حال و هوای باغ وحشهای ایران؛ اسارت و تماشا
می گویند نخستین باغ وحش ایران را ناصرالدین شاه ساخت که نتیجه مطلوبی هم نداد. این موضوع تا امروز در بسیاری از باغ وحش های ایران صادق است. نکته این جاست که باغ وحش ها در کشورهای پیشرفته، فقط محلی برای تماشای جانوران نیست؛ کارگاهی است آموزشی تا کارشناسان حیات وحش در آن جا بیشتر با خوی و خصلت جانوران آشنا شوند و بتوانند بهتر از گونه آن ها حفاظت کنند. باغ وحش ها استانداردهایی دارند که با رعایت آن ها می توان یک حیوان را به شکل مطلوبی نگهداری کرد.
رعایت این استانداردها باعث می شود هم طول عمر حیوان بیشتر شود و هم رمق بیشتری برای راه رفتن جلوی تماشاچیان داشته باشد که هر دوی این ها نهایتا به نفع صاحب باغ وحش است. نگهداری یک حیوان بی حال که در مدفوع خود غوطه ور است، برای کدام مخاطب می تواند جذاب باشد؟ احتمالا رعایت استاندارد هزینهبر است اما تجربه های مشابه نشان داده که در صورت رعایت این استانداردها، سود بیشتری نصیب مسئولان باغ وحش ها خواهد شد.
عاقبت اولین باغ وحش
برای ناصرالدین شاه قاجار، شیر حیوان نبود! بلکه او معتقد بود «حیوان کسی است که او (شیر) را حیوان خطاب می کند.» او به تقلید از فرنگی ها در «دوشان تپه» تهران، «مجموع الوحوش» راه انداخته و دستور داده بود حیوانات مختلفی را در آنجا گرد هم جمع کنند. علاقه اش به شیرهایی که از «دشت ارژن» استان فارسی به دوشان تپه آورده بودند، بیش از سایر وحوش بود. البته کارکنان دوشان تپه هم علاقه زیادی به این شیرها داشتند؛ چرا که بخشی از گوشت گوسفندهایی را که برای خوراک شیرها به دوشان تپه می آمد، برای خود بر می داشتند و شیرهای بینوا هر روز لاغر و لاغرتر می شدند تا این که یکی از آن ها تلف شد.
نگذاشتند خبر به دربار برسد و مسئول مجمع الوحوش دستور داد پوست شیر را به طور کامل از بدنش جدا کنند و نگهداری کنند. تا آن روزی که خبر رسید که شاه قصد دارد به دوشان تپه برود و حتما سراغ شیرها را می گیرد. برای آن که شاه متوجه مرگ شیر نشود، باغبان را داخل پوست شیر می کنند و به قفس می فرستند. باغبان که ساعتی را درون قفس مانده بود و خبری از شاه نشده بود، ناچار به گوشه ای می رود تا برای خود چپقی چاق کند که ناگهان شیر دیگر وارد قفس می شود. باغبان که از ترس قالب تهی کرده بود، زیر لب دعا می خواهند تا از حمله شیر در امان بماند. ناگهان شیر دوم به حرف می آید که «مثل این که از این مردک خبری نیست!» و کاشف به عمل می آید که شیر دوم هم به سرنوشت شیر اول دچار شده!
آن طور که طبیب دربار نوشته است، در این باغ وحش یک میمون و چهار شیر نر و ماده از کوه های شیراز (دشت ارژن)، سه ببر از مازندران و یک یوز و سه پلنگ از جاجرود و پنج خرس از دماوند وجود داشته اند. به غیر از روزهایی که شاه در دوشان تپه حضور داشت، مردم می توانستند به باغ وحش بروند و از آن بازدید کنند. شاید تنها قاعده و قانونی که کارکنان مجمع الوحوش ناصری ملزم به رعایت آن بودند، زنده نگه داشتن حیوانات برای رضایت شاه بود. اسناد و تصاویر زیادی از این باغ وحش که نخستین باغ وحش در معنای مدرن و امروزی آن بود، در دست نیست و نحوه نگهداری حیوانات در این مجموعه به درستی مشخص نیست.
دانش باغ وحش داری
اگر در آن زمان باغ وحش تنها محلی برای نگهداری حیوانات زنده و لذت بردن افراد از مشاهده حیوانات بود، امروزه این کارکرد به کلی تغییر کرده است. امروزه علاوه بر این که مردم جامعه قادرند در باغ وحش ها حیوانات وحشی را از نزدیک ببینند، آن ها را لمس کنند و حتی بوی آن ها را استشمام کنند، در این مراکز درباره حیات وحش اطلاعات علمی و آموزشی نیز دریافت می کنند. آن طور که سازمان حفاظت محیط زیست می گوید، در ایران 53 مرکز دارای مجوز برای نگهداری حیوانات وجود دارد که از این تعداد، 16 مورد باغ وحش و 10 مورد باغ پرندگان هستند. مابقی مراکز نگهداری کم وسعتی هستند که شامل بوستان های شهری تهران (پارک ملت، پارک ساغی و پار کش هر) نیز می شوند.
سازمان حفاظت محیط زیست در دو دستورالعمل جداگانه، شرایط و استانداردهای محل نگهداری پستانداران و پرندگان را تعیین کرده است. این ضوابط که به صورت مفصل و با تفکیک نوع گونه های جانوری تنظیم شده، به موارد متعددی از جمله وسعت، راه های ارتباطی بازدیدکنندگان، بهداشت حیوانات، نیازهای محیطی مانند دما، رطوبت، تغذیه و… پرداخته است. با این حال به نظر می رسد این باغ وحش ها و مراکز نگهداری، تمایلی به اجرای این استانداردها و ضوابط ندارند. آن طور که «اصغر محمدی فاضل» معاون اسبق سازمان حفاظت محیط زیست به روزنامه «صبح نو» گفته، تنها باغ وحش ارم تهران اندکی به استانداردها نزدیک است. دکتر «شاهین سپنتا» دامپزشک نیز در همین رابطه گفته است: «اساسا در ایران دانش فنی ایجاد باغ وحش نداریم که بخواهیم براساس آن به رعایت استانداردها توجه کنیم.»
محوطه های نامناسب، تعذیه نادرست، مشکلات بهداشتی و مواردی از این دست تقریبا در تمامی باغ وحش ها، دیده می شود. «علی تیموری» مدیر کل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست، فروردین ماه امسال گفته بود که به منظور بهسازی و ساماندهی باغ های وحش و پرندگان و مراکز نگهداری از حیوانات، ابلاغیه هایی به ادارات کل حفاظت محیط زیست استان ها ارسال شده است و اقداماتی برای مجاب کردن مسئولان باغ های وحش، باغ های پرندگان و مراکز نگهداری از حیوانات به بهینه سازی و افزایش فضاهای نگهداری صورت گرفته است.
با وجود این، او وضعیت تغذیه ای، بهداشتی و جایگاهی بیشتر مراکز نگهداری کشور را متوسط تا خوب ارزیابی می کند. با این حال مهم ترین مشکلی که صاحبان باغ وحش برای کوتاهی در اجرای استانداردها اعلام می کنند، کمبود بودجه کافی است. اگرچه بحث بر سر بودن یا نبودن باغ وحش ها همواره یکی از بحث های داغ بین برخی فعالان حقوق حیوانات و مدیران و صاحبان باغ وحش هاست، اما مسلم است که اجرای دقیق استانداردها و ضوابط این مراکز نگهداری حیوانات نه تنها باعث شرایط بهتر زندگی حیوانات در اسارت می شود که گام مهمی نیز در آموزش عمومی جامعه درباره حفاظت حیات وحش و گونه های در معرض خطر محسوب می شود.
آموزشگاه، نه نمایشگاه
امروزی بسیاری از باغ وحش های جهان محل آموزش مبانی بوم شناسی، حفاظت حیات وحش و محیط زیست به عموم مردم هستند و پایگاه هایی برای جلب مشارکت مردمی در حفظ حیات وحش محسوب می شوند. اما کارکردهای باغ وحش برای متخصصان زیست شناسی و بوم شناسی بسیار گسترده تر از مردم عادی است. متخصصان قادرند در باغ وحش ها نمونه های زنده از گونه های در معرض انقراض را نگهداری کنند، درباره رفتارها، عادات، بیماری ها، خصوصیات و نحوه تغذیه و تولید مثل آن ها پژوهش کنند.
حال که نمونه یابی از حیوانات وحشی در طبیعت بسیار دشوارتر و پرهزینه تر است و در بسیاری از موارد راه به جایی نخواهد برد. این چنین است که امروز باغ وحش های بزرگی همچون باغ وحش برلین، لندن، سن دیگو و نیویورک، علاوه بر آن که ویژگی های منحصر به فردی از لحاظ شکل ظاهری و تعداد گونه های حیوانات دارند، مراکز بزرگ تحقیقاتی برای حفاظت از حیات وحش و از بزرگ ترین حامیان مالی و علمی برنامه های حفاظت از حیات وحش در کشورهای مختلف جهان هستند.
شناخت لازمه نگهداری
نه فقط تامین غذای حیوان و مراقبت از این که از محوطه اش خارج نشود، بلکه امروزه موارد زیادی به عنوان اصول نگهداری حیوانات در باغ وحش ها مورد توجه قرار می گیرد. در بسیاری از کشورها، استانداردهایی قانونی برای باغ وحش ها و مراکز نگهداری حیوانات وضع شده است؛ اگرچه توجه به حقوق حیوانات در سال های اخیر نقش مهمی در وضع قوانین و مقررات نگهداری حیوانات داشته، اما از آن جا که رعایت استانداردها به زندگی بهتر حیوانات طول عمر آن ها کمک می کند، مدیران باغ وحش ها را تشویق کرده تا این استانداردها را رعایت کنند. البته برخوردهای قانونی با متخلفان نیز در این میان بی تاثیر نبوده است.
سازمان محیط زیست و پارک های استان «آلبرتا» در کانادا که یکی از پیشروترین سازمان های این حوزه در آمریکای شمالی است، دلیل وضع استانداردها برای باغ وحش ها را مدیریت همه باغ وحش ها با الگوی یکسان عنوان می کند که باعث حفظ بهتر حیوانات و البته بازدیدکنندگان می شود. به همین دلیل امروزه باغ وحش های پیشرو در روش های نگهداری از حیوانات تجدیدنظر کرده اند. برخی از آن ها تلاش کرده اند تا مختصات محوطه نگهداری حیوانات، متناسب با نیازها و رفتارهای هرگونه جانوری باشد. ممکن است این محوطه به شکل محصور باشد و بازدیدکنندگان بیرون محوطه حضور داشته باشند یا آن که محوطه ای محصور و بزرگ باشد که بازدیدکنندگان به وسیله خودروهای محصور وارد آن شوند.
درواقع، مبنای طراحی محوطه های نگهداری حیوانات، رفتارها و نیازهای آن ها شامل فاکتورهایی مثل فضای مورد نیاز، امکانات محوطه نگهداری (سکوها، درخت، تونل و…) نور، دما و رطوبت مورد نیاز گونه است. به عنوان مثال یکی از رفتارهای گربه سانان، مشخص کردن قلمرو، با پاشیدن ادرار خود روی خاک است. به همین دلیل، بستر محوطه نگهداری آن ها باید خاکی باشد؛ چرا که بسترهای سیمانی اجازه نمی دهند تا گربه سانان رفتار طبیعی خود را نشان دهند. در باغ وحش بمبئی، محوطه نگهداری کرگدن ها به گونه ای طراحی شده که نزدیک فاصله حیوان با بازدیدکننده دست کم 15 متر باشد. دلیل این کار، بینایی ضعیف کرگدن هاست.
همین بینایی ضعیف باعث می شود حیوان، اشیای متحرک در فاصله نزدیک را به صورت هاله ای غیرقابل تشخیص ببیند و با دیدن این هاله تحریک شود و برای دفاع از خود، به آن حمله کند. پس فاصله زیاد بازدیدکنندگان، مانع تحریک حیوان می شود. یکی از دستورالعمل های مهم برای محوطه نگهداری از جوندگان و پستانداران کوچک، فاصله نسبتا زیاد این محوطه تا محل نگهداری گوشتخواران و دشمنان طبیعی آن هاست. این فاصله باید به نحوی طراحی شود که این حیوانات نه بتوانند یکدیگر را ببینند و نه بوی یکدیگر را استشمام کنند. این کار دلیل ساده ای دارد؛ آن ها در طبیعت دشمن اکولوژیک یکدیگرند و رابطه طعمه، شکارچی با یکدیگر دارند. پس به طور غریزی، رویارویی این گونه های با یکدیگر یا وجود شواهدی از حضور هر کدام، موجب تحریک و استرس می شود
که برای سلامت حیوان مضر است. توجه به رژیم غذایی گونه ها و تغذیه مناسب و به اندازه آن ها نیز از استانداردهای مهم باغ وحش هاست. برخی گونه ها رژیم غذایی تخصصی دارند و حتما باید غذای آن ها تامین شود. بعضی گونه ها نیز به تناسب فصل یا دوره ها خاص زندگی شان رژیم های غذایی ویژه ای دارند. مثلا خرس های قهوه ای در فصل های مختلف با انواع میوه های فصل تغذیه می کنند و در مواقعی از سال نیز عسل را به رژیم غذایی خود اضافه می کنند. این مورد باید در باغ وحش هایی که از خرس قهوه ای نگهداری می کنند، رعایت شود یا برای پرندگان شکارگر، استفاده از جوندگان زنده به عنوان طعمه مرسوم است و به همین دلیل بسیاری از باغ وحش ها نسبت به پرورش موش و خرگوش برای تغذیه پرندگان شکاری اقدام می کنند.
موضوع فقط غذا نیست
تغییر شکل محوطه های نگهداری تنها یکی از تغییرات ظاهری است که در پی وضع استانداردهای باغ وحش ها رخ داده است. ولی استانداردها، تنها معطوف به محوطه های نگهداری نیست. مثلا سازمان محیط زیست و پارک های آلبر تا 10 سرفصل را به عنوان سرفصل استانداردهای باغ وحش ها مشخص کرده که شامل مدیریت، جا به جایی و مراقبت از حیوانات، دانش حفاظت، استانداردهای قرنطینه، نمایش حیوانات خارج از محوطه خودشان، ثبت و نگهداری رکوردها، حفاظت از گونه های خاص، سلامت کارکنان و بازدیدکنندگان و در نهایت افزایش دانش و تجربه کارکنان هستند. برخی از این استانداردها عمومی هستند و برخی دیگر برای هرگونه خاص جانوری تعریف می شوند.
اما یکی از مهمترین استانداردها در باغ وحش ها، نحوه نقل و انتقال حیوانات است. تمامی حیواناتی که در باغ وحش ها نگهداری می شوند باید تحت ضوابط خاصی به این مراکز منتقل شوند. این ضوابط برای حیوانات بومی هر کشور باید تابع قوانین حفاظت حیات وحش آن کشور باشد و هیچ حیوانی نباید بدون نظارت سازمان های مربوطه به باغ وحش ها منتقل شود. در ایران، حیوانات خصوصا گونه های حفاظت شده، حمایت شده و در معرض خطر باید با نظارت مستقیم سازمان حفاظت محیط زیست و مجوز این سازمان به باغ وحش منتقل شوند. هیچ باغ وحشی نمی تواند حیوانات مورد نظر خود را بدون مجوز و مستقیما از طبیعت زنده گیری کند یا آنکه حیوانات را از بازار غیرقانونی خریداری کند.
درباره حیوانات غیربومی نیز کنوانسیون تجارت گونه های نادر گیاهی و جانوری موسوم به «سایتس» (CITES) بر نقل و انتقالات گونه ها بیش کشورها نظارت دارد و براساس مقررات خود اجازه جا به جایی حیوانات را به باغ وحش ها می دهد. مثلا بسیاری از گونه های جانوری مورد علاقه باغ وحش ها، جزء گونه های نادر و در معرض انقراض جهان هستند که هرگونه زنده گیری آن ها از طبیعت ممکن است باعث آسیب به جمعیت آن ها شود. در چنین مواردی، تنها حیواناتی اجازه جا به جایی به باغ وحش ها را پیدا می کنند که یا در اسارت متولد شده باشند، یا آن که بنا به دلایلی از طبیعت جدا شده باشند و امکان بازگشت به زندگی طبیعی را نداشته باشند.
ماهنامه همشهری سرزمین من:حتی در مواردی خاص، برخی گونه ها برای مدتی به باغ وحشی دیگر منتقل می شوند و پس از آن به باغ وحش سابق خود باز می گردند. نقل و انتقال خرس های پاندا از چین به ایالات متحده و کشورهای اروپا و سایر کشورها یکی از مشهورترین انواع نقل و انتقال گونه ها به این شکل است. هدف از تعیین چنین استانداردی آن است که باغ وحش ها تبدیل به مراکزی برای تجارت غیرقانونی حیوانات و دامن زدن به کاهش جمعیت و انقراض گونه ها نشوند. برعکس آن ها باید با افزایش آگاهی های عمومی و کمک به ارتقای دانش تخصصی درباره گونه های مختلف به حفاظت بهتر حیات وحش جهان کمک کنند.