“حلقه مفقوده” تکرار آلودگی هوا
هوای تهران امروز برای همه ساکنانش ناسالم است. استان پایتخت نشینان در ۱۷ روز گذشته فقط پنج روز سالم بوده است. شاخص آلودگی هوای تهران امروز به ۱۷۷ رسیده و در آستانه شرایط بسیار ناسالم قرار گرفته است. البته شاخص بعضی مناطق تهران وضعیت را وخیمتر از کل شهر نشان میدهد. شاخص آلودگی هوا در بعضی مناطق شهر تهران از ۲۰۰ هم تجاوز کرده است. آبان ماه که وضعیت هوا به وخامت این چند روز نبود، مجید فراهانی از اعضای شورای شهر تهران گفت: قربانیان آلودگی هوا معادل سقوط یک ایرباس ۵۰۰ نفره در هر هفته است.
به گزارش فرارو بخش عمدهای از آلودگی تهران به وسایل نقلیه برمیگردد. بعضی گزارشها سهم وسایل نقلیه در این آلودگی را ۷۰ درصد و بعضی دیگر سهم آنها را ۸۵ درصد میدانند. گفته میشود یک پنجم سوخت کشور در تهران مصرف میشود که نشان دهنده سهم بالای وسائل نقلیه در آلودگی هوای تهران است. همین امروز محمد حسین مقیمی استاندار تهران اعلام کرد که با جایگزینی خودروهای فرسوده ٧٠ درصد آلودگی هوای استان تهران کاهش مییاید.
خودروهای سواری ۱.۴ درصد در آلودگی تهران نقش دارند؟
بعضی گزارشها نیز حاکی از این است که سهم خودروهای سواری در آلودگی هوای تهران تنها ۱.۴ درصد است و خودروهای سنگین که بسیاری از آنها فرسوده به حساب میآیند با سهم ۲۲.۴ پیشتاز آلوده کردن هوای تهرانند. اتوبوسهای بخش خصوصی ۱۸.۲ درصد و اتوبوسهای عمومی شهری هم ۱۲.۶ درصد در این آلودگی سهم دارند. جالب آنجاست که موتورسیکلتها به عنوان کوچکترین وسایل نقلیه سهمشان ۱۰.۵ درصد است. مینیبوسها و تاکسیها نیز هرکدام ۴.۲ درصد و یک درصد سهم دارند. بر اساس این گزارش سهم خودروهای سواری در آلودگی هوا ناچیز است، اما عدهای هم معتقدند سهم سواریها را نباید خیلی ناچیز دانست، چرا که گازها و ذرات معلقی که از خودروهای سواری خارج میشود بر اثر تماس با نور خورشید و سایر فعل و انفعالات جوی، تبدیل به یک آلاینده جدید به اسم «ذرات معلق ثانویه» میشود که در فصلهای سرد حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد ذرات معلق شهرها از نوع ذرات ثانویه است.
خودروسازان داخلی سود میکنند
در این میان باز هم انگشت اتهام به سوی خودروسازهای داخلی گرفته میشود؛ خودروسازهایی که به واسطه افزایش تعرفه خودروهای وارداتی (که استانداردهای جهانی بر آنها مهر تایید میزند) نبض بازار خودروی ایران را در دست گرفتهاند. خودروسازهای داخلی با افزایش تعرفه خودروهای خارجی تنها از نظر قیمت با این خودروها رقابت میکنند و در کیفیت بازی را به رقیبشان باخته اند. اما فقط نباید دنبال خودروسازها گشت. یکی از چالشهای همیشگی بررسی بودجه، قیمت سوخت است. در مدتی که لایحه بودجه ۹۷ در کمیسیون تلفیق مجلس بررسی میشد افراد شبکههای اجتماعی مخالفت خود را با افزایش قیمت بنزین نشان میدادند. در حالی که بررسیها نشان میدهد قیمت واقعی هر لیتر بنزین بیش از 2000 تومان است. جدا از آنکه مالک خودروی سواری کمتر از دو سوم این هزینه را پرداخت میکند، واقعی بودن قیمت بنزین استفاده از خودروی سواری را با صرفه اقتصادی کمتری رو به رو میکند.
وقتی برای خودروی سواری مالیات دریافت نمیشود
علاوه بر اینها تا کنون سخنانی در ارتباط با دریافت مالیات سالیانه خودرو مطرح شده است که البته فقط در حد حرف مانده است. مالیاتی که که اگر دریافت میشد ضمن آنکه صرفه اقتصادی استفاده از خودروی شخصی را پایین میآورد، میتوانست برای توسعه حمل و نقل عمومی هزینه شود. البته در این میان باز هم خودروسازان متضرر میشدند؛ خودروسازانی که میگویند با ضرر کردنشان کارمندان و کارگران آنها ضرر میکنند. البته به نظر نمیرسد این ادعا توجیه درستی باشد. چرا که اگر پای خودروسازان با کیفیت خارجی به کشور باز شود، این کارگران میتوانند در حوزه خود فعالیت داشته باشند. البته سرمایه گذاری خودروسازان خارجی هم پای مردان سیاست و تصمیمات آنها را به میان میآورد.
چشم ۱۳ میلیون تهرانی به آسمان است
شاید هر کدام از این موارد به تنهایی به معنای سوءمدیریت تعبیر شود، اما وقتی در کنار هم جمع میشوند، مساله در حد مدیریت باقی نمیماند بلکه موضوع کلانتر میشود و نگاه به عالم سیاست میافتد. مسئولان کشور برای حل مشکل آلودگی هوا تا کنون جلساتی را تشکیل دادهاند که خروجی آن تعطیلی مدارس یا ایجاد محدودیت عبور و مرور برای خودروها بوده است. البته ظاهرا این تصمیمگیریها در حل مساله آلودگی تاثیری نداشته و پایتختنشینان همچنان باید نگاهشان به آسمان باشد تا بلکه برف و باران بتواند به آنها وقتی برای تنفس بدهد. ظاهرا خبری از تصمیمات بالادستی و ارادهای سیاسی برای مقابله با وضع پیشآمده نیست.
برای جلوگیری از افزایش قیمت بنزین علیه نمایندگان جوسازی شد
بشیر خالقی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفت و گو با فرارو آلودگی هوای تهران را چند وجهی میداند و میگوید سازمان محیط زیست تا کنون برای این مساله تلاش زیادی کرده است، اما قدرت اجرایی این سازمان به تنهایی نمیتواند با آلودگی هوای تهران مقابله کند. ارگانهایی مثل شهرداری، شورای شهر و محیط زیست باید دست به دست هم دهند تا با این مساله مقابله کنند. یکی از علتهای اصلی آلودگی هوای تهران خودروهای موجود است.
خالقی ادامه میدهد: چند وقت پیش زمزمه این بود که قیمت بنزین افزایش پیدا کند، این موضوع هنوز در کمیسیون تلفیق مطرح نشده بود که نمایندگان انواع و اقسام پیامکها را دریافت میکردند که شما مردم را در نظر نمیگیرید. همان موقع در حوزههای انتخابیه ما علیه نمایندگان جوسازیهای شدیدی صورت گرفت. البته ما تحت تاثیر این جوسازیها قرار نمیگیریم. برای حل مشکلاتی مثل آلودگی هوا هر سه قوه باید همسو شوند. تا اراده جمعی وجود نداشته باشد این مشکلات حل نمیشود. اینکه دو روز مدارس تعطیل شوند از نظر اقتصادی برای کشور هزینههایی دارد.
باید مالیات سبز بگیریم
حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا نیز به فرارو میگوید: تا زمانی که ما نتوانیم سیاست را از اقتصاد جدا کنیم همین آش است و همین کاسه. وقتی شهرداران تهران سیاسی انتخاب میشود و همیشه هم دنبال ریاست جمهوری بوده اند، یک گرایش سیاسی خاص بر سر کار میآید و خدمت رسانی رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد. تا زمانی که مدیران ما با گرایش سیاسی انتخاب میشوند نمیتوانیم از آنها انتظار خدمترسانی داشته باشیم.
او معتقد است برای مقابله با آلودگی هوای تهران دو راهکار وجود دارد: یکی انتقال پایتخت و دیگری طرح مالیات سبز. بر اساس مالیات سبز کسانی که سهم بیشتری در آلودگی محیط زیست دارند باید مالیات پرداخت کنند تا از این مالیات برای حفظ محیط زیست استفاده شود.
برای مسئولان فقط مسائل سیاسی و امنیتی اهمیت دارد
صادق زیباکلام هم به فرارو میگوید: برای مسئولین کشور، مسائل سیاسی و امنیتی در درجه اول اهمیت است و آنها برای مسائل دیگر خیلی اهمیتی قائل نیستند. آلودگی هوا، بحران آب و ناهنجاریهای اجتماعی در اولویت مسئولین کشور قرار ندارد و اینگونه مشاهده میکنیم که هر سال در فصل پاییز یا زمستان تهران در وضع آلودهای قرار میگیرد، آماری در مورد قربانیان هوا اعلام میشود و مسئولان به این امیدوار هستند که از اواخر بهمن یا اوایل اسفند هوا معتدل و آلودگی برطرف میشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه عزم و ارادهای جدی در حاکمیت برای مقابله با آلودگی هوا وجود ندارد ادامه میدهد: طبق لایحه هدفمندی لایحهها که در سال ۸۸ تصویب شد، قرار بود تا سال ۱۴۰۰ قیمت حاملهای انرژی به قیمت تمام شده آن برسد. اما مشاهده میکنیم که هر لیتر بنزین به قیمت هزار تومان عرضه میشود. ظرف سه سال آینده قیمت هر لیتر بنزین باید به ۲۶۰۰ تومان برسد، اما نه دولت آقای احمدینژاد و نه دولت آقای روحانی به این قانون عمل نکردند. مجلس و دولت هرکدام افزایش قیمت بنزین را به گردن همدیگر میاندازند. در حالی که ما به تفاوت قیمت واقعی کنونی و واقعی بنزین از جیب مردم به صورت بنزین هزینه میشود.
فقرا از یارانه سوخت محرومند
او میگوید: روزانه حدود ۸۰ میلیون لیتر بنزین هزینه میشود که اگر این عدد را ضرب در ۱۶۰۰ و ماحصل آن را در ۳۶۵ کنیم چیزی حدود ۴۷ هزار میلیارد تومان به دست میآید. این رقم سه چهار برابر کل بودجه عمرانی کل کشور در سال ۹۶ بود. در حبشه هم چنین سیاستهایی اعمال نمیشود که در ایران وجود دارد. این ۴۷ هزار میلیارد تومان اکثرا به جیب خانوادههایی میرود که دو یا سه اتومبیل دارند. در مقابل حاشیه نشینها و قشر فقیر که با وسایل حمل و نقل عمومی رفت و آمد میکنند از این مبلغ محرومند. امسال قرار بود رقم بنزین برای هر لیتر به ۱۴۰۰ تومان برسد، اما تا اعتراضات دی ماه اتفاق افتاد دولت و مجلس با هم مسابقه گذاشتند که قیمت بنزین افزایش پیدا نکند. در واقع تنها چیزی که برای مسئولان اهمیت ندارد آینده کشور است. فارغ از آلودگی هوا آیا نسلهای بعدی حق استفاده از سوختی که اکنون در کشور مصرف میشود را ندارند؟ بر اساس اینهاست که میگویم آینده نگری در کشور معنا ندارد. انگار برای مسئولان کشور این کافی است که کشور آرام باشد.