جنگ اینجا شروعشده … ما در حال کُشتن همدیگریم!
گروه اجتماعی بازتاب: شهادت مظلومانه سردار اسلام قاسم سلیمانی از دیروز اتفاقات عجیبی را در صفحات اجتماعی رقمزده است. از یکسو افرادی که قصد تسلیت این شهادت را دارند با اقدامات سلبی اینستاگرام مواجه میشوند و پستهایشان با هشتگ قاسم سلیمانی کاملاً حذف میشود، از سوی دیگر با اقدامات سلبی کاربران مواجه میشوند. مثلاً افراد و حتی سلبریتیهایی که پستی پیرامون شهادت سردار سلیمانی منتشر کردهاند، محکومبه جیرهخوری، پاچه خاری و حتی مزدوری شدهاند. این قضاوتهای بدون پشتوانه مکرر در اینستاگرام، توییتر و … همچنان ادامه دارد.
احسان محمدی از روزنامهنگاران کشورمان دراینباره مینویسد: جنگ شروعشده. نه میان ایران و آمریکا که میان برادر و خواهر، پدر و پسر، رفیق و رفیق … توهین میکنند به هم. پرخاش. فحش میپرانند و آش آنقدر شور شده که صبح دیدم دختر جوانی زیر پستی نوشته: «این پیرمرد سبیلزرده هم معلومه جیرهخور نظامه»!
منظورش محمود دولتآبادی است. یکی از ستونهای داستاننویسی در ایران که در همین کشور به بعضی کتابهایش مجوز نمیدهند، بارها احضار و بازخواست شده و در رسانههای رسمی نیمی از عزت و احترامی که یک استندآپ کمدین میبیند را ندیده.
حالا چرا این «پیرمرد سبیل زرد» متهم شده به جیرهخواری؟ چون در یادداشتی نوشته عمیقاً سوگوار است در فقدان «شخصیتی که سدی سترگ در برابر خون آشامان داعش برآورد و مرزهای کشور ما را از نکبت حضور آنان ایمن داشت» و آورده: «چه سازم به خاری که در دل نشیند؟ و از خود میپرسم آیا این است سرنوشت همه فرزندان شایسته این آبوخاک، با هر اندیشه و هر گرایشی؟ انهدام؟»
چون پیرمرد مفهوم وطن را عمیقتر از دلچرکینیهای جناحی و حزبی و تندیهای و تلخیها میبیند. چون به تجربه عمر ۷۹ ساله میداند که دنیا میان ایران و جمهوری اسلامی ایران تفاوتی قائل نیست و باید از این خاک مقابل هر متجاوز لات مسلکی دفاع کرد.
چون میبیند آنطرف مرز، دمکراتهای مخالف ترامپ هم ترور رسمی را «محکوم» نکردهاند اما اینجا کسانی لبخند میزنند از زخمی که خوردهایم!
از دیروز ساعت یکوبیست دقیقه نیمهشب که سرباز آمریکایی در ناکجاآباد وقتی قهوهاش کنار دستش بود، دکمهای را فشار داد و موشکها به سمت خودروی حامل سردار قاسم سلیمانی شلیک شد، جنگ اینجا شروعشده … ما در حال کُشتن همدیگریم!
بهجای گلوله، کامنت بهسوی هم شلیک میکنیم، مرز میکشیم، سنگر میگیریم، بهصورت هم چنگ میزنیم و بعد بلاک! … و دور شدن از هم و انباشتن خشم در خورجینی که دارد منفجر میشود.
وقتی در سوگ نمیتوانیم همدیگر را تحملکنیم، چطور در روز پیروزی که سهمخواهیها شروع میشود، میتوانیم همدیگر را تاب بیاوریم؟
هنوز باورتان نشده اما ما در این سرزمین، تمام داروندار همیم. نگاه کنید و ببینید که چقدر تنهاییم در این دنیا. فصل بدی را برای دور شدن از هم انتخاب کردهایم … بیشتر از این دشمن کریه این سرزمین را شاد نکنید!
یه دیواره، یه دیواره
که یه عمر آزگاره
اونورش همیشه بنبست
اینورش هیچی نداره…
انتهای پیام/#