جنجال اشتباه فاحش داماد آقای رئیس/ جوانگرایی در دولت حکایت همان نشستن روی ارّه است
![جنجال اشتباه فاحش داماد آقای رئیس/ جوانگرایی در دولت حکایت همان نشستن روی ارّه است](https://baztab.ir/wp-content/uploads/2019/10/کامبیز-مهدی-زاده.jpg)
حسین دهباشی در واکنش بهاشتباه فاحش کامبیز مهدی زاده در یک مصاحبه که با پیشوند دکتر و ریاست کارگروه نفت معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور حاضرشده بود، واکنش نشان میدهد.
به گزارش بازتاب، حسین دهباشی – مستندساز، مورخ و تاریخپژوه – به مصاحبه جنجالبرانگیز کامبیز مهدی زاده و اشتباهات فاحش او به عنوان داماد آقای رئیس، واکنش نشان داده است. او با گریزی بر گاف محمدرضا حیاتی، مینویسد: حالا که گویا تعابیری چون «نشستن روی ارّه» مجاز شده و رسانهی ملّی هم برایش مهم نیست که ممکن است هنگام پخش خبر، خانواده از جلوی تلویزیون رد شود، عرض میشود که جوانگرایی در دولت نیز حکایت همان نشستن روی ارّه است.
دهباشی کارگردان و مشاور رسانهای آقای روحانی در دوره اول نامزدیاش در انتخابات ریاست جمهوری بود. متن یادداشت او به شرح زیر است:
یک:
لطفاً اوّل کلیپ را تماشا کنید و سپس عنایت فرمایید گذشته از آنکه توتال شرکتی فرانسوی و انی شرکتی ایتالیایی است، «وست تگزاس اینترمیدیت» (West Texas Intermediate) هم نام نوعی نفت سبک است که بهعنوان شاخص قیمتگذاری نفت در بازارهای جهانی استفاده میشود؛ و این آقا هم که با پیشوند دکتر از او یاد میشود، ریاست کارگروه نفت معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری است؛ و ایشان گمان میکند وست تگزاس اینترمیدیت اسمِ یک شرکت نفتی آمریکایی است! فرض بفرمائید مثلاً یکی از مدیران شیلات ایران بگوید ازونبرون نام یک شرکت صیادی روسیه است!
دو:
با پایان جنگ و حدوداً از سال ۱۳۶۸، بحثی مطرح شد که تملّک اجباری اموال ثروتمندان و مصادره شرکتهای بزرگ صنعتی و خصوصی در هیجان ایّام انقلاب، تصمیمی شتابزده بوده که با مدیریت نابلد و ناکارآمد مدیرانی که از مدیریت تنها یقهی پیراهن را تا بیخ گلو بستن میدانستند، منجر به فاجعهای در اقتصادِ صنعتیترین کشور منطقه -که ایرانِ خودمان باشد- شد، لاجرم مسئولان دستبهکار و رسانههای کشور دست به بلندگو شدند که ایهاالناس چاره خصوصیسازی سریع صنایع است که البته در کلیات درست میگفتند اما در عمل جوری اقدام شد که صد رحمت به مصادره کردن و مدیریتِ دولتی! چرا؟ چون حضرات آنچه از مالکانِ لایق کارخانهها گرفته بودند را به رفقای اغلب ناوارد خود بخشیدند و درواقع بهجای خصوصیسازی، مخصوص سازی کردند! و نتیجهاش شد مثلاً وضعیت همین نیشکر هفتتپه یا همین هپکو که باوجود هزاران میلیارد سرمایه، چنان زمینخوردهاند که در پرداخت حقوقِ واقعاً ناچیز کارگران خود هم درماندهاند!
سه:
نگارنده شاید در شمار نخستین افرادی که بارها و بارها نوشت که مدیران کشور بسیار بسیار پیر شدهاند و با عدد و رقم محاسبه کرد که دولت فعلی، پیرترین دولتِ تاریخِ ایران از صدرِ مشروطیت تاکنون است؛ و خب! نهایتاً این زمزمه فراگیر و منجر به مطالبهای عمومی برای جوانگرایی و جایگزینی جوانترها بهجای کهنسالانی که اگر مصوبه منع بهکارگیری بازنشستگان نبود تا ابد به صندلیهایشان جوش دادهشده بودند شد؛ اما حالا میبینیم که ایبابا، اگر قرار است بهجای آن پیرمردها که بالاخره آنقدر آزمونوخطا کرده بودند که فرق میان دوغ و دوشاب را بدانند این آقازادههایِ مصداقِ “داماد العلما افضل من دماء الشهدا!” پشت میز بنشینند که واویلا!
چهار:
حالا ممکن است بپرسید این نابغهی جوان که بهانهی این یادداشت شد و ناماش کامبیز مهدیزاده است و در باب فرار مغزها به وست تگزاس اینترمیدیت فرمایش میکند! به چه اعتباری نهفقط در صنعت نفت مسئولیت گرفته که عضو ستاد سیاستگذاری نخبگان کشور و دبیرخانه توسعه و فناوری کشورهای اسلامی (!) شده و اصلاً پشت به بیرق ریاستجمهوری و پرتوپلا میگوید، عنایت داشته باشید که ایشان تازهترین داماد ر.جمهور فعلی است و خداوکیلی اگر شما پدرزنتان رئیسجمهور بود، به پرچماش تکیه نمیدادید؟! یا در شرایطی که بسیاری از جوانان نخبه و تحصیلکردهی این مملکت بهناچار مسافرکشی میکنند، یکشبه رهِ صدهزارساله نمیرفتید؟ نه! حضرتِ عباسی نمیرفتید؟!
پنج:
صداوسیما در یکی از بخشهای خبری و با اجرای جناب آقای حیاتی، برگزیت (مبحث خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) را به نشستن روی ارّه تشبیه کرد که داخل برود یکجور درد دارد و بیرون بکشی و خلاصه هر جور تکانش دهی، یکجور دیگر درد دارد؛ و خب حالا که گویا تعابیری چون “نشستن روی ارّه” مجاز شده و رسانهی ملّی هم برایش مهم نیست که ممکن است هنگام پخش خبر، خانواده از جلوی تلویزیون رد شود، عرض میشود که جوانگرایی در دولت نیز حکایت همان نشستن روی ارّه است. پیرمردها سر جایشان بمانند، یکجور وااسفا دارد، آقازادههای جوان جایشان بنشینند، جورِ دیگری وامصیبتا!
انتهای پیام/#