حمیدرضا ترقی: یکی از جدی ترین کمبودهای جمهوری اسلامی کمبود سیاستمدار است

حمید رضا ترقی گفت: متاسفانه به دلیل آنکه در رابطه با کادرسازی برای دولتسازی اسلامی نتوانستیم نیاز کشور را تامین کنیم، همچنان مشغول درجا زدن هستیم.
حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفت و گویی با روزنامه اعتماد به ارزیابی عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران در تربیت سیاستمدار طی چهل سال گذشته پراخت. او این وضعیت را مثبت ارزیابی نکرده و معتقد است که ما همچنان در حال درجا زدن هستیم.
به نظر شما در این چهار دهه ما توانستهایم سیاستمداری برای کشور تربیت کنیم یا خیر؟
یکی از نیازهای واقعی هر انقلاب برای تداوم، کادرسازی در تراز و نصاب آن انقلاب است. انقلابها برای دوران پیروزی کادرسازیهایی انجام میدهند و به وسیله همان نیروی انقلابی زمینه پیروزی در مسیر حرکت خود را فراهم میکنند اما برای مرحله بعدی که تثبیت انقلاب، استقرار نظام جایگزین و رسیدن به اهداف انقلاب است، نیاز به تربیت نیرو دارد تا بتواند در فرآیندی که انقلاب طی میکند، نیروهای مناسب هر مقطع و زمان را به عرصه مسوولیت و اجرایی وارد کند. انقلاب اسلامی یک فرآیند پنج گامی بود. گام نخست پیروزی انقلاب، گام دوم تثبیت نظام، گام سوم دولتسازی اسلامی، گام چهارم جامعهسازی اسلامی و گام پنجم کادرسازی بود. متاسفانه به دلیل آنکه در رابطه با کادرسازی برای دولتسازی اسلامی نتوانستیم نیاز کشور را تامین کنیم، همچنان مشغول درجا زدن هستیم. اگرچه دانشگاههایی مانند امام صادق(ع)، دانشگاه علوم اسلامی رضوی و مراکزی از این دست ایجاد شدند تا کادرسازی متناسب با نیازهای انقلاب در زمینههای دینی و علمی داشته باشند اما این مراکز نیز نتوانستند از پس این ماموریت مهم برآیند. شاهد هستیم هر دولتی که روی کار میآید برای اداره کشور به ۱۵ هزار نیرو نیاز دارد. پرورش ۱۵هزار نیرویی که مذهبی بوده و شناخت لازم نسبت به آرمانهای نظام و انقلاب داشته باشند، کار آسانی نیست. یکی از آرزوهای مقام معظم رهبری در دوران دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی آن بود که حزب بتواند برای انقلاب کادرسازی کند. متاسفانه آن حزب نیز مدت کوتاهی فعالیت داشت اما در همان مدت کوتاه نیروهایی تربیت کرد که سالها مسوولیت اجرایی در کشور را بر عهده داشتند. پس از حزب جمهوری اسلامی خلأ وجود مرکزی که نیروهای مورد نیاز انقلاب را تربیت کند بهشدت احساس شد. حتی دانشگاههای ما نتوانستند این نیاز مهم انقلاب را برآورده کنند. در شرایط فعلی چه سیاستمدار و چه نیروی اجرایی که بتواند مسوولیتهای مهمی را در کشور ایفا کند، وجود ندارد. باید بگویم که یکی از جدیترین کمبودهای نظام جمهوری اسلامی ایران کمبود سیاستمدار است.
راهحل پیشنهادی شما برای جبران این کمبود چیست؟
یکی از شیوههای حکومتداری، مدیریت حزبی است. زمانی که یک حزب مشخص مدیریت کشور را بر عهده میگیرد، یکی از مسوولیتهای اصلی و مهم آن حزب کادرسازی در راستای اداره امور کشور است. این اتفاق در چین رخ داده است. اگر ما تجربه این کشور را در نظر یگیریم، شاهد خواهیم بود که حزب حاکم چین برای تمام سطوح مدیریتی برنامهریزی کرده و مشغول تربیت نیرو است. این آموزشها شامل آموزش ایدئولوژیک، کاربردی و مدیریتی است. مراحل آموزشی تربیت نیرو پس از وصال فرد به صندلی مسوولیت، تبدیل به نظارت میشود به نحوی که حزب حاکم در طول دوران مسوولیت وظیفه بهروزرسانی مدیر انتخابی خود را بر عهده دارد. اینگونه نیست که پس از رسیدن به صندلی مدیر تربیت شده را به حال خود رها کنند. شیوه پرورش نیرو در کشورهای حزبی یک شیوه کاملا روشن و مشخص است. پیادهسازی و شبیهسازی این روش در کشور ما تقریبا غیر ممکن است زیرا کشور ما نه به صورت حزبی اداره میشود و نه سازوکار مشخصی برای کادرسازی دارد به همین دلیل ما نتوانستیم در این مسیر گامبرداریم.
راهحل پیشنهادی شما برای حل این مشکل چیست؟
در گام نخست ما باید مراکزی مانند مرکز مدیریت دولتی که به آن توجه ویژه داشتیم و مراکزی از این دست را به شکل مناسب و در حد نیاز واقعی کشور بازسازی و نوسازی کنیم تا بتوانیم به صورت ویژه مدیران کشور در تمام سطوح را آموزش دهیم. راه دیگر مقابله با این بحران ظهور یک حزب قدرتمند است به نحوی که این حزب توانایی تربیت یک جوان برای خدمت به انقلاب را دارا باشد. این مهم نیازمند بودجه و اعتبارات مالی است تا بتوان این نیاز مهم کشور را بر طرف کرد.
مولفههای تعریف یک سیاستمدار چیست؟
در شرایط کنونی کشور سیاستمدار به فردی اطلاق میشود که در پستهای سیاسی حداقل در یک مقطع ۵ یا ۱۰ سال یک مسوولیت اجرایی داشته باشد. این نوع پستها معمولا در سطح رییسجمهور، وزرا، استانداران و نمایندگان مجلس چرخیده است. کسانی که در این پستها در دوران مسوولیت خود توانستهاند با دسترسی به اطلاعات و رسانهها، با اظهارنظر، موضعگیری، موجسازی و خبرسازی در کشور از یک نفوذ قابلتوجهی در کشور برخوردار شوند که این نفوذ میزان تاثیر آنها را بر افکار عمومی افزایش داده باشدسیاستمدار محسوب میشوند. تعریفی که در لغتنامههای سیاسی وجود دارد به سمت این افراد گرایش دارد. ما در طول این سالها اگر واقعبینانه نگاه کنیم، شاهد خواهیم بود که تنها ۲۰ نماینده در یک دوره مجلس شامل این تعریف میشوند که مجموع این افراد از پنج هزار نفر تجاوز نمیکند.
به صورت مشخص اگر بخواهید از سیاستمدارانی که در این ۴۰ سال تربیت شدهاند نام ببرید، به چه افرادی اشاره میکنید؟
من اگر بخواهم نام ببرم ممکن است منجر به سوءتفاهم شود اما به هرحال کسانی که در این سالها دارای مسوولیت اجرایی بودهاند از رویشهای انقلاب هستند.
به همه موضوعات اشاره کردید جز تخصص. جایگاه تخصص در شخصیت یک سیاستمدار کجاست؟
یکی از اصطکاکهایی که از اول انقلاب تا امروز وجود دارد، موضوع مکتب و تخصص است. این موضوع از زمان شهیدرجایی مطرح است که تخصص مهمتر است یا تعهد. تاکید حضرت امام و مقام معظم رهبری بر آن است که ما به ایمان همراه با علم نیازمندیم. سیاستمدار انقلابی باید متخصص و متعهد باشد.
باتوجه به تاکید شما بر تقوا برای یک سیاستمدار و کمبود نیرو در این زمینه، آیا منظور شما آن است که تقوا میان جوانان و سیاستمداران پس از انقلاب کم شده است؟
خیر، تقوا میان جوانان کم نشده است اما زمینه انحراف جوانان و مسوولان این روزها بسیار گسترده است. ما اگر بخواهیم تقوای یک مدیر را حفظ کرده و به او در برابر خطاها مصونیت دهیم، نیازمند آن هستیم که این نیروها از نظر ایدئولوژیک تحت آموزش مستمر قرار گیرند که متاسفانه این مساله انجام نمیشود.
باتوجه به جایگاه مهم احزاب در کادرسازی، آیا احزاب فعلی توانایی تربیت نیرو برای مدیریت کشور را دارند یا خیر؟
یکی از کارکردهای مهم احزاب کادرسازی است اما احزاب فعلی به دلیل آنکه توانایی مالی و تخصصی لازم را ندارند، در این زمینه به فقر دچار شدهاند. اگر یک حزبی بتواند مدرسه و دانشگاه داشته باشد، میتواند نفع بزرگی برای کشور داشته باشد اما متاسفانه احزاب امروز بسیار ضعیف هستند.