خواب جدید ترامپ برای ایران و خاورمیانه
سیاست خارجی دولت ترامپ بیشتر بر تأمین «منافع آمریکا» از طریق ابزارهای مختلف و کمتر بر حضور در مناقشات بینالمللی و منطقهای تمرکز داشت.
در سیاست خارجی دولت ترامپ، مکتب جکسونیسم به وضوح غالب است، جایی که تمرکز اصلی بر «منافع آمریکا» قرار دارد و از ابزارهایی مانند دیپلماسی، تحریمها، جنگ و اجماعسازی برای تحقق این اهداف استفاده میشود. برخلاف مکتب ویلسونیسم که بر صدور دموکراسی و تغییر نظم جهانی تأکید دارد، دولت ترامپ بیشتر به دنبال تقویت منافع ملی خود در سطح جهانی است. این رویکرد در سیاستهای مختلف از جمله در جنگ اوکراین و روابط با چین نمایان است. ترامپ همچنین به دنبال احیای «دکترین مونرو» است که در آن آمریکا از دخالت قدرتهای اروپایی در مسائل نیمکره غربی جلوگیری میکند.
در خصوص خاورمیانه، دولت ترامپ به چالشهای پیش روی منطقه توجه خاص دارد. در حالی که دولت ترامپ به توافقات آتشبس در لبنان و غزه وراثت میدهد، اسرائیل و اعضای دولت نتانیاهو به شدت خواستار حفظ ترتیبات امنیتی در این مناطق هستند. نتانیاهو اخیراً از ترامپ خواسته تا به باقیماندن پنج پایگاه اسرائیلی در لبنان موافقت کند. در این شرایط، آتشبسهای کنونی غزه با واکنشهای انتقادی از سوی گروههای افراطی اسرائیلی مواجه شده است، چرا که آنها معتقدند این آتشبسها دستاوردهای جنگ را تهدید میکند و ممکن است به بازسازی قدرت نظامی حماس منجر شود.
علاوه بر این، یکی از اولویتهای اصلی ترامپ در خاورمیانه، تسهیل روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل است. در این راستا، سعودیه به دنبال غنیسازی اورانیوم زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و یکی از شروط عادیسازی روابط با اسرائیل، دریافت این حق است. این روند میتواند تحولی بزرگ در روابط خاورمیانهای به وجود آورد.
دولت ترامپ همچنین بر مسئله «مهار ایران» تأکید دارد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که در حالی که ترامپ ممکن است در مقابل چین سیاستهایی اتخاذ کند که منجر به کاهش تنشها با روسیه و ایران شود، در زمینه ایران، گزینههایی مانند بازگشت به کمپین «فشار حداکثری» و تشدید تحریمهای نفتی مطرح هستند. دولت ترامپ به دنبال تضعیف بیشتر ایران پیش از هر گونه مذاکراتی است، و ممکن است در آیندهای نزدیک، علاوه بر فشار اقتصادی، سناریوهای نظامی نیز در دستور کار قرار گیرند.
در نهایت، سیاست خارجی ترامپ به وضوح نشان میدهد که در حال حاضر دو مسیر همزمان برای روابط آمریکا با ایران در جریان است: «مذاکره» و «جنگ»، که در طول زمان و بر اساس تحولات میتواند یکدیگر را تحت تأثیر قرار دهند. تحولات آینده نشان خواهد داد که آیا در نهایت، دیپلماسی راه خود را مییابد یا اینکه واشنگتن به سمت اقدامات شدیدتری در خاورمیانه خواهد رفت.