جنگ منطقه ای در کمین است؟

  • سیاسی
  • شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۳۵
    کد خبر :1083930
جنگ منطقه ای

دکتر رضا رحمتی، استادیار روابط بین‌الملل دانشگاه بوعلی سینا طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: شهادت سیدفؤاد شکر در ضاحیه بیروت و اسماعیل هنیه در تهران، انبار باروت را در منطقه هدف گرفته است. در این ۱۰ ماه، هیچ‌گاه منطقه تا این اندازه در آستانه یک جنگ منطقه‌ای قرار نداشته است.

این ۲ حادثه بعد از سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا رخ داد و در شرایطی که همه منتظر توافق آتش‌بسی بین اسرائیل و حماس در قطر بودند، به ناگاه ترور فؤاد شکر در بیروت از یک طرف و مهم‌تر از آن ترور اسماعیل هنیه در تهران و در شرایطی که او میهمان مراسم تحلیف رئیس‌جمهور (پزشکیان) ایران بود، اتفاق افتاد و تمام معادلات و صحنه جنگ را تحت‌الشعاع قرار داد و منطقه را وارد مرحله جدیدی از متغیرها کرد.

در این یادداشت با توجه به همزمانی ۲ حمله، به ترسیم چهره امنیتی منطقه اشاره خواهد شد. آنچه مشخص است این است که در شرایط کنونی ۲ حفره امنیتی – اطلاعاتی شکل گرفته است. حمله در قلب پایتخت‌های ایران و لبنان انجام شده است.

حمله به میهمان دیپلمات ایران انجام شده که نقض فاحش حقوق کنسولی و دیپلماتیک بوده است، همچنین محاسبات مربوط به خاتمه جنگ و مذاکرات آتش‌بس و تبادل اسرا به ابتکار قطر، با حذف مهم‌ترین چهره سیاسی حماس یعنی شهید اسماعیل هنیه، به مرحله فروپاشی رسیده است.

۴ سطح تحلیل وضعیت اسرائیل پیش از حملات اخیر

ابعاد این حمله را از ۴ سطح تحلیل می‌توان مورد بررسی قرار داد؛ سطح تحلیل فردی، قومی، منطقه‌ای و بین‌المللی.

۱- سطح فردی

بدون شک ریشه هر ۲ حمله در سطح فردی قابل جست‌وجو است اما وضعیت فردی نتانیاهو چگونه است؟ نگاهی به وضعیت نتانیاهو و ادامه موج سنگین اعتراضات در احزاب رقیب درباره ناتوانی و ناکارآمدی رویکرد تداوم جنگ غزه در حالی که نتانیاهو حتی نتوانسته یک نفر از اسرا را آزاد کند، او را در بدترین وضعیت سیاسی قرار داده است.

با توجه به خروج بنی گانتس و آدی آیزنکوت از کابینه جنگ این رژیم، وضعیت به وجود آمده در ۲ پادگان نظامی بعد از تجاوز دسته‌جمعی به یک اسیر فلسطینی، اعتراضات گسترده در اسرائیل به این تجاوز، حمایت همه‌جانبه راست‌گرایان افراطی اسرائیل از این سربازان، بی‌اعتباری به واسطه فسادهای شخصی و خانوادگی، بی‌اعتباری بین‌المللی به واسطه حکم دیوان بین‌المللی دادگستری و… نتانیاهو نیاز به ترمیم چهره سیاسی ناکام خود داشت.

۲- سطح قومی

شرایط در سطح قومی نیز برای رژیم اسرائیل چندان مساعدتر از شرایط فردی نتانیاهو نیست. درگیر شدن در یک جنگ طولانی با یک گروه‌ مقاومت در فلسطین؛ ناتوانی در برآورده کردن اهداف اعلانی ۸ اکتبر از جمله نابودی حماس، با خاک یکسان کردن غزه و از بین بردن تونل‌های حماس و حذف رهبران کلیدی حماس مثل یحیی سنوار و محمد ضیف؛ ناتوانی از جلوگیری ایجاد وحدت ملی در میان گروه‌های فلسطینی در کرانه باختری و حماس (با نفود بسیار زیاد حماس به عنوان قهرمان آزادی‌بخشی فلسطین) و… وضعیتی است که اسرائیل به آن دچار شده است و رهبران این رژیم را به دنبال دستیابی به موفقیت در برخی از اهداف (حذف رهبران، بازسازی بازدارندگی بعد از توفان الاقصی و تضعیف نقش حماس در سطح ملی) سوق داده است.

۳- سطح منطقه‌ای

در سطح منطقه‌ای گسترده شدن دامنه جنگ به مرزهای شمال با حزب‌الله، ناآرامی در تجارت دریایی بین‌المللی با عملیات‌های موفق انصارالله یمن، پایان افسانه شکست‌ناپذیری بعد از ۷ اکتبر و «وعده صادق» و گسترش محور مقاومت با رهبری ایران در سطح منطقه‌ای و تبدیل شدن این محور به یک بلوک قدرتمند و
روی کار آمدن دولت پزشکیان در ایران از جمله مسائلی است که اسرائیل با آنها مواجه شده است.

۴- سطح بین‌المللی

در سطح بین‌المللی، مهم‌ترین موضوعی که اسرائیل با آن دست به گریبان است، فشار بین‌المللی برای آتش‌بس در غزه است. این موضوع هم در مواضع نهادهای حقوق بشری بین‌المللی مثل دیوان بین‌المللی دادگستری دیده می‌شود و هم در رویکردهای دولت‌های همیشه دوست اسرائیل مثل دولت‌های اروپایی.

شناسایی فلسطین به عنوان دولت توسط کشورهای اروپایی بدترین ضربه بر استراتژی یک‌دولتی اسرائیل بوده است. علاوه بر این اگرچه سفر اخیر نتانیاهو به آمریکا و حضور در کنگره و حمایت توسط اعضای کنگره برجسته شده است اما بخش قابل توجهی از نمایندگان کنگره آمریکا از جمله رئیس سابق کنگره نانسی پلوسی و بسیاری دیگر از نمایندگان دموکرات آمریکا این سخنرانی را تحریم کردند.

این وضعیت در حالی که ۳ ماه دیگر انتخابات آمریکا برگزار می‌شود و نامزد دموکرات‌ها کاملا هریس در حال کسب محبوبیت و گرم کردن تنور کمپین انتخابات است، برای اسرائیل که همیشه مورد حمایت فراحزبی در آمریکا بوده است، وضعیت خوشایندی نیست، بنابراین از نظر اسرائیل این اتفاق حمله به کمپین سازش دموکرات‌ها نیز بود.

وضعیت اسرائیل بعد از حملات اخیر

داده‌های میدانی چند روز اخیر نشان‌دهنده این است که تمرکز اسرائیل روی موارد زیر بوده است.

ترورهای (عملیات) هدفمند و متمرکز: این موضوع را باید در ارتباط مستقیم با سفر نتانیاهو به آمریکا و دستور کار جدید اسرائیل تعریف کرد. با ترور رهبران حماس و حزب‌الله به نظر می‌رسد اسرائیل پروژه حذف رهبران مقاومت را در دستور کار قرار داده است.

کاهش دامنه جنگ در غزه: علاوه بر این در روزهای اخیر دامنه جنگ در غزه فروکش کرده است و به نظر می‌رسد سفر نتانیاهو به آمریکا در این کاهش تنش نقش داشته است.

تکیه بر بار روانی پیروزی برای اسرائیل: هر ۲ حمله اخیر و حمله دیگری که در بابل عراق توسط آمریکا انجام شد، نشان می‌دهد بعد روانی پیروزی در جنگ برای اسرائیل از اهمیت برخوردار است.

اطلاعاتی شدن جنگ: بعد دیگر حملات اخیر، اطلاعاتی – امنیتی شدن جنگ به جای تمرکز بر میدان است.

گیج کردن جبهه مقاومت: اسرائیل با ترورهای پراکنده به دنبال ایجاد شوک روانی حذف مهره‌های اصلی جبهه مقاومت و گیج کردن جبهه مقاومت و از بین بردن اعتمادبه‌نفس در بلوک مقاومت است.

وضعیت جبهه مقاومت بعد از حملات اخیر

آنچه بیش از همه مهم است، این است که در شرایط بعد از حملات اخیر، همه چیز در اختیار جبهه مقاومت قرار دارد. همه می‌دانند پاسخ ایران به عملیات اسرائیل در تهران قطعی است اما به نظر می‌رسد با توجه به مقدورات و محذورات نظامی و اطلاعاتی – امنیتی ایران، سطح و دامنه حمله هم تا حدی قابل تشخیص است.

امکان جنگ امنیتی و اطلاعاتی کمتر اما امکان حمله گسترده زیاد است. ظرفیت‌های مقاومت بویژه ایران الف- گسترش میدان نبرد (به سبب گسترش دامنه هدف به وسیله اسرائیل در روزهای اخیر) ب- تلاش برای گیج کردن پدافند بلوک مقابل، ج- ایجاد وحشت در ساکنان سرزمین‌های اشغالی و د- بازیابی اعتبار و ترمیم موازنه قدرت است.

نگاهی به صحنه منطقه‌ای بعد از پاسخ محور مقاومت

آنچه مشخص است اینکه از ابتدای عملیات توفان الاقصی تاکنون هیچگاه وضعیت منطقه تا این اندازه به جنگ منطقه‌ای نزدیک نبوده است، حتی در عملیات «وعده صادق» نیز منطقه تا این اندازه ملتهب نبود.

علاوه بر این هیچ سناریو و احتمالی را درباره منطقه نمی‌توان از دامنه تحلیل دور کرد؛ حتی سناریوی جنگ گسترده منطقه‌ای را. با این حال با توجه به حتمی بودن پاسخ مقاومت و تشخیص ابتدایی درباره میزان و ابعاد پاسخ، در وهله دوم باید وضعیت مواجهه اسرائیل با موضوع نیز مورد توجه قرار گیرد.

به نظر می‌رسد پاسخ دوم اسرائیل دامنه‌ای بیشتر از این موارد نیست: ۱- در سطح منطقه‌ای، دامنه عمل اسرائیل هم در جبهه دریای سرخ، هم در جبهه شمال، سقف دامنه مورد نظر است، بنابراین انتظار تنش بیشتری در این جبهه‌ها وجود ندارد، اگرچه در جبهه شمال یعنی لبنان امکان تسری منازعه وجود دارد.

درباره ایران صحنه منطقه‌ای بعد از پاسخ احتمالی از ۲ حالت خارج نخواهد شد؛ ۱- تداوم ترور مهره‌های کلیدی مقاومت که در این برهه ضروری است ضریب و محافظت امنیتی بویژه در ایران افزایش یافته و حفره‌های اطلاعاتی کور شود. ۲- احتمال هدف قرار دادن مراکز استراتژیک مثل پالایشگاه‌ها یا نیروگاه‌ها و مراکز هسته‌ای که در این باره نیز ضروری است پدافند محکمی در مراکز مهم استراتژیک استقرار یابد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید