حمله محسن رضایی به دولت

  • سیاسی
  • چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۷ ۱۰:۱۸
    کد خبر :422869

محسن رضایی هم به انتقادات اخیری که به مجمع تشخیص مصلحت نظام شده واکنش نشان داد. وظیفه‌ای که اگر مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در قید حیات بود، قطعا از عهده دبیر مجمع ساقط می‌شد. محمدرضا باهنر اخیرا درباره محسن رضایی تعبیر «همه‌کاره مجمع» را به کار برده است؛ چراکه با درگذشت هاشمی نقش محسن رضایی در ساختار مجمع پررنگ‌تر شده است.

به گزارش شرق، در نخستین جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام بعد از فوت هاشمی هم محسن رضایی بر صندلی هاشمی نشسته بود، تا‌جایی‌که برخی گمانشان این بود که ممکن است دبیر مجمع به‌جای رئیس بنشیند؛ اتفاقی که نیفتاد. چرایی‌اش را در جمله‌ای از خود محسن رضایی می‌توان دریافت، اینکه: «مجمعی که می‌خواهد بالای سر شورای نگهبان باشد، باید ریاستش را یکی از فقها و مجتهدان برعهده بگیرد»؛ اما در عمل وزن دبیر مجمع در مقایسه با قبل، دچار دگرگونی شد.

در ساختار جدید زیرمجموعه‌های دیگر ریاست یا منحل شده یا ذیل دبیرخانه قرار گرفتند. دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در ساختار پیشین تقریبا حالتی تشریفاتی داشت و در عمل کار سیاست‌گذاری و تصمیمات و پژوهش، ذیل بخش ریاست انجام می‌شد؛ اما حالا همه مسئولیت‌های بخش ریاست به دبیرخانه منتقل شده است.

در یکی دو ماه گذشته که ماجرای نقش هیئت 15نفره مجمع تشخیص مصلحت نظام در بررسی لوایح و مصوبات مجلس همسو و همگام با شورای نگهبان رسانه‌ای شده است، انتقادات فراوانی به‌ویژه از ناحیه مجلسیان متوجه این نهاد شده است. اعضای مجمع هر یک به فراخور، به این انتقادات واکنش نشان داده‌اند اما در این میان واکنش دیروز محسن رضایی که در اینستاگرامش منتشر کرد، نه‌تنها از همه تندتر است بلکه سویه‌های جدید و ‌عجیب دیگری هم دارد.

محسن رضایی صرفا به انتقادات پاسخ نداده بلکه کنایه‌هایی هم همراه آن متوجه دولت کرده است. این در حالی است که اصولا نقدهای اخیر نه از سمت دولت بلکه از سوی نماینده‌های مجلس که درگیر بحث مصوبات خود هستند، به‌ سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام نشانه رفته بود. نوشته عجیب محسن رضایی و نشانه‌گیری او علیه دولت را می‌توان فراتر از واکنش به انتقادات از عملکرد هیئت 15نفره مجمع و در راستای مواضع سیاسی ارزیابی کرد. به‌ویژه همسو با هشتگ معروفش در توییتر با عنوان «این یعنی یک اشکالی هست».

محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه شخصی خود در اینستاگرام با بیان آنکه سیاست‌گذاری‌های کلی و نظارت بر آن بیش از دو دهه است که در کشور انجام می‌شود، از اجرائی‌نشدن برخی سیاست‌های کلی ابلاغی در کشور گلایه کرده و نوشته است: «رهبر انقلاب با مشورت مجمع بیش از ٢٠ سال برای همه امور کشور سیاست‌گذاری کرده است. اگر به این سیاست‌ها عمل می‌شد،‌‌‌‌‌‌ مردم با مشکلات اقتصادی مواجه نمی‌شدند. سند اقتصاد مقاومتی را اجرا نمی‌کنند. این‌روزها با مطرح‌شدن نظارت بر اجرای سیاست‌ها، بمباران تبلیغاتی به راه انداخته‌اند که جلوی نظارت را بگیرند و به کسی حساب پس ندهند.

در یک روز، چندین تُن طلا و در طی چند ماه میلیاردها دلار ذخایر بانک مرکزی را به بازارهای کاذب سوق می‌دهند و از جواب‌گویی فرار می‌کنند. گفتنی است حملات رسانه‌ای به مجمع تشخیص مصلحت نظام از زمانی شدت یافت که وظیفه نظارت بر اجرای سیاست‌های کلی نظام با جدیت دنبال شد. گویی عده‌ای وجود سیاست‌های کلی نظام را فقط روی کاغذ می‌خواهند و هرگونه اثر حقوقی و اعمال واقعی آن را به زیان منافع خود می‌بینند».

اشکال کجاست؟
محسن رضایی مدت‌هاست با استفاده از هشتگ «#این_یعنی_یک_اشکالی_هست» در صفحه توییتر خود به بیان انتقاداتی پی‌در‌پی در حوزه مسائل سیاست داخلی و خارجی می‌پردازد. البته بیشترین نقد او هم متوجه سیاست‌های اقتصادی است و متهم اصلی او هم دولت فعلی است. رضایی در نقش یک مطالبه‌گر یا روزنامه‌نگار و حتی فراتر از آن، یک مدعی‌العموم ظاهر می‌شود و نه به عنوان فردی که سال‌هاست دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و پیش‌از‌آن هم مناصب دیگری داشته است.

واکنش کاربران هم به این هشتگ رضایی در نوع خود قابل‌توجه است. مخلص کلام آنها هم این است که چه خوب بود او گاهی هم به‌جای پرسش، پاسخ دهد!. نمونه‌ای از انتقادات توییتری محسن رضایی شامل این جملات است: «‌اگر نرخ رشد اقتصادی بالا رفته و بی‌کاری زیاد شده است، اگر با افزایش فروش نفت، افزایش قیمت سوخت، افزایش مالیات‌های دریافتی هنوز برخی منابع بودجه تأمین نمی‌شود، اگر نرخ تورم یک‌رقمی شده اما شاهد بی‌ثباتی قیمت‌ها هستیم، اگر بیش از یک میلیون میلیارد تومان نقدینگی در کشور وجود دارد و بازار راکد است، اگر عده‌ای گورخواب‌اند و عده‌ای محتاج نان شبِ خود و خانواده‌شان و برخی حقوق نجومی دارند و ماشین‌های میلیاردی، اگر رهبر معظم انقلاب برای دهمین‌بار سال را با موضوع اقتصاد نام‌گذاری می‌کنند، این یعنی یک اشکالی هست!».

محسن رضایی که اقتصاد خوانده و از رساله دکترایش با عنوان «پول، اعتبار و تعادل عمومی» دفاع کرده و همین رساله را در قالب کتابی با همین عنوان منتشر کرده است، دو سال پیش هم در توییتر سؤالی طرح کرده بود با این عنوان: «شما خوانندگان بگویید این پول‌ها در کدام بازارهایی می‌چرخد که رونق اقتصادی و اشتغال را نتوانسته حل کند؟ بی‌کاری طی شش ماه گذشته بیشتر هم شده است».

شرق در گزارشی با طرح این سؤال که چطور اقتصاددانی که اتفاقا تمرکز تحصیلی‌اش بر موضوع «پول» بوده است، پاسخ این پرسش را نمی‌داند؟ نوشته بود: «او پیش‌تر رئیس کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و اکنون هم دبیر این مجمع است. او همواره در یکی از لایه‌های مدیریتی بالای کشور حضور داشته است. آیا یک اقتصاددان مدیر، نمی‌داند که نقدینگی رشد کرده در کشور صرف چه شده است؟».

گلایه از خودی‌ها
به نظر می‌رسد که دلخوری‌های محسن رضايی زیاد است. او گاهی حتی از یاران اصولگرایش هم دلخور می‌شود. محسن رضايی تاکنون سه‌ بار در انتخابات شرکت کرده است. یک‌بار انصراف داد و دو بار دیگر هم رأی لازم را نیاورد. سه سال پیش مجادله‌ای میان او و روزنامه کیهان بر سر خوانش از جنگ درگرفت تا جایی که در نهایت کیهان از «محسن رضایی» عذر خواست تا غائله بخوابد، اما متن نامه سرگشاده فرمانده پیشین جنگ به «حسین شریعتمداری» نشان می‌داد که دلخوری فرمانده پیشین از جریان اصولگرایی ریشه‌دار‌تر از این حرف‌هاست.

وقتی به صراحت خطاب به «حسین شریعتمداری» نوشته بود: «جناب‌عالی و بعضی از دوستانتان قریب به ١٥ سال، به‌ویژه در سال‌های اخیر این‌جانب را با ده‌ها توهین و افترا همراهی کرده‌اید… مخصوصا مجموعه بی‌حرمتی‌های اخیر و زنجیره‌ای شما در مورد مصاحبه بنده با شبکه المیادین لبنان که از حد تحمل عبور کرده است. به‌هرحال این مواجهه ضدارزشی و غیراخلاقی، غیرقابل پذیرش است». ماجرا این بود که انتشار بخشی از مصاحبه محسن رضایی با شبکه المیادین در مورد عربستان منجر به واکنش‌هایی به‌ویژه از سوی سرمقاله‌نویس کیهان شده بود.

حسین شریعتمداری در عنوان سرمقاله خود نوشته بود: «برادر محسن از شما بعید بود». به ‌دنبال آن محسن رضایی به کیهان نامه سرگشاده نوشت و دفترش هم تکذیبیه‌ای فرستاد که مصاحبه به‌صورت گزینشی و با برجسته‌سازی کاذب منتشر شده. بعد هم متن کامل آن روی سایت رضایی منتشر شد. یک‌ روز بعد روزنامه کیهان از «رضایی» عذرخواهی کرد و در توضیحی نوشت: «اکنون بسیار خشنودیم که دفتر آقای رضایی متن کامل مصاحبه ایشان را منتشر کرده و در آن بر اعتراض شدید آقای رضایی به جنایات آل‌سعود تأکید شده است.

از این‌روی، آن بخش از یادداشت کیهان که در انتقاد به سکوت آقای رضایی نسبت به جنایات آل‌سعود و عدم حمایت ایشان از مردم مظلوم یمن بود، مصداق ندارد بنابراین بخش یادشده هرچند که با استناد به گزارش اولیه «المیادین» نوشته شده بود ولی خود را ملزم به پوزش از برادر عزیزمان آقای رضایی می‌دانیم». اگرچه در انتهای این نوشته عذرخواهانه، کیهان همچنان موضع انتقادی خود نسبت به رضایی را حفظ کرده و نوشته بود: «اگرچه اظهارنظر ایشان درباره دفاع ایران از مرزهای عربستان را کماکان غیرقابل‌توجیه تلقی می‌کنیم».

اما گویا رضايی حق داشت از کیهان گلایه‌مند باشد؛ این روزنامه حداقل در دو مورد مشخص در این سال‌ها به‌صراحت به رضایی تاخته و تیغ تیز نقد خود را به سمتش گرفته است. یکی در ماجرای انتشار نامه امام از سوی هاشمی درباره پایان جنگ در سال ٨٥ و دیگری دو سال پیش با انتشار کتاب «راز قطع‌نامه» از مجموعه‌های نیمه پنهان. سال ٨٥ یک کشاکش لفظی بین مرحوم هاشمی و محسن رضایی درباره پایان جنگ درگرفت. هاشمی در خطبه‌های نمازجمعه از اختلاف بین ارتش و سپاه گفت و علت کندی در روند جنگ بعد از سال ٦١ را به فرماندهان نظامی نسبت داد.

رضایی اما واکنش نشان داد؛ او از چیرگی فرماندهی سیاسی بر فرماندهی نظامی در جنگ انتقاد کرد و معتقد بود اگر هم کندی‌ای وجود داشته، به علت این بوده که سکان جنگ در دست سیاسیون بوده نه نظامیان. درنهایت، هاشمی نامه‌ای از امام را برای نخستین‌بار منتشر کرد که در آن به درخواست‌های عجیب محسن رضایی برای پیروزی در جنگ اشاره شده بود.

شریعتمداری در واکنش به این کشاکش‌ها: «هر دو بزرگوار، یعنی آقایان هاشمی‌رفسنجانی و محسن رضایی در این جدال فرافکنی کرده و هریک از آنها به‌عنوان مسئول نظامی و مسئول سیاسی جنگ، کوشیده‌اند علت پذیرش قطع‌نامه از جانب امام راحل(ره) را به اظهار نظر طرف مقابل نسبت دهند و صدالبته هر دو فرافکنی کرده و فقط بخشی از واقعیت را که به‌نفع خویش! تشخیص می‌دادند، بیان کرده‌اند! و از‌این‌روی هر دو نفر- با عرض پوزش- متهم به ابهام‌پراکنی و تشنج‌آفرینی در افکار عمومی، آن‌هم در شرایط حساس کنونی هستند».

روزنامه کیهان در یکی از مجموعه‌های «نیمه پنهان» خود هم به ماجرای پایان جنگ و قطع‌نامه ٥٩٨ پرداخته بود که بعدا همه آن را در کتابی منتشر کرد. کامران غضنفری، نویسنده کتاب، گفته بود: «آقای رضایی، مشکل شما نداشتن توپ و تانک و هواپیما و هلیکوپتر و بودجه و… نبود، مشکل شما ازدست‌دادن اعتقاد و ایمان بود. مشکل شما ازدست‌دادن روحیه‌تان بود. مشکل شما این بود که از چند سال قبل به گفته خودتان به‌دنبال صلح شرافتمندانه بودید! در راستای خطی که آقای هاشمی پیش می‌رفت و شما پایتان را جای پای ایشان می‌گذاشتید».

«محسن رضایی» همان زمان جواب کیهان را در روزنامه جوان داد. ابتدای نامه‌اش، باز گلایه کرده بود: «این‌جانب که افتخار ۱۶ سال فرماندهی سپاه در زمان امام راحل و رهبر معظم انقلاب را داشته‌ام پس از کناره‌گیری از فرماندهی سپاه، بارها و بارها شاهد توهین‌ها، دروغ‌ها و تحریف‌های دفاع مقدس بوده‌ام ولی به‌ دلیل آنکه موضوع جنگ، شخصی و سیاسی نشود سکوت را بر دفاع از خود و دفاع مقدس، ترجیح داده‌ام، لکن اخیرا که در رابطه با تحریفات دفاع مقدس در یک کتاب، نامه‌ای به محضر رهبر معظم انقلاب نوشتم، ایشان فرمودند: «خود شما که در جنگ فرمانده بودید چرا جواب نمی‌دهید؟ من این کتاب را خواندم و در حاشیه آن نوشتم: این خلاف است».

«رضایی» بعد از توضیحات مفصلی که درباره علت ادامه جنگ بعد از آزادی خرمشهر و دلایل پذیرش قطع‌نامه می‌دهد، می‌نویسد: «بعضا سؤال می‌شود اینکه می‌گویند امام را وادار کردند که قطع‌نامه را بپذیرند، چیست؟».

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید