خطرناک تر از فاکس نیوز در مورد ایران!
رابرت رایت در لوبلاگ نوشت: زمانی که درگیری نظامی بین ایران و آمریکا نزدیک به نظر می رسد و تلاش می کنید که درک بهتری از این بحران پیدا کنید، شکی وجود ندارد که تماشا کردن شبکه فاکس نیوز کمکی به شما نخواهد کرد. مسلما ما انتظار نداریم که چیزی جز پروپاگاندا در حمایت از جنگ در این شبکه بشنویم. اما حداقل همه از قبل می دانند که فاکس نیوز یک شبکه راست گرا است و از ماهیت آن آگاه هستند. اما شاید پیش خودتان تصور کنید که رسانه های جریان اصلی تصویری واقع گرایانه تر از تنش های کنونی بین تهران و واشنگتن به نمایش می گذارند. اما در واقعیت آنها نیز یک روایت متعصبانه را نقل می کنند که از نگرش جنگ طلبانه آمریکا حمایت می کند.
در ادامه این مطلب آمده است: البته ما ادعا نمی کنیم خبرنگاران و مفسرین رسانه های جریان رایج به طور آگاهانه در حال روایت یک داستان ضد ایرانی یا حامی جنگ هستند. معمولا مشکل از اینجا نشات می گیرد که آن ها آمریکایی هستند و مسائل مختلف را از دریچه یک آمریکایی تحلیل می کنند. البته این خصوصیت در بین همه انسان ها مشاهده می شود. ما همیشه تلاش می کنیم که افکار دیگران را مطابق با وابستگی قومی و گروهی خود از واقعیات منحرف کنیم.
برای مثال می توان به گزارش NPR (رادیو ملی آمریکا) در روز پنج شنبه بعد از حادثه سرنگونی پهپاد جاسوسی آمریکا اشاره کرد. مقامات ایرانی گفته بودند که پهپاد آمریکا وارد قلمرو هوایی آنها شده بود. اما آمریکایی ها این موضوع را رد کردند. خانم راشل مارتین، مجری «مرنینگ ادشین» در شبکه ان پی آر برنامه خود را با ارائه پیش زمینه ای در مورد تنش های اخیر شروع کرد و گفت: «ایران طی ماه گذشته در واکنش به کمپین فشار حداکثری ترامپ به چندین نفت کش در نزدیکی خلیج عمان حمله کرده است».
اما در واقعیت، ما از صحت این اتهامات اطلاع نداریم. دولت ترامپ ادعا می کند که ایران مسئول اصلی حملات اخیر علیه نفت کش ها بوده است، اما ایرانی ها این اتهام را انکار می کنند. شواهد ارائه شده توسط دولت آمریکا قانع کننده به نظر نمی رسند. این حملات در ماه های مه و ژوئن رخ دادند. اما همان طور که مقامات اطلاعاتی با تجربه اشاره کرده اند، چندین کشور در منطقه انگیزه کافی برای انجام این حملات و مقصر جلوه دادن ایران داشته اند. خبرنگاران در صورتی باید روایت دولت را به عنوان واقعیت گزارش کنند که هیچ تردیدی در صحت آن وجود نداشته باشد.
خانم مارتین در ادامه برنامه به حادثه سرنگونی پهپاد اشاره کرد. علاوه براین آقای آرون دیوید میلر، دیپلمات باسابقه آمریکایی در دولت های جرج دبلیو بوش و بیل کلینتون در این برنامه حضور داشت. همان طور که آقای میلر اشاره کرد، خروج آمریکا از توافق برجام و تشدید تحریم ها علیه ایران عامل اصلی بحران اخیر بین دو کشور بوده است. به عبارت دیگر، آقای میلر شبیه مفسری بود که از دریچه ایران به مسائل می نگرد.
آقای میلر به خوبی نقطه نظرات ایرانی ها را در اختیار بینندگان برنامه قرار داد. اما در صورتی که نگاه موشکافانه تری به صحبت های او داشته باشیم، شواهد یک سوگیری شناختی با نام خطای اسناد را مشاهده می کنیم. در ادامه بیشتر در مورد این سوگیری صحبت می کنیم.
زمانی که یک دشمن یا رقیب دست به اقدام بدی می زند، شما آن را به ماهیت عامل نسبت می دهید. این طرز فکر در نگاه اول معقولانه به نظر می رسد. دشمنان شما کارهای بدی انجام می دهند، زیرا آدم های بدی هستند. شما آدم های خوب را دشمن خود توصیف نمی کنید. اما زمانی که یک دوست یا متحد کار بدی انجام می دهد، شما آن را به موقعیت و شرایط نسبت می دهید. به عبارت دیگر، ما اساسا تصویر مثبتی از آن ها در ذهن خود خلق می کنیم و رفتارهای بدشان را نادیده می گیریم.
آقای میلر نیز یک نمونه از این سوگیری شناختی را در صحبت های خود نشان می دهد. البته او به درستی اشاره کرد که تحریم های ترامپ، ایران را تحت فشار زیادی قرار داده اند و حملات علیه این نفت کش ها نباید برای ما غافل گیر کننده باشند.
اما آقای میلر از دو لحن متفاوت برای توصیف حمله ایران به پهپاد جاسوسی آمریکا و اقدامات تلافی جویانه احتمالی آمریکا استفاده می کند. میلر تصمیم ایران برای سرنگون کردن پهباد آمریکا را یک حمله عمدی خطاب کرد. به عبارت دیگر، شاید عوامل موقعیتی در سوق دادن ایران به سمت این اقدام نقش داشته باشند، اما ایران گزینه های دیگری نیز پیش روی خود داشت و ضرورتی برای انجام این اقدام تحریک آمیز وجود نداشته است. اما آقای میلر انتظار داشت که دولت ترامپ چگونه به این حمله واکنش نشان دهد؟ او در ادامه گفت: «گمان می کنم که دولت ترامپ باید راهی برای واکنش نشان دادن پیدا کند». به عبارت دیگر، آقای میلر تصور می کند که ترامپ گزینهی دیگر به جز واکنش نظامی پیش رو ندارد.
بنا بر این، اگرچه فشارها و تحریم های دولت ترامپ شرایط لازم برای بحران کنونی را به وجود آوردند، اما از نگاه آقای میلر هر گونه اقدام نظامی ترامپ علیه ایران حاصل عوامل موقعیتی است و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. به عبارت دیگر، ترامپ در یک موقعیت دشوار گرفتار شده است. در مقابل، ایرانی ها با اختیار کامل دست به این اقدام زده اند.
روز بعد نیز آقای خوان زاراته، تحلیلگر ارشد امنیت ملی در شبکه ام اس ان بی سی گفت که ایران خطرات زیادی برای آمریکا و متحدانش در منطقه ایجاد کرده است و سپس در مورد نگرانی های اغراق آمیز دولت ترامپ صحبت کرد.
متاسفانه این نوع تحلیل متعصبانه در ارتباط با ایران را در بیشتر شبکه های کشور از جمله ام اس ان بی سی و سی ان ان مشاهده می کنیم. علاوه بر این، در سرتاسر رسانه های جریان رایج مشاهده می کنیم که تحلیلگران و مفسران تمایلی به بررسی مسائل از دریچه و نقطه نظر ایرانی ها ندارند. برای مثال، شاید برخی اقدامات ایران از نگاه آمریکا تحریک آمیز به نظر برسند، اما برای ایرانی ها صرفاً جنبه دفاعی داشته باشند. اما این موضوع در رسانه های ما نادیده گرفته می شوند.
سال گذشته مقاله ای با عنوان «چگونه نیویورک تایمز جنگ با ایران را محتمل تر کرده است» را در وب سایت اینترسپت منتشر کردم. در این مقاله شرح دادم که روزنامه نیویورک تایمز چگونه در یکی از مقاله های خود این نوع سوگیری و جهت گیری متعصبانه را نشان می دهد. متاسفانه در هفته اخیر نیز واقعیت زیر در مورد حادثه سرنگونی پهپاد نادیده گرفته شده است. واقعیت این است که آمریکا مرتبا تهران را به حمله نظامی تهدید کرده است و پهپادهای جاسوسی آمریکا استقلال و امنیت ایران را به خطر انداخته اند. بنابراین، جلوگیری از پرواز این پهپادها در نزدیکی مرزهای خود بیشتر شبیه به یک استراتژی دفاعی به نظر می رسد.