خالق پدرخوانده، فیلم آرزوهایش را میسازد
فرانسیس فورد کاپولا از بالا رفتن احتمال ساخته شدن فیلم آرزوهایش پس از سالها انتظار میگوید.
شاید برای بسیاری از ما باور این حقیقت که بزرگانی همچون فرانسیس فورد کاپولا هم طی مدتهای طولانی مشغول تلاش برای جذب سرمایه برای اثر آرزوهایشان باشند و در دل این مسیر شکستهایی گاه و بیگاه را تجربه کنند، سخت به نظر بیاید.
اما کارگردان مورد بحث در چندین و چند مصاحبهی متفاوت این موضوع را تایید کرد و از تلاشهای بیفایده و خستهکنندهاش برای آفرینش فیلم پرهزینهی مد نظرش گفت. فیلمی که از خیلی وقت پیش، ساخت آن برای وی یک رویا بوده است و طبیعت غیر قابل پیشبینی و سختگیر صنعت فیلمسازی، همیشه سدی بر مسیر تولدش بنا میکرد. اثری علمیتخیلی و گسترده که در نیویورکِ آیندهای نهچندان نزدیک پیش میرود و کاپولا آن را Megalopolis مینامد.
پروسه ساخت این فیلم آنقدر بارها و بارها حتی پیش از آغاز شدن به مشکل خورد که خود کاپولا هم فکر میکرد دیگر باید آن را در قفسه بگذارد و برای همیشه، حسرت اکران نشدنش را بخورد. تا اینکه همین اواخر، بالاخره یک فرصت دیگر برای امتحان کردن شانسش در ساختن این فیلم را به دست آورد. طوری که به قول خودش فیلم را از قفسه بیرون کشید، گرد و خاکهای قرارگرفته روی بدنهاش را پاک کرد و اکنون هم به نقشآفرینی جود لا در جایگاه یکی از کاراکترهای کلیدیاش امیدوار شده است.
کاپولا اعتقاد دارد این پروژه اگر کلید بخورد، همچنان به اندازهی روزهای اول طراحی شدنش جاهطلبانه خواهد بود و شبیه هیچکدام از فیلمهای هالیوود در سالهای اخیر، جلوه نخواهد کرد. جذابترین خبر دربارهی Megalopolis هم آن است که در صورت به وجود نیامدن مشکلی جدید، کاپولا طی ماههای آتی، واقعا مراحل ساخت و فیلمبرداری آن را کلید میزند.
او اثر مورد اشاره را اینچنین توصیف میکند: “ساخته نامعمولی است. این فیلم، تولیدی در ابعاد عظیم و گروه بازیگرانی شلوغ، خواهد داشت. Megalopolis از تمام سالهای فعالیت من در دنیای هنر هفتم برای آفرینش فیلمهایی با استایلها و مدلهای متفاوت بهره میبرد و صدا و ذهنیت خاص من در فیلمسازی را به بهترین حالت ممکن، در اختیار تماشاگران قرار میدهد.
این فیلم در گروه آثار جریان اصلی سینمای امروز قرار نمیگیرد و جزو آن محصولاتی نیست که بهسادگی تهیهکنندهی خود را مییابند. اما آرزو دارم و تلاش میکنم تا همانطور که برخی افراد من را تشویق کردند، ساختش را در همین سال ۲۰۱۹ شروع کنم.”
فیلم Megalopolis داستان زندگی معماری تازهکار را دنبال میکند که رویاهایی مبنی بر تبدیل کردن “سیب بزرگ” (یکی از القاب شهر نیویورک) به آرمانشهری مثالزدنی را در سر میپروراند. درحالیکه شهردار نیویورک، برنامههایی کاملا متفاوتی برای شهر دارد. تقابل ذهنیت او با ایدهآلهای محافظانهکارانه و سیاسی شهردار نیز پای تصمیمات کثیف و جنایات سازماندهیشده را به داستان فیلم باز میکند. مواردی که همگی میخواهند معمار و آروزهایش را به زبالهدان تاریخ، پیوند بدهند و خالق بعضی از اصلیترین کنشهای حاضر در فیلمنامهی اثر هستند.
جالبتر آن که همهی این داستان که کاپولا آن را قابل مقایسه با آثار فریتز لنگ و نوشتههای آین رند میخواند، با ترکیب خلاقیت وی و الهام گرفتنهایش از تاریخ روم باستان، خلق شده است. این یعنی شاید نزدیکترین اثر شناختهشده در دنیا به Megalopolis از نظر درگیری با مفاهیم مشابه، نه یک فیلم سینمایی، که یک بازی ویدیویی است. سهگانه “بایوشاک” (BioShock) از کن لوین بزرگ را میگویم که آن هم گاهی ایدههای مشابهی را دنبال میکرد و حتی خود خالقش، تفکرات آین رند را یکی از تاثیرگذارترین موارد روی شکلگیری برخی جزئیات حاضر درون دنیای آن، به حساب میآورد.