق علمى، که پزشکان اروپا و متخصصان مربوط به عمل آورده اند، مى پردازیم:
1. کاسنى داراى انسولین طبیعى است (به کتاب درمان بیمارى ها به وسیله گیاهان طبى، تألیف دکتر فرانسوا دکو مراجعه شود) و بهترین عامل مؤثر براى پایین آوردن قند خون است.
2. پروفسور شابرول و همکارانش ثابت کرده اند که اگر جوشانده کاسنى را به ورید حیوان تزریق کنیم، پس از نیم ساعت، حجم صفراى مترشحه دو الى چهار برابر مى شود، هم چنین دفع صفرا را تسهیل مى کند. بنابراین، کاسنى گیاهى است که به اصطلاح، مترشح و مدر صفرا است.
3. ابولانى به تجربه در روى حیوانات ثابت کرده است که کاسنى مقوى معده است و ترشح عصیر معده را زیاد و از این راه باعث هضم غذا مى شود.[عصیر معدى: (اصطلاح پزشکى) مایعى است بى رنگ و لزج و داراى واکنش اسیدى که شامل نودونه درصد آب و یک درصد مواد معدنى و دیاستازها است. شیره معده از پرده مخاطى سطح داخلى معده که داراى غدد مترشحه اى در عمق پرزهاى معده است ترشح مى شود. مهم ترین ماده معدنى عصیر معدى، اسید کلریدریک و املاح قلیایى آن است و به علاوه عصیر معدى داراى سه دیاستاز پپسین و پرزور و لیپاز مى باشد. مقدار اسید کلریدریک عصیر معدى در حدود دو درصد و مقدار دیاستازهایش در حدود چهار درصد است. شیره معدى. رطوبت معده. (فرهنگ فارسى معین)]. هم چنین ابولانى کاسنى را در مبتلایان به مرض قند (دیابت) تجویز و مشاهده کرده است که قند خون به نسبت 19 تا 40 درصد پایین مى آید.
4. پروفسور پارتوریه، متخصص بیمارى هاى کبد، ثابت کرده است که کاسنى خاصیت مدر بول دارد و در مبتلایان به اختلال دفع پیشاب به علت عارضه کبدى- کلیوى (هپاتو- رنال) نتیجه رضایت بخش مى دهد و دفع پیشاب را آسان مى کند.
5. هانرى لکلرک معتقد است که کاسنى خاصیت ملیّن و مسهل دارد و علت آن تحریک حرکات دودى روده ها (پریستالتیسم) است، علاوه بر این معتقد است که در بیمارانى که مبتلا به ازدیاد صفرا در خون هستند بسیار سودمند است.
6. دکتر فرانسوا دکو با مشاهدات دقیق بالینى خود ثابت کرده است که کاسنى در کسانى که به علت ازدیاد فشار خون در ورید باب (یا مبتلایان به بیمارى هاى قلب و عروق، یا مبتلایان به بیمارى هاى کبد و کلیه) مبتلا به کمى ترشح ادرار مى شوند، کاسنى در آن ها بسیار مؤثر و سودمند است.
7. کنت در کتاب گیاهانى که درمان مى کنند مى نویسد: «دم کرده کاسنى در مبتلایان به انسداد روده ها و احشا، نتایج رضایت بخش داده و به تدریج آن را درمان مى کند».
8. درومر معتقد است که استعمال حقیقى کاسنى به عنوان مقوى و اشتهاآور است.