خودزنی سعودی ها در نبرد با ایران

عربستان بعد از پانزده سال سیاست بیهوده به این نتیجه رسیده که باید از باتلاق یمن بیرون بیاید و عادل جبیر، وزیر امور خارجه این کشور اخیرا گفته که مردم سوریه باید خود را برای آینده ای با حضور اسد در مسند قدرت در سوریه آماده سازند.
به گزارش آریا، امیر هندجانی، در گزارشی در المانیتور (امریکا)، نوشت:
افشاگری های اخیر درباره سخنان محمد بن سلطان، شاهزاده سعودی، درباره تحولات منطقه در دیدار خصوصی با مقامات رسمی امریکا موید نکاتی است که بسیاری در واشنگتن در طول چند سال گذشته زمزمه کرده اند: بسیاری از سیاست های سعودی در منطقه- از جنگ در یمن گرفته تا مقابله با ایران- شکست ها و ناکامی های مایوس کننده بوده اند. حتی سیاست انرژی عربستان سعودی که تا حدودی بر مجازات ایران متمرکز بوده و قصد داشته که بدین شیوه این کشور را به دست برداشتن از ماجراجویی در خاورمیانه وادار نماید، در عمل کسری بودجه بیسابقه ای برای این پادشاهی به وجود آورده است. در این بین، ایران کماکان به پیشبرد برنامه خود در سوریه و عراق ادامه می دهد. اینک رهبری سعودی باید به گونه ای دردناک به این نکته پی برده باشند که سیاست تک بعدی آنها در قبال ایران به سیاست هایی منجرشده که در داخل و خارج نتیجه عکس داده است.
فعالیت نظامی سعودی در یمن فاجعه ای کامل بوده است.ادعای ریاض مبنی بر اینکه حوثی ها تحت تاثیر ایران می خواهند دولت صنعا را سرنگون سازند، همواره ادعای تردید برانگیز بوده است. در حالیکه تهران سعی می کند از هیچ فرصتی برای آزردن ریاض دریغ نکند، اما حوثی ها اصلا غلامان حلقه به گوش ایرانی ها نیستند.آنها ظاهرا برای حقوق بومی خود در حال مبارزه هستند، حقوقیی که معتقدند از سوی دولت یمن- طرفدار سعودی- نادیده گرفته شده است. این جنگ برای ریاض میلیارد ها دلار هزینه در بر داشته و تقریبا ده هزار قربانی بر جای گذاشته و بیش از سه میلیون نفر آواره شده اند. همزمان با جنگ، شیوع وبا، این کشور در آستانه قحطی قرار داده است.
ریاض با وجود حملات هوایی خود، که با حمایت امریکا و انگلیس انجام می شوند، به دستیابی به اهداف خود نزدیک تر نشده است.حوثی ها هنوز کنترل صنعا را در اختیار دارند و به طور مرتب به داخل عربستان یورش می برند. وضعیت رو به وخامت امنیتی زمینه مستعدی را برای کسب حمایت و یارگیری داعش و القاعده محلی در یمن پدید آورده است .القاعده در واقع یک چهارم خاک این کشور را در کنترل خود دارد.
بنابراین، نباید تعجب کرد که چرا شاهزاده سعودی به گروهی از دیپلمات های سابق امریکایی گفته است که او واقعا به دنبال راهی برای خروج از باتلاق یمن می گردد. اما باید از او پرسید که چرا در وهله نخست جنگ را آغاز کرد. حوادث و پیشامد های ناگوار بود که حوثی ها را به ایران نزدیک تر ساخت، در حالی که پیوند های بین آنها قبلا، در بهترین حالت، متزلزل و سست بود.
در وضعیت مشابه دیگری، سیاست سعودی در عراق و سوریه موضع راهبردی ایران در این دو کشور را تقویت کرده است تا تضعیف. ریاض از ابتدای جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، به جناح های مختلف سنی در سوریه میلیارد ها دلار کمک کرده که رژیم اسد را سرنگون کنند، وضعیتی که موجب شد اسد برای حفظ قدرت خود به روسیه و ایران نزدیک شود. با وجود ادعاهای سعودی مبنی بر اینکه اسد باید از قدرت کنار برود و تا زمانی که در مسند قدرت است، امکان توافق و مصالحه وجود ندارد، اما او هنوز قدرت در دمشق را در اختیار دارد.
در این بین، ترکیه، ایران و روسیه، ریاض را دور زده و آتش بسی را در سوریه برقرار کرده اند و این در حالی است که امریکا و شرکای این کشور به مبارزه خود برای آزاد ساختن شهر رقه، پایتخت خود خوانده داعش، از دست این گروه ادامه می دهند. از قرار معلوم، عادل جبیر، وزیر امور خارجه عربستان، در نشست اخیر با رهبر مخالفین رژیم سوریه در ریاض گفته است، عربستان علاقه خود به سوریه را از دست داده و مردم سوریه باید خود را برای آینده ای کشورشان، با حضور اسد در مسند قدرت، آماده سازند. اگر این گفته واقعیت داشته باشد، تغییر موضع و چرخش قابل توجهی است.
چرا باید پانزده سال طول می کشید تا عربستان به چنین مواضعی برسد؟ ریاض سال ها پیش می توانست، با رقابت با ایران برای قدرت در عراق، نقش سازنده ای در آن کشور ایفاء کند.
نکته ای که تعجب برانگیز هم نیست این است که ریاض نمی خواست با دولت دارای اکثریت شیعه در عراق، که بعد از سرنگونی صدام در سال ۲۰۰۳ به قدرت رسید، مراوده داشته باشد.این روایت که شیعیان عراق عوامل ایران هستند، به تقویت جایگاه راهبردی ایران در کشورعراق کمک کرد، چرا که شیعیان عراق احساس کردند که به جز ایران جای دیگری وجود ندارد که برای درخواست حمایت به آن روی آورند. دیدار اخیر مقتدی صدر، شخصیت آشوبگر شیعه عراقی از ریاض و بهبود تدریجی پیوند بین عراق و عربستان سعودی باید مورد استقبال همه در منطقه قرار گیرد. البته، این پرسش باقی می ماند: چرا باید پانزده سال طول بکشد که عربستان به چنین موضعی برسد؟ ریاض سال ها پیش می توانست از طریق رقابت با ایران در عراق، نقش سازنده ای ایفاء کند. ریاض به جای اینکه واقعیات سیاسی پدید آمده بعد از ۲۰۰۳ را تضعیف کند، باید سعی می کرد، به غیر از مخالفین تهران در بغداد، خود را به رهبرانی مانند ایاد علاوی در عراق نزدیک کند.
گرچه ایران و عربستان از دیر باز باید یکدیگر برای سلطه در بازار های انرژی رقابت کرده اند، اما قابلیت های تولید ریاض به این کشور توان تولید کننده توازن ساز جهانی را بخشیده است. در سال ۲۰۱۰، زمانی که تحریم های طاقت فرسای هسته ای امریکا و اروپا بخش انرژی ایران را هدف قرار داد، ریاض سقف تولید خود را افزایش داد و تلاش برای تضعیف اقتصاد ایران و جذب مشتریان قدیمی ایران در آسیا – از طرق عرصه نفت بیشتر با قیمت های نازل به آنها را – آغاز کرد. البته، این اقدامات نتیجه منفی ببار آوردند چون بعد از اجرایی شدن توافق هسته ای ایران در سال ۲۰۱۶، ایران به وضعیت دوران تولید پیش از تحریم ها بازگشت و مشتریان پیشین، دوباره به این کشور مراجعه کردند. اقتصاد ایران در سال گذشته، بر اساس افزایش صدور نفت خام، شش درصد رشد داشته است. بهر روی، عربستان اینک دارای کسری عظیم بودجه است و به دنبال قرض کردن پول در بازار های اوراق قرصه بین المللی است. ذخایر خارجی ریاض از سال ۲۰۱۱ تا کنون به پایین ترین سطح خود رسیده است.نتیجه نظر سنجی ها نشان می دهد که رشد اقتصادی این کشور برای مدتی کند خواهد شد.با توجه به اینکه جهان بتدریج به نفت ارزان قیمت عادت می کند و با توجه به اینکه امریکا و روسیه تولید خود را افزایش داده اند، باید گفت که اقتصاد عربستان همچنان تحت فشار خواهد بود.
اگر عربستان چنین کوته بینانه توجه خود را روی ایران متمرکز نمی کرد، به سادگی امکان جلوگیری از بد اقبالی های این کشور در عرضه سیاسی وجود داشت. در واقع، این رقابت و دشمنی موجب شد که نتواند منافع خود را به شکل سازنده و با اطمینان خاطر دنبال کند. عربستان سعودی در مقام متولی خانه خدا، مقدس ترین مکان در اسلام، از امتیازات طبیعی بر خوردار است ولی در عین حال در هر صحنه ای که با ایران مقابله کرده، نتایج بدی عاید این کشور شده است.
عربستان سعودی در نگاه به پیش روی، باید در سال های آتی با پیامد های سیاست های خود، به ویژه در یمن، کنار آید. اما همه چیز از دست نرفته است. ریاض هنوز فرصت دارد که مسیر خود را تغییر دهد و ازا طریق تعامل با ایران، روابط خود را از نو تنظیم کند. ایران نشان داده حاضر است درباره موضوعات اساسی مورد اختلاف با عربستان گفتگو وتعامل کند. رهبری عربستان در گذشته در برخورد با تهران، انعطاف قابل توجه از خود نشان داده است و اخیرا بعد از دوسال به زائران ایرانی اجازه داد به شکل موفقیت آمیزی به زیارت خانه خدا بروند. در انتها باید گفت، نه ایران ونه عربستان- ونه منطقه- تاب تحمل تداوم مخاطرات را ندارند.