خواب خانم نیکی هیلی درباره ایران
مشکل آب و نان مردم را با تعامل دنیا حل کنند. آنها قطعنامههای فصل هفتم را ملغی کردند اما چون دولتشان پیوست داخلی برای حکمرانی مطلوب موافقین و مخالفین نداشت، به رشد انقلابیگرهای نظامیپسند کمک کردند.
روزنامه اعتماد نوشت: ظهور ترامپ، یک خطر جدی برای نظام بود. واقعا در محاسبات تیم وزارت خارجه او، نظام ایران سقوط میکرد. اما ایران مردمی داشت که تجربه یک جنگ طولانی داشتند. اما قصه از آنجا دچار تزاید خطر شد که گروه نو انقلابی، ترامپ را فرصت نابودی برجام، دولت مستقر و روی کار آمدن دولت نو انقلابی خود دانستند.
شعار آنها این است که فقر و محنت مردم از انتخاب دولتی متمایل به غرب است پس به ما اعتماد کنید هر چند اگر نکنید با انتخابات حداقلی پیروز میشویم. اما واقعا شدنی است؟ منابع سرمایهگذاری و رونق ایران در این شرایط و ادامه تحریمها امکانپذیر است؟ آنها در دوران پول نفت نتوانستند، حالا چگونه میتوانند؟ کافی است خروجیهای دولتها را مقایسه کنیم.
به هر حال این انشقاق خطرناک با بار ارزشی همراه شد. دولت مستقر ناتوانی ذاتی در حکمرانی داخلی داشت، حالا در حکمرانی خارجی هم باید کشور را حفظ میکرد. ترامپ در حال جمع کردن بساط خود از کاخ سفید است اما خانم نیکی هیلی نماینده سابق امریکا در سازمان ملل میگوید شبها از فکر اینکه دولت بعدی امریکا به برجام برگردد خوابم نمیبرد. چرا اسقاط برجام برای تیم سیاست خارجی برانداز ترامپ اینقدر بااهمیت است و با کمک اعراب و صهیونیستها و نغمههای داخلی، آن را در امتداد اسقاط این نظام میدانند؟ دلایلش را خردمندان نظام میدانند اما شاید برهم کنش نیروهای نو انقلابی ضدبرجام و فضایی که با پول اعراب و لابی آیپک برای دولت جدید ساخته میشود، یک ریل سرمایهگذاری کلان را برای خارج کردن قطار ایران از حکمرانی مطلوب تدارک دیده است. کشوری که حتی اگر 4 سال با برجام سرپا باشد و حکومت میانهرویی را درکفایت تولید و اشتغال و سرمایهگذاری و در رضایت شهروندان و نشاط اجتماعی تجربه کند، احتمالا تهدیدناپذیر خواهد بود چون ترامپی در غرب ظهور نخواهد کرد.